هدایت شده از مجموعه گرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | از حجاب اجباری تا لوایح قانونی
👤 دکتر ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🔸 در نگرش لیبرالی جامعه باید رهاشود تا خودش در زمینه های فرهنگی به رشد برسد؛ اما در جامعه اسلامی الگو هایی وجود دارند که باید پیگیری بشوند. چالش اصلی این است که آیا فرهنگ امکان مهندسی کردن دارد یا ندارد. کاری که غرب طی سالها در ایران انجام داده مهندسی فرهنگی بوده و اهدافی برای خود مشخص کرده که سبب تغییر در فرهنگ مردم ایران شده است. تعیین سازوکار های فرهنگی در زمان های مختلف به روش های متفاوت است؛ گاهی نیاز جامعه به گفتگو و تعامل است و گاهی جامعه بر علیه حکومت وارد عمل می شود. با کسی که عامل فساد است و رفتار های ضد فرهنگ و ارزش ها بروز می دهد، باید مواجهه به صورت سلبی و سخت باشد.
🎥 #گفتگوهای_اینترنتی
🌐 #شبکه_گرا
🆔 @geraa_ir
هدایت شده از مجموعه گرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | از حجاب اجباری تا لوایح قانونی
👤 دکتر ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🔸 آن چیزی که ما در قانون کشور داریم حجاب الزامی و قانونی است؛ پوشش اجباری را به جز حیوانات همه دارند! واژه حجاب اجباری ساخته دست دشمن است که بار معنایی اشتباهی دارد و واژه درست حجاب قانونی و قانون لازمه زندگی اجتماعی است.
🎥 #گفتگوهای_اینترنتی
🌐 #شبکه_گرا
🆔 @geraa_ir
ماهیت تحولات حجاب در ایران.pdf
80.6K
ماهیت تحولات حجاب در ایران
آیا تغییرات پوشش بانوان قبل و بعد از غائله مهسا معانی یکسان دارند؟
دکتر ابوالفضل اقبالی
لینک این یادداشت در روزنامه ایران امروز سوم مردادماه
https://irannewspaper.ir/8241/6/63380
آدرس کانال جنسیت و عدالت:
@eqbali62
خطاب به حضرت شیخ حسین انصاریان عزیز درباره اظهارات اخیرشان
@eqbali62
شیخ حسین عزیز
تاجِ سر ما
اسطوره منبر و روضه
ما پا منبر شما دین و حسین رو شناختیم. اما ما نگران این اتفاق بودیم. جای شما با این تیتر در صفحه اول این روزنامه نیست.
همین.
@eqbali62
کاسبان دین مردم
آیا روزنامه سازندگی دغدغه دین مردم را دارد؟
ابوالفضل اقبالی
همه شاهد بودیم که در ماجرای توهین اخیر به ساحت قرآن از در و دیوار شهر صدا برآمد اما کوچکترین صدایی از روزنامههای زنجیرهای جریان اصلاحات و کارگزاران درنیامد. روزی که همه از شخص مقام معظم رهبری تا نانوای محله ما نسبت به توهین به ساحت قرآن موضع گرفتند، تیتر این روزنامهها به ختنهسوران نوه خاندان ملکه الیزابت اختصاص داشت! اما امروز تیتر صفحه اول روزنامه سازندگی به عنوان ارگان رسمی جریان کارگزاران که پس از بیش از 30 سال حکمرانی در این کشور و بروز انواع فسادها و ناکارآمدیها دم از «مردم» میزنند، به سخنرانی دیروز شیخ حسین انصاریان اختصاص داشت. آن هم با تحریف آشکار و هنرمندانه!
