موفقیت بزرگ ایران در کاربردی کردن فناوری هستهای
🔹پژوهشگاه علوم و فنون هستهای ایران موفق به تولید رادیوداروی درمانی ۱۸۸Re--TOC به منظور درمان هدفمند تومورهای نورواندوکرین (سرطانی) شده است؛ این موفقیت، گام بلندی در راستای ورود فناوری هستهای به حوزههای مختلف کاربردی در کشورمان است.
🔹سلولهای نورواندوکرین دارای ویژگیهایی شبیه به یاختههای عصبی و سلولهای تولیدکننده هورمون هستند؛ تومورهای «نورواندوکرین» نادر هستند و میتوانند هر جایی از بدن ایجاد شوند؛ بیشتر تومورهای عصبی غدد درونریز در ریهها، آپاندیس، روده کوچک، رکتوم و پانکراس ایجاد میشوند.
🔹رادیوتراپی به کمک رادیوداروها یک روش درمان هدفمند است که امکان انتقال رادیوداروها به بافت توموری و در نتیجه درمان تومور و متاستازهای حاصل از آن را فراهم میکند.
🖌خالد محمودی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قولی که ۵ روزه عملی شد!
🔹 در جریان سفر رئیسجمهور به استان خراسان جنوبی و بازدید از یکی از روستاهای تو مرزی، برخی از اهالی روستا از رئیسجمهور درخواستی داشتند که رئیسی قول داد آنرا انجام دهد. این قول پس از ۵ روز عملی شد!
#امید_آفرینی
خالد محمودی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
احمق و احمقتر در تهران تایمز
🔺تهرانتایمز تصویر دیدار علی کریمی و رئیس جمهور آلمان را با تیتر "احمق و احمقتر" منتشر کرد.
🔹"احمق و احمقتر" نام فیلم آمریکایی ۱۹۹۴ است با بازی "جیم کری" کمدین مشهور آمریکا
🖌خالد محمودی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥۹ دیماه ۱۴۰۱؛
💠 گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین یعقوب تیشه کنی مسوول نمایندگی ولی فقيه سپاه ناحیه ستقر در مراسم یوم الله ۹ دی.
👈موضوع کلیپ : خلاصه از فتنه های رخ داده از اوائل یل انقلاب تا کنون که توسط دشمنان خارجی و عناصر خو فروخته داخلی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | تاسف #گورباچف از بیاعتنایی به یک نامه!
‼️ نویسنده نامهای که دغدغه امنیت دنیا را داشت!
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ۱۱دی، سالروز صدور پیام امام به گورباچف
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
✍️ گزیده ای از سخنان
حجت الاسلام سید هاشم الحیدری
در همایش "دمکم حياة أمة"
🔹️ آمریکا با به شهادت رساندن حاج قاسم و ابو مهدی نه تنها به شخص که به جبهه مقاومت ضربه وارد کرد.
🔹️ انتقام هم انتقام شخصی نیست بلکه انتقام کل جبهه مقاومت است و البته انتقام تنها مال امروز نیست بلکه در همه زمانها جاری است و همه باید پرچم این خونخواهی را سر دست بگیریم.
🔹️ امام خامنهای بر جنازه شهدا با گریه گفتند: "خداوندا شهادت در راه خودت را نصیب ما بگردان"، و من میگویم: خداوندا بقیه عمر مرا بگیر و تا ظهور امام زمان بر عمر رهبرمان بیفزا.
