مردم به مثابه توده، کمپین جایگزین کارنامه
درکِ بنیادینِ اصلاحطلبان از مردم چگونه است؟
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات اجتماعی
✴️امروز در یک گروه تلگرامی بحثی درباره برنامه دکتر پزشکیان برای مدیریت کشور شد و یکی از حامیان ایشان (که از اصلاحطلبان پروپاقرص است) جملهای گفت که به نظرم بنیانِ دوم خرداد و جریان اصلاحات بر چنین درکی از مردم استوار است. مضمون جمله این بود: تودههای مردم برنامه سرشان نمی شود! این جمله باعث شد که من این یادداشت را بنویسم و درباره استراتژی جریان اصلاحات در رقابت های انتخاباتی سال های اخیر توضیح دهم.
✴️ صحنه رقابتهای انتخاباتی در کشور ما غالبا معطوف به دو مساله مهم بوده است. معیشت و آزادیهای مدنی. زیرا این دو موضوع در نقطه کانونی نظام مسائل مردم قرار داشته و دارند. رفتار انتخاباتی مردم در تمام ادوار تابعی از وعدههای معیشتی یا افقگشاییهای مدنی کاندیداها بوده است. در برخی ادوار دغدغههای مدنی پررنگتر شده و در دورههایی مطالبات اقتصادی.
✴️تا قبل از دهه نود همواره نتیجه انتخابات را «طرح و برنامه جدید» رقم میزد و بسیج عمومی حول «گفتارهای ایجابی» شکل میگرفت. گفتار توسعه و سازندگی در دهه 60 ، گفتار آزادی و توسعه سیاسی در دهه 70 و گفتار عدالت در دهه 80 همگی طرح جدیدی از مناسبات اقتصادی و سیاسی ایران پیشرو ارائه میکردند. اگرچه متضمّن رویکردهای انتقادی به گذشته خود نیز بودند. اما رقابتهای انتخاباتی از دهه نود وارد فاز جدیدی شد.
✴️تجربه نسبتا موفق دولت نهم در تحقق عدالت اجتماعی که منجر به جابجایی مرزهای خدمترسانی به کشور شد و اقبال تودههای مردم را به همراه داشت، شانس و امکان بازگشت جریان مقابل را به قدرت بسیار محدود کرده بود و باعث شکست قاطع آنها در انتخابات 88 شد. این اتفاق جریان اصلاحات را به این نتیجه رساند که برای بازگشت به قدرت باید رویکرد سنگاندازی و تخریب رقیب خود را در دستور کار خود قرار دهد. توضیح این رویکرد در صحنه سیاسی و اقتصادی آن ایام بماند برای مجالی دیگر.
✴️اما از همین ایام بود که رقابتهای انتخاباتی ماهیت متفاوتی با گذشته پیدا کرد و جریان شکست خورده اصلاحات به جای ارائه گفتار جدید و کارآمد از خود، به «اهریمنسازی» از رقیب و ایجاد هراس اجتماعی نسبت به او روی آورد. در یک جمله میتوان گفت اگر تا قبل از دهه 90 تلاش رقبا معطوف به ایجاد «اقبال مردمی» نسبت به گفتار خود بود، پس از آن جریان اصلاحات راهبرد انتخاباتی خود را بر گسترش «نفرت عمومی» نسبت به رقیب متمرکز کرد.
✴️رسانه ملی نیز در این میان با ایجاد سازوکار «مناظرههای سرپایی» به این فضا ضریب بیشتری داده بود. در چنین فضایی این جریان دیگر نیاز به تدوین برنامه و طرح مدون درباره آینده اقتصادی و سیاسی کشور احساس نمیکرد و صرفا بر ایجاد «کمپین» متمرکز شد. لذا از همین دوران است که کمکم کارشناسان رسانهای و فعالان توئیتری جای کارشناسان اقتصادی را در ستادهای انتخاباتی اصلاحطلبان گرفتند. امروز نیز صحنه رقابت دارای چنین مختصاتی است.
✴️نشان به آن نشان که در این دوره نماینده جریان اصلاحات اساسا بدون هیچ طرح و برنامه مشخص و سابقه درخشان در انتخابات ثبت نام کرده و در تبلیغات تلویزیونی، تقریبا درباره تمام موضوعات مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یا به بیان کلیات و لزوم اجرای سیاستهای مقام معظم رهبری اکتفا کرد و یا با این توجیه که «من کارشناس نیستم» مردم را به کارشناسان ارجاع داد. حال باید پرسید که چرا ایشان از رقبای با برنامه و دارای کارنامه خود آراء بالاتری کسب کرد؟
✴️پاسخ این سوال با ارجاع به تجربه انتخابات 96 کاملا روشن خواهد شد. ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان دقیقا همان ستادی است که تجربهی موفقِ فریب مردم در سال 96 را در کارنامه خود دارد. ستاد انتخاباتی دکتر روحانی رئیس جمهور بسیار محبوب کشورمان در دوران طلایی دهه 90 دقیقا با همان راهبرد گذشته امسال هم وارد کارزار انتخابات شده و مجددا دو محور اصلی را در دستور کار خود دارد: تحریم و آزادیهای مدنی. ماموریت اصلی ظریف و آذری جهرمی در ستاد ایشان کاملا معطوف به این دو موضوع است.
✴️در یادداشت بعد توضیح خواهم داد که این دو کلیدواژه چگونه در پوشاندن کارنامه سیاه دولت روحانی در عرصه اقتصادی و انحراف اذهان مردم از مسائل اصلی کشور استفاده شده است.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62