آیا باید باور کرد که روزنامه سازندگی و جریان کارگزاران دغدغه دین و آرامش مردم را دارند؟ آیا برای آنها اساسا حجاب مساله است؟ عملکرد این جریان و روزنامه که چنین چیزی را نشان نمیدهد. آن چیزی که عیان است و حاجتی به تبیین ندارد این است که جریانات مذکور از هر فرصتی برای موج سواری علیه حاکمیت و نظام اسلامی استفاده میکنند تا مخاطبان و مردم را علیه «سامانِ سیاسی کشور» بشورانند. اینها بارها گفتهاند و نوشتهاند که با ساختار حاکمیت و نظم سیاسی موجود زاویه جدی دارند و مساله آنها کلانتر از موضوعاتی چون کارآمدی اقتصادی، حکمرانی فرهنگی، جهتگیریهای سیاسی در نظام بینالملل و مواردی از این قبیل است. آنها کاملا صنفی به حکومت و سیاست مینگرند و همه چیز را در راستای رقابت صنفی در سیاست و فرهنگ و اقتصاد تقلیل میدهند. دین و امور مقدس هم برای این جریان جنبه کاسبی دارد. سخنرانی شیخ حسین انصاریان هم از جمله همین مقولاتی است که در تیتر روزنامه سازندگی به وجه «شکاف اجتماعی» تقلیل مییابد و در جهت منازعه سیاسی از آن بهره گرفته میشود. وگرنه همه میدانند شیخ حسین انصاریان واعظ پیر و بزرگ شهر قبل از آنکه به سیاستهای فرهنگیِ یک جریان خاص نقد داشته باشد، به عملکرد اقتصادی و فساد و رانت و اختلاس و ناکارآمدی جریان مقابل نقد دارد. ولی اگر همین شیخ حسین انصاریان کلامی در این زمینه بیان کند همین روزنامهها خواهند نوشت: شیخ حسین یک منبری بیش نیست!
الغرض ما به دغدغه درست و اصیل شیخ حسین انصاریان مبنی بر هدایتپذیری مردم و هدایتگری دستگاه سیدالشهدا(ع) صحه میگذاریم و با آن همراهیم. اما به بیان چنین سخنانی در شرایط کنونی که جریانات تابلودار دشمن درصدد استحاله پرچم عزای اباعبدلله(ع) هستند و روباهصفتانی هم همواره در کمین سوءاستفاده از حرفهای افراد معتبر و وجیه چون شیخ حسین انصاریان نشستهاند، معترضیم. در همین شهر که شیخ عزیز ما منبر میروند نه تنها کسی با بانوان ضعیفالحجاب برای ورود به مجلس امام حسین(ع) برخوردی نمیکند و تکریم هم میکنند، بلکه حتی در بسیاری از این هیئتها کسی متعرض زنان مکشوفه و برهنهای که متکبرانه جولان میدهند هم نمیشود. پس معلوم است که مخاطب شیخ حسین مردم و بچه هیئتیها نیستند. مگر اینکه اطرافیان شیخ به ایشان دادههای غلط مخابره کرده باشند. علی ای حال این سخنان شیخ عزیز ما به قدری آمیخته با حق و ناحق بود که جریان سازندگی تمام صفحه اول خود را به آن اختصاص میدهد. این اتفاق به لحاظ گفتمانی خیلی حرف دارد.
@eqbali62
هشتکها و شعارهای فتنهی بعدی کشور با ظواهر آیات و روایات مطابقتِ کامل دارند..
#حجاب
#اسلام_صورتی
#قصاریجات
@eqbali62
سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت اول
#رسانه_دینی و مشکلهی #بازنمایی_زن
ابوالفضل اقبالی
یکی از مسائل مهم و اساسی در حیطه مفهومی رسانه دینی همواره موضوع زن بوده و هست. در نسبت میان زن و رسانه دینی پرسشی محوری وجود دارد و آن هم نحوه و کیفیت بازنمایی زن به مثابه کنشگر فعال در رسانه است. در پاسخ به سوآل فوق طیفی از دیدگاهها و رویکردهای مختلف مطرح شدهاند و هرکدام به بعدی از ابعاد این مساله پرداختهاند. طیفی از دیدگاهها با حذف حضور زن به مثابه کنشگر از رسانه قرابت و سازگاری بیشتری داشته و مفسده ناشی از آن را پایه استدلال خود قرار میدهند. طیف دیگر بر ضرورت پیوند زن و رسانه تاکید کرده و ناامکانی رسانه بدون جذابیتهای زنانه را مطرح میکنند.