🔹️ عراق_بغداد / جمعه ۱۴۰۱/۱۰/۰۹
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
1_2079144756.mp3
4.62M
🎙علیرضا پناهیان
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
1_1931608435.mp3
1.4M
⚡️بازی شیطان
🎙استاد شجاعی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
1_1931608435.mp3
1.4M
💫بازی شیطان
🎙علامه آیت الله جوادی آملی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
1_2064861280.mp3
4.52M
✨پول دین خیلی ها
🎙احمد کافی
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii🇮🇷
🔻استادِ فکر؛ بازخوانیِ نخستین مواجهۀ مصباح -۱
خیزش در برابر موجِ رسمیِ تفکّرِ لیبرالیستی
🖊 مهدی جمشیدی
۱🔸. قدرت گیریِ جریانِ روشنفکریِ سکولار در نیمۀ دهۀ هفتاد شمسی و جایابی آنها در درونِ «ساختار رسمی دولت»، حادثۀ بسیار مهمی بود. در این نقطه از تاریخ بود که تمام «امکانها» و «فرصتها» در کنار یکدیگر قرار گرفتند و نیروهای تجدّدی، یکپارچه و آشکار، «ایدئولوژی انقلابی» را به چالش کشیدند. این موج، بسیار شبیه موجی بود که در ماجرای مشروطیّت و از سوی روشنفکران آن دورۀ تاریخی شکل گرفت. اینجا بود که مصباح، «تصمیم قاطع» خویش را گرفت و «صریح» و «بیپروا»، به صحنۀ نزاع و ستیز وارد شد؛ همانگونه که مطهری در دهۀ پنجاه شمسی، از چیزی نهراسید و خطر اصلی و عمده را تشخیص داده بود. با استقرار «دولت اصلاحات» در سال هفتادوشش و منتقل شدن جریان «روشنفکریِ سکولار» از عرصۀ غیررسمی به درون ساخت جمهوری اسلامی، مصباح احساس کرد که «موج سکولاریسم دولتی» شکل گرفته و نیروهای دگراندیش، تلاش میکنند جمهوری اسلامی را از درون، «استحاله» کنند. ازاینرو، سلسلهای از سخنرانی های روشنگرانه را دربارۀ «بنیان های فکریِ اصلاح طلبان» آغاز کرد. این «مواجهۀ انتقادی و شفاف»، جریان رسمی و غیررسمیِ ایدئولوژی لیبرالیستی را بهشدّت ناخشنود کرد؛ چنانکه هرچه زمان میگذشت، بیشتر احساس میشد که مصباح، در حال بر باد دادن فتوحاتِ آنهاست و بدنۀ اجتماعیشان را دچار واگرایی میکند. «قاطعیّت» و «جدّیّت» مصباح دراینباره، جریان لیبرالیسم ایرانی را نیز در مبارزۀ با وی، مصمّم کرد و ازاینپس، مصباح به «کلیدیترین شخصیّتِ معرفتی» تبدیل شد که روزانه و هفتگی، آماج «حملههای رسانهای و تبلیغی» این جریان واقع میشد. در آن مقطع، هیچ شخصیّتی همچون او، مورد «هجوم» و «تخریب» قرار نگرفت. بااینحال، او از راهرفته، بازنگشت و به روشنگری و نقادی خویش ادامه داد. بهاینترتیب، انبوهی از شبههها و اشکالها و ابهامها و ایرادهای رسانهای دربارۀ مصباح شکل گرفتند و او که تا آن زمان، چندان شناخته شده نبود، ناگهان صدرنشین خبرها و تحلیلها گردید. تقابلِ «جریانِ لیبرالیسمِ دولتی و روشنفکری» با مصباح، از جنس «دلیل» نبود و بلکه «غرض ها» و «سیاسی کاریها» و «قدرت مداری»، بحث و گفتگو را از عرصۀ «دلیل» به عرصۀ «علّت» سوق داد و تفکّر مصباح، به دست مایۀ «تقطیع» و «تحریف» و «بازی سازیهای تبلیغی» و «جوسازی های سیاسی کارانه» تبدیل گشت.
۲🔹. حجم «حملههای تخریبی» بر ضدّ مصباح، آنچنان زیاد بود و آن قدر دروغ های کوچک و بزرگ دربارۀ او «تکرار» و «تکرار» شدند که به تدریج، حقایق به حاشیه رفتند و «چهرهای دیگر» از مصباح، ساخته و پرداخته شد که نسبتی با وی نداشت. ما به تجربه دیدیم که چگونه «تکرار دروغ»، موجب میشود که «دروغ»، بر جای «حقیقت» تکیه بزند و امکان هر گونه چون و چرا و تأمّلی را بستاند. چند دهه گذشت امّا نه فقط بسیاری از نگرشها نسبت به مصباح تغییر نکردند، بلکه دیگرانی نیز به جرگۀ منتقدان وی پیوستند و آنها نیز، همان گفته های میانتهی و مغالطه آمیزِ جریان لیبرالیسم دولتی و روشنفکری را تکرار کردند. برای مطهری نیز چنین اتّفاقی رخ داد؛ مطهری نیز از سوی جریانی که او آنها را «ماتریالیسم منافق» خوانده بود، ترور شخصیّت شد و جز به بهای شهادتش، احیاء نشد. مصباح نیز با «لیبرالیسم منافق»، دست به گریبان شد و تا آن هنگام که زنده بود، تاوان این مواجههاش را پرداخت و زخم خورد و طعنه شنید. وقتی «عملیّات روانی»، جایگزین «مباحثۀ فکری» میشود؛ وقتی «جهان غیر معرفت» بر «جهان معرفت»، سایه میفکند؛ وقتی بهجای «صد جلد کتابِ مصباح»، به «مشهورات رسانهای»، ارجاع داده میشود؛ وقتی «قدرت»، حقّ «معرفت» را تضییع میکند؛ وقتی «غرض ورزی»، «حقیقت طلبی» را میبلعد؛ و ... روشن است که چنین وضعی پدید میآید. امروز نیز «به مصباح ارجاع دادن»، فضیلت نیست و «در کنار مصباح بودن»، هزینه دارد.
