eitaa logo
عرفان و معنویت
231 دنبال‌کننده
319 عکس
148 ویدیو
1 فایل
کانال پیشرو در زمینه افزایش : #معنویت و #عرفان عزیزان ارتباط با ادمین: @hussainrashedi
مشاهده در ایتا
دانلود
📝| چگونگی وصول انسان به کمال حقیقی از طریق حجت شرعی(در بیان علامه طباطبایی) ◽️ سوال اساسی که برای هر متفکری پیش می آید این است که: ◽️بر اساس نظام عالم یعنی نظام علیت، هر فعلی تاثیری «تکوینی» دارد لذا اگر انسان می خواهد به کمال واقعی و تکوینی خود برسد باید یک سری افعال را انجام دهد و یک سری افعال را ترک کند. این در حالی است که برخی از جزئیات احکام که ائمه علیهم السلام بیان کرده است به دست ما نرسیده است و این ماجرا انسان را به همین اندازه از کمال حقیقی خود دور می کند. ◽️مبتنی بر قبول این مساله برخی از اعلام نتیجه گرفتند که پس اگر انسان بتواند به یقین بالمعنی الاخص نسبت به جزئیات احکام برسد ولو اینکه شارع هم آن را بیان نکرده باشد باید دست پیدا کند تا به استکمال واقعی دست یابد. ◽️این مطلب در کلمات محی الدین عربی در فتوحات هست و در کلمات آیت الله جوادی در کتاب هدایت در قرآن دیده میشود بلکه حتی در کلمات صدرا هم وجود دارد چه اینکه ملاصدرا در کتاب مفاتیح الغیب و اسرار الآیات به این سمت متمایل می شود که اگر انسان می تواند با کشف لدنی به لوح محفوظ دست پیدا کند و به جزئیات احکام دست یابد باید این کار را بکند و مطابق آن عمل کند. ◽️اما مرحوم علامه در کتب مختلف خود از جمله المیزان با این مطلب مخالفت کرده و می فرمایند: ◽️اگرچه قبول داریم که هر فعلی اثری تکوینی دارد بلکه هر کنشی واکنشی دارد، اما بر اساس انسان شناسی و ادله، صغرویا مطلبی که گفته شد را قبول نداریم یعنی کمال انسان را چیز دیگری می دانیم. ◽️ایشان قائل اند که کمال انسان یک کمال است و نه کمالات متعدده. لذا مصالح و مفاسد به نحو جمع وجود ندارد بلکه یک مصلحت واحده است که جمیع احکام برای وصول به آن آمده اند. در ادله از این کمال سه تعبیر وجود دارد: 1⃣عبور از نفس 2⃣عبور از شیطان 3⃣اخلاص ◽️علامه می فرمایند این کمال هرگز حاصل نمیشود الا با تعبد به شارع مقدس و تعبد به حجت شرعی چه حجت شرعی مطابق با مراد واقعی معصوم باشد چه نباشد بلکه چه این حجت شرعی اثر تکوینی خاصی مانند چشم برزخی و دیدار با امام زمان علیه السلام داشته باشد چه نداشته باشد. به عبارت دیگر این کمال ای که هدف عالم خلقت است و انسان برای آن خلق شده و شریعت برای آن تشریع شده است غیر از بروزات و اثرات تکوین ای همچون طی الارض و .... می باشد. ◽️مراد از اخلاص و عبور از نفس هم این است که انسان هر چه که انجام می دهد به خاطر خدا باشد. به تعبیر زیبای علامه مصباح، «ما اگر خودمان به ریسمان خدا چنگ بزنیم این ریسمان شیطان است نه خدا.» یعنی انسان باید به جائی برسد که خدا و ریسمان خدا را هم برای خود خدا بخواهدو نه برای خودش. این یعنی عبور کامل از نفس و نادیده گرفتن خود. ◽️از همین جا علامه قائل اند اگرچه احکام جزئیه ای که امام معصوم بیان می کند تابع مصالحی است و مجتهد هم تمام تلاش خود را برای وصول به همان انجام می دهد اما اگر هم به آن دست پیدا نکرد و به حکم دیگری رسید عمل به آن حکم همان تاثیر عمل به حکم واقعی را دارد زیرا هر دو چیزی غیر از نداشته و نتیجه هر دو ندیدن نفس و رسیدن به اخلاص است. ◽️البته ممکن است حکم جزئی که مجتهد به آن رسیده است و حجت شرعیه ای که برای او محرز شده است اثر تکوینی خاصی نداشته باشد اما این نقصی نیست زیرا آن اثر تکوینی کمالی محسوب نمیشود بلکه کمال واقعی همان کمالی است که نتیجه « تعبد به شارع» است. به تعبیر زیبای علامه، آنچه که شریعت می خواهد است. ◽️به عبارت دیگر اگر قرار باشد که احکام جزئی که امام معصوم بیان می کند دخیل در استکمال انسان باشد نتیجه اش این است که چون « بداهتا» کثیری از این احکام جزئی به دست ما نرسیده و بسیاری از ادله تحریف و یا نابود شده اند ما به همان اندازه که به آن احکام دست پیدا نمیکنیم از کمال حقیقی خود که مقصود خلقت است دور میشویم یعنی راه کمال بسته میشود. اما تالی قطعا باطل بوده پس مقدم هم مانند آن است. ◽️پس امام معصوم وظیفه اش اولا و بالذات ایجاد تعبد در بندگان است و امامت به معنای راهبری انسان برای « ایصال» الی الله است و لذا بیان احکام جزئی برای امام موضوعیت ندارد بلکه بیان احکام جزئی لازمه حفظ تعبد انسانها است. ❇️به همین خاطر علامه می فرمایند قرآن را خود انسان می داند. و به عبارت دیگر اصلا مبدا و مقصدی وجود ندارد زیرا عبور کردن از نفس خودِ همان وصول به واجب تعالی است. و این مقام که به تعبیر علامه همان مقام ولایت است و در پس پرده « غیب» - نه شهادت-می باشد برای همه انسان ها در نظر گرفته شده و همه هم به آن خوانده شده اند. ✅به تعبیر حضرت امیر علیه السلام: الاسلام هو التسلیم و التسلیم هو الیقین و الیقین هو الاطاعه و الاخلاص بما جاء به الرسول. یعنی نهایتا اسلام همان اطاعت و اخلاص است.