دال مرکزی گفتمان مخالفت با حضور زن در رسانه، تعارض ذاتی رسانه و ارزشهای زن تراز است. رسانه بنا به میل ذاتی خود از زن تقاضای ابراز و ظهور جذابیتهای زنانه برای افزایش ضریب نفوذ و تاثیر پیام دارد اما ارزشهای زنانه بر پوشیدگی و عدم تبرج زن تاکید میکند. این دو هرگز با یکدیگر قابل جمع نیست. دال مرکزی گفتمان موافقت با حضور زن در رسانه، مفهوم "رسانهی جذاب" و الزامات ساختاری آن است. در این گفتمان اساسا رسانه با جذابیت تعریف میشود و عناصر جذابیت در رسانه نیز معلوم و معروفاند!
هیچ یک از این دو دیدگاه به تنهایی قابلیت حل مشکله موجود را ندارند و دیدگاه سومی باید گام به عرصه نظریه پردازی در این زمینه بگذارد. حذف زن از ساحت هنر و رسانه به معنای پاک کردن کامل صورت مساله و نادیده گرفتن تاثیر روایتهای زنانه در مهندسی و انتقال پیام به مخاطب است. اگرچه مفسدات و تبعات اخلاقی استفاده ابزاری از جذابیتهای زنانه در رسانه نیز موضوع مهم و قابل توجهی است.
اخیرا پس از تماشای چندمین بار آژانس شیشهای و دقت در پرداخت شخصیت فاطمه(همسر حاج کاظم) توسط کارگردان، به این نکته پی بردم که میتوان به مدلی از نسبت زن و رسانه دست یافت که نه مفسدات و تبعات حضور ابزاری زن در رسانه را داشته باشد و نه ساحت هنر و رسانه از زنانگی و وجوه تاثیرگذار آن محروم شود. مدلی که ابراهیم حاتمیکیا در این شاهکار سینمایی کرده است. ما در آژانس شیشهای شاهد نقش و حضور محوری یک زن در روایت فیلم هستیم بی آنکه هیچ تصویری از این شخصیت در هیچیک از سکانسهای فیلم ببینیم. فاطمه در آژانس شیشهای نمادی از زن به مثابه همسری تمام عیار است که مخاطب تمام محبوبیت ناشی از آرمانخواهی قهرمان داستان(حاج کاظم) را مدیون او میداند. فاطمه در متن فیلم حضور دارد اما ظهور ندارد. شخصیت پردازی فاطمه در آژانس شیشهای یقینا میتواند پایهی نظریه پردازی و طراحی الگوی مطلوب پیوند زن و رسانه دینی باشد.
لایحه حجاب و تیغ تندورها
آیا لایحه از ضوابط شرعی عدول کرده است؟
ابوالفضل اقبالی
این روزها بازار نقد و بررسی لایحه 70 مادهای حجاب در فضای مجازی گرم و گفتگوهای بسیاری پیرامون آن در جریان است. سه جریان اصلی درباره این لایحه مشغول بحث و نظر هستند. یک جریان لیبرالهای داخلی و دشمنان خارجی و مخالفان حجاب و به طور کلی هرگونه مداخله و قانون در عرصه فرهنگی هستند. جریان دوم تندروهای افراطی هستند که این لایحه را نوعی عقبگرد و انفعال نظام تلقی کرده و با آن مخالفند و گروه سوم در عین حمایت از الزام قانونی حجاب و داشتن دغدغه در این عرصه، به بخشی از مفاد لایحه نقد دارند و دنبال همافزایی و اصلاح آن میباشند.
این نوشتار درباره رئوس ادعاهای گروه دوم یعنی تندروهای مخالف لایحه است. محورهای اصلی مخالفت این جریان با لایحه حجاب به شرح زیر است:
1) لایحه از حدود شرعی حجاب عدول کرده و بدحجابی را به رسمیت شناخته است.
