eitaa logo
عرفان و خودشناسی و آخرالزمان
79 دنبال‌کننده
274 عکس
3 ویدیو
91 فایل
172 ج کتاب و صدها مقاله(رایگان): خودشناسی،عرفان،تکامل، روح،آخرالزمان،انسان کامل،امام زمان ،اسمای الهی،مدرنیزم،اخلاق ،مردم شناسی،دجال،شیطان،ازدواج و طلاق و تربیت،عرفان درمانی،مسخ و تناسخ،زندگینامه استاد و عرفا،مرد و زن https://zil.ink/khodshenasivaerfan
مشاهده در ایتا
دانلود
راه دین ۲۴۰- راه دین راه فوق العاده ساده و راحتی است بشرط اینکه آدمی قلباً تشنه اش باشد. «بگو که اسلام را نیاورده ایم تا کارها را سخت کنیم بلکه کارها را آسان کنیم» . قرآن-وقتی از دین سخن می گوئیم از همه ارزشها و صفاتی سخن می گوئیم که انسان فطرتاً خواهان آن است:سلامتی، عزت، آرامش، رشد، وفا، محبت و ... مسئله اینست که بشر عموماً عطش و نیاز واقعی به این ارزش ها را فراموش کرده است و به جای اینها ارزشهائی جعلی و تصنعی پدید آورده و آنها را می پرستد. مسئله اینست که اگر کسی قلباً و با تمام وجود طالب سلامتی و آرامش باشد به آن می رسد و به ساده ترین روش هم به آن می رسد بشرط اینکه بهمراه این طلبش میل باطل دیگری نباشد که برآن طلب حقیقی رجحان داشته باشد مثلاً پول بیشتر، ریاست بیشتر، غرور بیشتر و عیاشی بیشتر. از کتاب حق و باطل تألیف استاد علی اکبر خانجانی
عید علی (ع) مبارکباد رمضان ماه علی(ع) است چرا که علی(ع) سلطان فقر و گرسنگی در کل تاریخ است و به ھمین دلیل سلطان عشق نیز ھست چرا که فقط صاحبان فخر فقر و شکمھای گرسنه حاملان عشق ھستند و بر خلاف تصور عامه، فقط با شکم گرسنه می شود عاشق بود و بس. و فطر، عید شکمھای گرسنه و دلھای عاشق است که به وصال معشوق می رسند. و این میعاد، علی با فاطمه است و دیدار با جمال فطرت. ھمانطور که می دانیم نام فاطمه از « فاطره » و از مصدر فطر و فطرت است. ھمانطور که نام محمد(ص) از احمد است در نزد پروردگار طبق حدیث قدسی در معراج پیامبر. پس عید فطر عید وصال با فطر است که جمال این فطرت ھم فاطمه است ھمانطور که فاطمه طبق حدیث مذکور، جمال فطرت الھی در بشر است و مقصود خداوند از خلقت انسان و جھان. پس عید فطر، عید کائنات است و میعاد با فطرت ھستی که در انسان است و جمال آشکارش ھم فاطمه. پس عید فطر ھمان عید فاطمه است و مقصود از ماه رمضان که ماه علی است ھمانا رسیدن به وصال با عصمت ذات وجمال فطرت آدم می باشد. رمضان ماه علی است که به فاطمه می رسد. باشد که در عید فطر با فاطمه جان خود دیدار کنید و به وصال فطرت خود نائل آئید. از کتاب " دائرة المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 192
ایمان چیست؟ ۱- ایمان یعنی باور قلبی و حسی و وجودی به ارزشهائی که اخلاقی نامیده می شود . ۲- کسی که از کثافت و بی نزاکتی و تشنج و دروغ و ریا و چاپلوسی و حرص و شهوت باره گی و هیزی و حرامی قلباً بدش می آید و حالش بد می شود مؤمن است . همین و بس ! ۳- کسی که از دروغ و دزدی و دغل و خیانت بخودی خود بدش می آید نه بخاطر اینکه به جهنم میرود و یا در همین دنیا بی آبرو می گردد و در عذاب میافتد. چنین کسی مؤمن است. ۴- کسی که ارزشها را بخودی خود دوست دارد نه بخاطر فواید دنیوی یا اخروی اش . اینست مؤمن . 5- زنی که از بی عفتی بخودی خود بدش می آید نه بخاطر رسوائی دنیوی یا عذاب اخروی . اینست زن مؤمنه ! ۶- کسی که خوبی ها را بخاطر خود خوبی دوست می دارد نه بخاطر فواید آن یا عواقب اخروی آن اینست انسان مؤمن. ۷- پس کسی به بهشت می رود که خوبیها را بخودی خود دوست بدارد نه بخاطر بهشت . 8- بهشت قلمرو خوبیهاست و لذا آدمهای بد در آن بیقرارند و عذاب می کشند . بهشت نتیجه طبیعی خوب بودن است یعنی ایمان داشتن به خوبیها و ارزشها. انسان خوب مشتاق مظهر خوبیها یعنی خدا می شود . از کتاب نامه های عرفانی ص 142 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