۳🔸. سخنرانی های مصباح، چند خصوصیّت تمایزبخش داشت: اوّل اینکه مصباح بهطور «خاص» و «متمرکز»، ایدئولوژیِ غیرانقلابیِ جریانِ اصلاحات را نشانه گرفته بود و آن را «مهمّترین خطر» میانگاشت؛ چنانکه هیچ کسی همچون او در برابر این موج رسمی و حاکمیّتی، ایستادگی و افشاگری نکرد. دوّم اینکه زبان انتقادیِ مصباح، «صریح» و «شفاف» بود و او «آشکارا» و «بیپروا»، به اصلاحات میتاخت. سوّم این که استدلال های او که از «تفکّر فلسفی»اش برمیخاستند، «عمیق» و «متقن» بودند. در مقابل، نیرو های اصلاح طلب نیز در تمام مدّت هشتسال حاکمیّت خویش، به شخص «مصباح» تهاجم کردند و به هیچکس به اندازۀ او نتاختند. توانمندی اصلاح طلبان در «عملیّات روانی» موجب شد که آنها به جای مواجهۀ نظری و معرفتی، «ترور شخصیّت مصباح» را در دستور کار خویش قرار دهند.
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
🔻استادِ فکر؛ بازخوانیِ نخستین مواجهۀ مصباح -۲
برنامۀ فرهنگى برای بیثباتسازیِ فکری
🖊 مهدی جمشیدی
۱🔸. علامه مصباح در جلسۀ دوّم از سلسله سخنرانی های «نظریۀ سیاسیِ اسلام» در پیش از خطبههای نماز جمعۀ تهران در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۷۶ گفت با توجّه به این كه جبهۀ دشمن در هیچ صحنهاى موفّق نشده است، تنها به یك چیز امید بسته و آن یك اجرای یک «برنامۀ درازمدّت فرهنگى» است. در این راستا، جبهۀ دشمن سعى مىكند كه بهتدریج و از راههاى گوناگون، در داخل كشور «نفوذ» كند(محمّدتقی مصباحیزدی، نظریۀ سیاسیِ اسلام، ج۱، ص۳۳-۳۲). در اینجا، سخن از یک «چرخشِ راهبردی» به میان آمده و آن، عبارت از این است که جبهۀ دشمن، از «غیر فرهنگ» به سوی «فرهنگ»، چرخش کرده است و این بار در پی آن است که از طریق «ساز و کارهای فرهنگی»، انقلاب را ساقط کند. پس جبهۀ دشمن، از تقابل و معارضه، منصرف نشده است، بلکه به دلیل ناکامی در طرحهای براندازانۀ قبلیِ خویش، به «منطق دیگر»ی رو آورده است. در این طرح جدید، اتّفاق اصلی در «درون جامعۀ ایران» روی میدهد و عوامل بیرونی، در حدّ «محرّک» و «مولّد» هستند. ازاینجهت است که به «نفوذ»، اشاره شده است؛ این یعنی مواجهۀ مستقیم، جای خود را به مواجهۀ غیرمستقیم داده است.