2) لایحه برای پولدارها آزادی و رسمیت قائل شده و به آنها میگوید پول بدهید کشف حجاب کنید!
3) ما در موضوع حجاب خلاء قانونی نداشتیم و مشکل از بیعملی مسئولان بود که وضع به اینجا رسید
پاسخ به نقد اول) حجاب شرعی و بضاعت نظام
لایحه حجاب مرزهای حجاب شرعی را تغییر نداده است بلکه عقلانیت به خرج داده و در دایره امکان و بضاعت حاکمیت عمل نموده است. لایحه در مواجهه کیفری و قانونی با پدیده بیحجابی تاکید خود را بر کشف حجاب و برهنگی قرار داده است و تشخیص اینکه نباید با عدم رعایت حجاب شرعی(وجه و کفّین) برخورد کیفری و انتظامی نماید هم کاملا در چارچوب شرع و عقلانیت دینی بوده است. مگر میشود 70 درصد بانوان کشور را به واسطه عدم رعایت حجاب شرعی مجرم دانست و با آنها برخورد قهری کرد؟ چنین چیزی در دایره وسع نظام نیست و طبعیتا از عهده و تکلیف او نیز خارج است. اما کشف حجاب و برهنگی که در حال حاضر در بیشترین حالت خود از 15 درصد بانوان کشور بیشتر نیست، امکان برخورد کیفری وجود دارد. چالش اصلی نظام در حوزه حجاب هم دقیقا همین 15 درصد هستند که الحمدلله اراده و اجماع قاطعی برای رفع این چالش ایجاد شده است.
پاسخ به نقد دوم) ماهیت بازدارندگی جریمه مالی
اولا این دوستان که چنین نقدی را مطرح کردهاند اکثرشان لایحه را دقیق مطالعه نکرده و براساس شنیدههای خود اظهارنظر میکنند. لایحه در هیچ سطحی از مواجهه به جریمه مالی اکتفا نکرده است. حتی در خفیفترین سطح مواجهه خود که با شهروندان مکشوفهی عادی(غیر سازماندهی شده و غیر برهنه) هم در صورت تکرار و اصرار بر رفتار حبس در نظر گرفته شده است. اما آن چه این دوستان متوجه نیستند، ماهیتِ بازدارندگی جریمه مالی است که درباره 90 درصد شهروندان معمولی جامعه بسیار موثر خواهد بود. براساس مطالعات انجام شده حدود 3 درصد بانوان مکشوفه با اغراض سیاسی و ایدئولوژیک و با هدف مقابله سیاسی با نظام کشف حجاب میکنند. یعنی 12 درصد دیگر از مجموع 15 درصد با دلایل دیگری اعم از کنجکاوی، بلاتکلیفی نظام، تلقی رها شدن حجاب و... مرتکب این رفتار میشوند. بازدارندگی جریمه مالی در نظر گرفته شده در لایحه برای این 12 درصد که اظهر منالشمس است. حتی بالاشهرنشینان و ثروتمندانشان. برای بخش زیادی از آن بانوان مکشوفهی سیاسی نیز این جرایم بازدارنده خواهد بود. این که لایحه با اعمال جریمه در کاهش درصد بانوان مکشوفه توفیق بیش از 80 درصدی حاصل کند واقعا دستاورد کمی برای نظام نیست.