نامه هشتاد و هفتم: درجات عبادت ۱- اسلام تنها دینی است که در آن تفکر و معرفت در جرگه عبادات است و بلکه برترین نوع عبادت تلقی می شود که : ساعتی تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است . علی - ۲- در اینجا یک مسئله بسیار جدی و عملی و شرعی قابل طرح است که آیا براستی انسانهای اهل تفکر معنوی و معرفت نفس و علوم عرفانی از سائر احکام عبادی همچون نماز و حج مبرایند ؟ ۳- در قرآن می خوانیم که نماز هدف نیست بلکه وسیله است و هدف از نماز رسیدن به مقام ذکر است که یاد قلبی خداست. و نیز آمده است که ذکر برتر از نماز است. همانطور که در صدها حدیث از رسول و علی (ع) آمده است که تفکر در نفس خویشتن و جستجوی آیات الهی در عالم هستی از نماز و هر عبادتی برتر است . آیا این مفاهیم بدان معناست که اهل ذکر و معرفت از نماز بی نیاز است زیرا به عبادتی برتر رسیده است ؟ ۴- بی تردید ذکر قلبی مقام حضور خدا در دل مؤمن است. حال اگر این انسان به نماز برخیزد و دست بسوی آسمان بلند کند دچار غفلت و نسیان و بلکه معصیت نشده است؟ بقول حافظ: آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد . ۵- نماز برای به دل آوردن خدا از آسمان است. چون دل ذاکر شد پس نماز اجابت شده است و به مقصود رسیده است و این مقام دائم الصلوة شدن است در قرآن . و دائم الصلوة شدن جز این معنائی ندارد . ۶- و اما این سئوال مطرح می شود که آیا کسانی ذاکرتر و خدائی تر از امامان بوده اند که علی (ع) دل خود را عرش خدا می نامد . پس چرا تا به آخر اقامه صلوة می کردند؟ پاسخ اینست که امامان صدر اسلام علاوه بر مقام امامت اوصیای پیامبر نیز بودند و مسئول تحکیم شریعت محمدی در امت بودند. ولی در دوران غیبت امام ، چنین امری نیست . و تقیه به عنوان اصل اول دین در دوره غیبت یک حقیقت است نه مصلحت سیاسی . یعنی باطنی شدن شریعت . و اینست که علی (ع) می فرماید که بزودی دورانی فرا می رسد که در مساجد جز منافقان رفت و آمد نمی کنند . ۷- ولی اقامه صلوة برای کسانی که به مقام ذکر قلبی نرسیده اند و قلوبشان خود بخود ذاکر نشده است بی شک واجب است ولی نه در بازار و اینست که امام صادق می فرماید هر که از تقیه خارج شد از دین خارج شده است . و منظور در دوران غیبت امام است . 8- بعلاوه عالمی که رسالت اجتماعی دارد و مقلدان و مریدانی را تحت تعلیم و تربیت خود دارد حسابش جداست . زیرا همواره مردمانی در جامعه وجود دارند که نیازمند اقامه صلوة می باشند و اقامه صلوة سرآغاز ورود به دین خداست . و تا زمانیکه فردی حضور خداوند را در دل خود در نمی یابد و دلش ذاکر نیست نیازمند اقامه صلوة است منتهی تحت ولایت و امامت یک انسان عارف که ذاکر است و امام نماز جماعت بایستی از ذاکرین باشد . · ۹۔ اصولاً انسان اهل معرفت نفس که خود قادر به استغراق در خویشتن و خواندن کتاب وجود خویش است حتماً بایستی انسانی ذاکر باشد و به ذکر قلبی رسیده باشد و لذا تفکر او همان تفکری است که از هر عبادتی از جمله نماز برتر است چرا که او نماز را پشت سر نهاده است و به مغز نماز رسیده است که همان ذکر می باشد. ۱۰- پس هر فکر و خیال و اندیشه گری دارای ماهیت عبادی نیست که برتر از نماز تلقی شود . آن فکر عرفانی و معرفت نفس است که برترین عبادات است چرا که سلوک الی الله در سمت ذات است تا مقام توحید و فنای ذات و وحدت وجود که همان مقام تفرید است و امامت . پس این تفکر ادامه همان نماز است همانطور که نیت نماز تقرب الى الله است نیت تفکرات باطنی و مکاشفات درونی هم توصل بالله است. از کتاب نامه های عرفانی ص 212 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
محبت ۴۴- زن بمیزانی که به همسر و فرزندانش خالصانه خدمت می کند همسری محبوب و مادری مهربان می شود و از همسریت و مادریت خود لذتی بهشتی می برد. مرد نیز همینطور است. محبت، اجر خدمت است بطور عام. و اجر خدمت به اولیای الهی است بطور خاص که موجب هدایت عرفانی می شود. ۶۴- آنانکه محبتی در دل ندارند تلاش می کنند محبت دیگران را بلافاصله بواسطه هدیه دادن جبران کنند تا بقول خودشان مدیون نشوند. این اساس شقاوت است و معنای محبت ناپذیری.... از کتاب حکمت نوری مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