۲🔹. ایشان بر این باور بود که جبهۀ دشمن، چون دید که نسل انقلاب، رو به میانسالى و پیرى نهاده است و آینده از آنِ «جوانان» است كه از فداكارىهاى مردمِ مبارز در دورۀ پیش از انقلاب و بعد از انقلاب، اطلاع درستى ندارند، تصوّر میکند كه مىشود در این قشر كه «اكثریّت جامعه» را تشكیل مىدهد و «آینده» نیز از آنِ این قشر خواهد بود، «نفوذ» كند و در طى چند دهه، زمینه را براى حكومتى كه دستنشانده و حافظ منافع خودش باشد، فراهم كند(همان، ص۳۳). پس «نقطۀ تمرکزِ» دشمن، نسل جوان است و جبهۀ دشمن میخواهد برنامۀ نفوذ را بر روی این طبقه از جامعه، به اجرا بگذارد. اگر برنامۀ نفوذ دربارۀ این طبقۀ اجتماعی، کامیاب شود، براندازیِ انقلاب نیز تحقّق خواهد یافت؛ چراکه این طبقه، هم «بخش عمدۀ جامعه» را تشکیل میدهند و هم با از میان رفتن نسلهای گذشته، «آینده» نیز در اختیار هم اینان خواهد بود. دراینصورت، میتوان با یک طرح بلند مدّت که معطوف به نفوذ در این طبقه باشد، انقلاب را دچار «فروپاشی از درون» کرد.
۳🔸. علامه مصباح تأکید داشت که جبهۀ دشمن، مطالعاتى را دربارۀ شناسایى «عامل اصلىِ حمایت مردم از حكومت اسلامى» و اینكه حاضر شدند همۀ سختىها و گرفتارىها را تحمّل كنند و دست از حمایت این حكومت بر ندارند، صورت داد و به این نتیجه رسید كه حمایت مردم، ریشه در «اعتقادِ اسلامیِ» آنها دارد. با توجّه به اینكه مردم ایران، تابع مكتب اهل بیت -علیهمالسلام- هستند و معتقدند كه باید براى تحقّق آرمان هاى اسلامى از جان و مالشان بگذرند، دشمن مىكوشد كه این اعتقاد را «سست» كند. مردم و جوانان معتقدند كه باید «دین» در جامعه، حاكم باشد و سررشتۀ حكومت هم در دست دین شناسان و دین مداران باشد كه در رأس آنان، «ولى ّفقیه» قرار دارد. روشن است تا وقتیکه این اعتقاد در عمق دلِ جوان ها حضور دارد، امكانى براى «براندازیِ حكومت اسلامى» وجود نخواهد داشت(همان، ص۳۳). ازاینرو، طرحِ فرهنگیِ بلند مدّت، باید معطوف به ایجاد «تزلزلِ فکری» و «سستیِ اعتقادی» در نسل جوان باشد تا «پشتوانۀ فکری و هویّتیِ انقلاب» از دست برود. دراینصورت، «دفاع مؤمنانۀ» نسل جوان از انقلاب، بیمعنا خواهد شد. چسبندگیِ مردم به انقلاب، برآمده از تعلّقاتِ دینیِ آنهاست و چنانچه این تعلّقات، بیثبات شوند، «بدنۀ اجتماعیِ انقلاب» نیز فرو خواهد پاشید.
۴🔹. ایشان گفته بود که جبهۀ دشمن مىكوشد «یک مركز»، برای نشر افكار خود فراهم كند و از آنجا، امواج تبلیغاتى را به «همۀ قشرهاى جامعه» برساند و به تدریج، «زمینه» را براى خواسته هاى خودش فراهم كند(همان، ص۳۳). دشمن دریافت که نشر افكاری که بنیانهای اعتقاداتِ دینی را سست میکند، به وسیلۀ «روشنفكران» ممكن است. ازاینرو، سعى كرد كه مركزیّتى در مراكز فرهنگى و دانشگاهى به وجود آورد و كسانى را عَلَم كند و بفریبد كه چنین افكارى را در جامعه پخش كنند(همان، ص۳۴). برنامۀ نفوذ در صورتی تحقّق مییابد که دشمن، یک «حلقۀ درونی» و «جریان بومی» داشته باشد که این حلقه، خواسته های او را عملیاتی کند؛ بیآنکه ردپایی از او بر جا بماند. از آنجا که برنامۀ فرهنگیِ یادشده، ناظر بر ساخت شکنیِ فکری و بیثبات سازیِ معرفتی بود، «جریان روشنفکریِ سکولار»، بهترین گزینه برای ایفای نقش بود.
❧🌺✧﷽✧🌺❧
گلچین مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄
🇮🇷کانال انقلابی اقتدار ولایی
🇮🇷@EqtedareVelaeii🇮🇷