پاسخ به نقد سوم: خلاء قانونی در عرصه حجاب
آنهایی که میگویند ما برای کنترل وضعیت حجاب هیچ کمبود قانونی نداشتیم و با همان قوانین موجود هم اگر مسئولان اراده داشته باشند میتوانند مساله حجاب را مدیریت کنند، قطعا هیچ درکی از چالشهای ما در این حوزه ندارند. اولا تمام ظرفیت قانونی ما درباره حجاب مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که هیچ ضمانت اجرایی ندارد و کسی آن را بهمثابه قانون قبول ندارد! و مواد 638 و 639 قانون مجازات اسلامی است که براساس آن فراجا باید تمام بانوان فاقد حجاب شرعی(وجه و کفین) را دستگیر و به مراجع قضایی جهت صدور حکم ارجاع دهد. درکی چنین بسیط از موضوع پیچیدهای چون عدم رعایت حجاب در شرایط امروز واقعا تاسفبار است. البته از کسانی که مطالبهشان از حاکمیت این است که با تمام مصادیق عدم رعایت حجاب شرعی برخورد کند انتظاری بیش از این نیست. اما واقعیت این است که صرف نظر از ضرورت ایجاد ضمانت اجرایی برای برخی از تعهدات اجرایی دستگاهها، پدیده بیحجابی در شرایط امروز سطوح متعدد و وجوه متکثری دارد که مقابله با هر کدام استراتژی کیفری خاص خود را میطلبد که تفصیل آن را در یادداشت دیگری مورد اشاره قرار خواهم داد. این نکته هم درباره تصویب این لایحه باید مورد توجه قرار گیرد که تصویب یک لایحه شدیدتر و با جزئیات بیشتر پیام قاطع و مقتدرانهای به مخاطبان این قانون(یعنی اقلیت مکشوفه) مبنی بر برخورد جدی ارسال خواهد کرد و نفس تصویب آن به تنهایی بازدارنده خواهد بود.
@eqbali62
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت اساتید،طلاب و دانشجویان گرامی
برنامه فردا باتوجه به پیشنهاد استاد اقبالی تقدیم حضور بزرگواران می گردد. 👇👇
💎پنج شنبه :١٢ مرداد ماه💎
⏰ساعت: ١٠:٠٠ الی ١٢
🔰موضوع :بررسی لایحه حجاب و عفاف
اساتید ارائه دهنده : جناب آقای دکتر اقبالی و جناب آقای دکتر جواد جاویدنیا
https://app.bigbluebutton.me/join/eav1iaf735
لینک شرکت کننده 👆👆👆
سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت دوم
گونهشناسی الگوی شخصیت زن در رسانه ملی
تلویزیون هر روزه در قالب فیلمها و مجموعههای نمایشی ایرانی، تصویرهایی را از جامعه، خانواده، افراد و سبک زندگی آنها ارائه میدهد که میتواند برای بیننده معانی و پیامدهای متفاوتی داشته باشد. برای گونهشناسی، طبقهبندی و تفکیک این تصاویر از یکدیگر میتوان مدخلهای متفاوتی را برگزید. در این نوشتار تلاش شده تا با نگاهی هویتی و فرهنگی گونههای مختلف تصویر شخصیت زن از یکدیگر تفکیک گردد.
1. زن نمایشی:
فیلمها و مجموعههای تلویزیونی ایرانی انباشتهای از تصاویر کاریکاتوری و نمایشی از زنان در قالبها و اشکال مختلف است که با واقعیات و آرمانهای زندگی زنان ایرانی هیچ تناسبی ندارد. بهطور خاص نمونه این زن نمایشی را میتوان در دو نوع بد و خوب، یا مورد نفی و مورد تأیید مشاهده کرد. زنان نمایشی بد آنهایی هستند که در قالب مادرهای الکی مهربان و کاملا منفعل، مادرشوهرهای بدجنس، زنان خبیثی که همسر دوم و یا صیغهای هستند، زنان خانهدار احمق، دختران جوان احساسی و خام که فریب میخورند و... زنان نمایشی خوب نیز معمولا مادربزرگهای فوق العاده مهربان، دختران بسیار فهمیده و عاقل و بعضا با یک چادر مصنوعی روی سرشان، زنان فداکار که حتی شوهران دزد و معتاد و بیوفایشان را صرفا از روی عشق رها نمیکنند، زنان شاغل و موفقی که شبیه مردان هستند و...