۳۵ -باب سخاوت نخستین سخاوت اینست که خود را برتر و دیگران را پست تر از خود ندانی تا مجبور به ترحم و ایثار شوی و او را بدھکار خود سازی و تمام عمر از خودت منزجر نمایی ! دومین سخاوت آنست که دیگران را ھمسان و مساوی با خود نپنداری که به ناگاه حیران شوی و آنھا را خائن و مکار بنامی و مابقی عمرت از آنان انتقام بستانی ! سومین سخاوت آنست که به دیگران تھمت ناحق نزنی .و بلکه تھمت حق ھم نزنی الا به خودشان در خفا! از کتاب اخلاق عرفانی تألیف استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
123-کتاب صوتی اخلاق عرفانی - رساله عملیه عرفانی قسمت (3) باب حسد، ریاست و سلطه، عزت، قرض، بلایا، ترس، خشم، سخاوت، توبه، توقعات، عصمت، ادب، اخلاق، شناخت ناب تألیف استاد علی اکبر خانجانی
لیست_کامل_آثار_مکتوب_استاد_علی_اکبر_خانجانی.pdf
87.8K
توجه شدیداً توصیه می شود که این مجموعه آثار را بطور مکتوب مطالعه فرمائید. مطالعه پای میز رایانه، مطالعه در معیت شیطان است و چه بسا به فهم واژگونه معارف منجر می شود. بدانید بمیزانی که این معارف عقلاً فهم شده و قلباً تصدیق و باور می شوند مشکلات درونی و برونی بتدریج بطرزی معجزه وار حل و فصل می گردند و فرد بر زندگیش احاطه می یابد و از جبر های زمانه رها می گردد. هنوز هم سرلوحه حکمت ما اینست: تصدیق کنید تا نجات یابید. علی اکبر خانجانی ===== کانالهای موجود در تلگرام: پی دی اف کتابها (به ترتیب تاریخ تألیف ) کتابهای صوتی اصلی کتابهای صوتی کم حجم سخنرانی ها قیمت کتابها درخواست کتاب (صحافی شده) @sabtedarkhastha درخواست امانت کتاب : @amanateketabhaykhanjani ==
چرا زنا بد است ؟ اعمالی که گناه محسوب می شوند فقط به این دلیل نیست که دارای عذاب بعد از مرگ هستند بلکه خود نفس چنین اعمالی در حین انجام حامل عذاب است و این نوع اعمال معلول افکار و امیال ناحق هستند و عذاب باطن زشت می باشند و این زشتی را آشکار می کنند. زنا به رابطۀ جنسی ای گفته می شود که در آن هیچ عهد و وفا و الفتی نباشد بنابراین چه بسا رابطه زناشوئی که بر زنا باشد. چرا رابطۀ زنائی ایجاد عذاب می کند؟ مثل غذائی که آدمی هر چه که می خورد گرسنه تر و قحطی زده تر می شود و این شامل رزق حرام است. ولی رابطۀ حرام بین یک زن و مرد بسیار عذاب آورتر است زیرا نیاز جنسی یک نیاز کاملاً عاطفی و قلبی و روحی است و تلاشی برای رهائی از انزوا و حبس روح در تن است . مثل یک زندانیِ سلولِ انفرادی که هر چه که دیوار زندانش را می کَند تا خراب کند و آزاد گردد دیوار زندان ضخیم تر می شود و جداره های زندان به بدن زندانی نزدیکتر می شوند. عذاب زنا از این هم هولناکتر است. رابطه جنسی ، مبادله و اتحاد دو روح است درحالیکه برای لحظه ای روح از تن فرا می رود حال اگر چنین واقعه ای رخ ندهد در واقع روح مستمراً در اصطکاک تن قرار می گیرد و فرسوده و دیوانه می شود. اینست که آدمهای هرزه و زنا کار بسوی تشنّج و جنون می روند و مستمراً هم هرزه تر و شهوتباره تر می شوند و ناکامتر و قحطی زده تر و زندانی تر . و این در حالی است که مستمراً به یکدیگر مبتلاتر و نیازمندتر و نومیدتر می شوند و لذا این رابطه بسوی نفرت تا سرحدّ انتقام می رود. درحالیکه در رابطۀ حلال، روح به سمت رهائی و بی نیازی میرود. زنا، بزرگترین عذاب روح است. از کتاب دائرة المعارف عرفانی جلد دوم تألیف استاد علی اکبر خانجانی
حکمت جاوید ( انسان لایق ) انسانی لایق عزّت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق ایمان است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق معرفت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق محبت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق سلامت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق زندگی است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق جاودانگی است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق انسانیت است که برای دیگران هم بخواهد . آنکه چنین نیست مجسمۀ شیطان است انسان نیست بلکه شیطانی است در صورت بشر . این همان انسان کافر و بخیل است . انسان فقط در دیگران به حق خود می رسد و دیگرترین دیگران هم خداست که ذات بشر است . کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد سوم استاد علی اکبر خانجانی -