آنچه این تصویرسازیها را شدیدا مخدوش و معیوب ساخته، تمرکز روی یک یا چند ویژگی است که به شکل مصنوعی و اجباری به شخصیتهای داستانهای آبکی الصاق شده است. این زنان آن قدر دور از انتظارند و آنقدر با واقعیات ملموسی که زنان ایرانی با آن درگیرند دور هستد، که میتوان آنها را نسخه نمایشی زنان در رمانهای عامه پسند دانست. ظاهرا هدف از ارائه این تیپهای معیوب این است که بیننده از یک الگوی شخصیتی و رفتاری دوری جوید و به نوع دیگر نزدیک شود. اما متأسفانه این هدف بسیار دشوار و پیچیده است و تیپ های مزبور نه تنها کمکی جهت رسیدن به آن نمیکنند بلکه اسباب دورتر شدن از آن هستند.
2. زن واقعی:
در سالهای اخیر برخی مجموعههای تلویزیونی با مضامین اجتماعی و تاریخی و همچنین پارهای از برنامههای مستند توانستهاند تا حدودی تصویرگر واقعیاتی پیرامون زنان جامعه ما باشند. آنچه در اغلب این آثار به چشم میآید محدود شدنشان به نمایش زنانی است که به نوعی با مسائل اجتماعی کلان مانند اعتیاد، طلاق، فرزندان بزهکار، تنگی معیشت و نظایر آن درگیر هستند. در واقع این برنامهها زنان را معمولا در شرایط خاصی نشان میدهند که گرچه در جامعه ما فراوان وجود دارند اما واقعیت ملموس زندگی تمام زنان یا تمام زندگی یک زن درگیر مسائل خاص نیست. انتخاب پارهای از بخشهای زندگی زنان در این موارد و حذف سایر ابعاد زندگی آنها هرچند عامدانه نیست، اما به نوعی تحریف واقعیات از طریق کاستن از آن و برجسته کردن وجوه خاصی از آن است. این مورد، از جمله مواردی است که در بررسی ناکامی الگوی شخصیت زن در تلویزیون مهم به شمار میآید.
3. زن آرمانی:
یکی از اهداف رسانه فرهنگیِ پیشرو، غیر از ترسیم واقعیات و پاسخوگویی به نیازهای واقعی مخاطبان، ترسیم افقهای متعالیتر و ارتقاء بخشیدن به نیازهای مخاطبان است. ظاهرا در پیگیری این هدف است که گه گاهی شاهد پخش آثاری هستیم که سعی دارند زنان موفق و واجد ویژگیهای برجسته را همچون الگو و آرمانی برای سایر زنان ترسیم کنند. آنچه معمولا در این راستا تولید و پخش میشود مجموعههای مستندی است که به معرفی و مصاحبه با همسران و مادران شهدا و جانبازان، مادران فرزندان ناتوان، زنان مشغول به فعالیتهای خیریه و مانند آن اختصاص دارد و البته برنامههای مذهبی و خانواده که با دعوت از کارشناسان، سعی دارند زنان را برای رسیدن به زندگی مطلوب راهنمایی کنند.
فردا ساعت ۸ونیم در برنامه صبح بخیر ایران از شبکه یک سیما توضیحاتی را درباره لایحهی حجاب خواهم داد.
سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت سوم
سینمای غرب زده و ارزش های زنانه...
یکم:
در دنیای مدرن و عصر جهانی شدن، رسانهها مهمترین و با نفوذترین ابزار انتقال فرهنگ و شکل دهی به سبکهای زندگی میباشند. امروزه ديگر اين بشر نيست كه فكر ميكند چگونه بپوشد، چگونه بخوابد و چگونه زندگي كند؛ بلكه اين رسانههاي جهاني هستند كه اين برنامهريزيها را به عهده گرفتهاند. هم چنین گسترش تعاملات جهانی و برخورد فرهنگها با یکدیگر از یک سو، و تمرکز قدرتهای رسانهای و تبلیغاتی در دست متولیان و حامیان فرهنگ و تمدن غرب از سوی دیگر، باعث شده که سبک زندگی دنیای مدرن به فرهنگ غالب دنیا تبدیل شود. فرهنگی که پایه¬های اصلی آن بر تفکر اومانیستی و لیبرالیستی انسان مدرن بنا شده است و شاید ضرورتا سنخیتی با زمینههای اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف از جمله جامعه ما نداشته باشد.
دوم:
ارزش¬های زنانه آن دسته از مقولاتی است که در دین مبین اسلام وجود و رعایت آن¬ها برای زنان بسیار توصیه و تاکید شده است که از جمله آن¬ها می¬توان به ارزش حیا و عفاف، دلبستگی و تن ندادن به عشق¬های مجازی و علاقه و هوس زود گذر میان دو جنس مخالف، رعایت حدود و چارچوب شرعی و دینی در ارتباط با نامحرم، عدم بروز رفتارهای عاطفی آشکار در برابر جنس مخالف، وفاداری به همسر، رعایت حجاب در پوشش، خانواده گرایی، پذیرش قیومیت مرد در ساختار قدرت خانواده و تمکین در برابر او و مواردی از این قبیل میباشد. حیا به عنوان یکی از ارزشهای اساسی و مورد تاکید اسلام برای انسان به ویژه زنان میباشد که کارکرد تقویت و تحکیم پایههای روابط زوجین و خانواده را داشته و از بین رفتن و یا کمرنگ شدن آن در خانوادهها علی الخصوص در زنان باعث ایجاد آسیبهای جدی در مدیریت ارزشی و رفتاری اعضای خانواده میگردد.
سوم:
عشق میان دختر و پسر نامحرم در آثار سینمایی داخل کشور مقوله¬ای است که به شدت سخیف و سطحی ایجاد می¬شود و با دو بار گفتگوی کوتاه این دو به یکدیگر وابسته می¬شوند. گویا عشق سطحی و سست میان دختر و پسر که با یک نگاه و یک تعامل ساده اتفاق می¬افتد از مفروضات جریان حاکم بر سینماست. این مساله در واقع یکی از مهمترین نقاط آسیب زا در فیلم¬های سینمایی کشور ما است که به تایید و الغای یک بخش از سبک زندگی روشنفکری و مدرن در جامعه می¬پردازد. در حالی که واقعیات جامعه گواه بر این حقیقت است که عشق¬هایی که مبنایی چون شناخت و عقلانیت نداشته و مبتنی بر احساس و نشئت گرفته از یک نگاه زود گذر و یا خاطرات کودکی است چندان اساس محکمی برای تشکیل خانواده و ازدواج نبوده و نیست. با عنایت به این مساله، سریالهای پرمخاطب شبکههای ماهوارهای، با حذف و یا کمرنگ جلوه دادن ارزشهای زنانهای چون حیا در تعاملات میان افراد نامحرم و قبحزدایی از عشقهای خارج از چارچوب زن و مرد متاهل و نیز عادی جلوه دادن مفاهیمی چون خیانت به همسر، سعی در آسیب رساندن به رکن اساسی جامعه اسلامی ایران یعنی خانواده مینمایند. از سوی دیگر در سال¬های اخیر جریان حاکم بر سینمای کشور که متاثر از دیدگاه¬های روشنفکری و لیبرال هستند یک نوع هم صدایی با رسانه¬های غربی را در آثار و ساخته¬های خود صورت می¬دهند که نمونه¬هایی از این دست را می¬توان در آثار و فیلم¬های سینمایی کشور مشاهده نمود. یکی از مهمترین عناصر مشترک این دسته از آثار و فیلم¬ها با گفتمان اصلی حاکم بر رسانه¬های غربی، مقوله بازنمایی زنان و ارزش¬های مربوط به زنان است. مسائلی از قبیل عشق¬های مجازی و دوستی¬های قبل از ازدواج، روابط باز با جنس مخالف، استفاده ابزاری از زن در جهت ارتقاء جذابیت اثر، سبک مدرن پوشش و حجاب، خانواده ستیزی و... در این آثار به وفور به چشم می¬خورد.