📌 تضرع و ندبه اهل بیت صرفا برای تعلیم و تصنعی نبوده است!
🔰علامه طهرانی (ره)
💢سالك راه خدا در عين اشتغال به امور طبيعى يك رشته ارتباطات و اتّصالى با خداى خود دارد، دريائى از شوق در دل او موج مىزند، آتشى از عشق و محبّت درون او را مىسوزاند، غم و اندوه هجران دل او را آب مىكند، از اين انقلاب درونى او جز خدا كسى خبر ندارد، ولى هر كس به صورت او نظر كند اجمالا مىيابد كه عشق خدا و حقّپرستى و توجّه به حضرت مقدّس او، او را چنين نموده است.
💢از همين بيان معلوم مىشود كه تضرّع و ندبه و مناجات و ابتهال ائمّه اطهار چنانكه در ادعيه مأثوره وارد است تصنّعى و براى ارشاد و تعليم عباد نبوده است.
💢اين توهّم ناشى از جهل و عدم ادراك حقائق است، و شأن ايشان اجلّ و مقام آنها اشرف از اينست كه بياناتى ظاهرى بدون حقيقت و معنى فرموده باشند و بخواهند به وسيله يك سلسله دعا و نيازهاى دروغى مردم را به سوى خدا دعوت كنند.
💢آيا صحيح است كه بگوئيم اين همه نالههاى جانخراش و جگرسوز مولى الموالى حضرت امير المؤمنين و حضرت سجّاد عليهما السّلام از روى واقع نبوده و صرفاً ساختگى و تعليمى بوده است؟
💢حاشا و كلاّ.
💢اين گروه از پيشوايان دينى - سلام الله عليهم اجمعين - چون از مراتب سلوك إلى الله گذشته و در حرم خدا وارد شده و سپس به مقام بقاء بعد الفناء كه همان بقاء به معبود است رسيدهاند لذا حال آنها جامع بين دو عالم وحدت و كثرت است، و نور احديّت را پيوسته در مظاهر عوالم امكان و كثرات مُلكيّه و مَلكوتيّه رعايت خواهند نمود،
💢بنابراين درجه ساميه از كمالاتى كه دارند هميشه لوازم عالم ملك و ملكوت را مرعى مىدارند و بلكه از كوچكترين حكمى از احكام يا ادبى از آداب يا حالى از حالات متناسبه با اين عوالم دريغ و مضايقه و دورى نخواهند نمود و در عين حال نيز توجّه به عوالم عاليه را حفظ فرموده، و بدين جهت آنان را موجودات نوريّه مىنامند.
📚رساله لب اللباب صص 98-99
#معارف #ادعیه
#اخلاق_و_عرفان
#شب_جمعه #معارف
📌نفس اماره، بزرگترین دشمن انسان
🎙آیت الله جوادی آملی
◽️آن وقت به حضرت عرض کردند شما اين لباس را براي چه ميپوشيد؟ فرمود براي سه جهت: يکي اينکه دوستم را خوشحال کنم؛ يکي اينکه دماغ دشمنم را خاکمال کنم؛ يکي اينکه فقرا قيام نکنند. اما دوست کيست که خوشحال ميشود؟ آن عقل و قلب است دشمن کيست که دماغ او خاکمال ميشود؟ نفس أماره است که طلب ميکند اين نفس مسوّله است که هر روز حرام و حلال نميشناسد هر روز از ما چيز ميخواهد. فرمود دوستم را که قلب من است خوشحال ميکنم عقل من است خوشحال ميکنم دماغ دشمنم را خاکمال ميکنم اين «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ» که پيغمبر فرمود يعني چه؟ يعني هيچ دشمني براي انسان بدتر از آن نفس درون نيست، او را به غرور به خيانت به روميزي به اختلاس دعوت ميکند.
◽️دشمنهاي بيروني از بيرون ميزنند اين از درون ميزند فرمود اين هوس است اين نفس أمّاره است که تا آدم را رسوا نکند رها نميکند. کار شيطان اين نيست که آدم را به جهنّم ببرد؛ در سوره مبارکه «اعراف» ملاحظه بفرماييد! اين «يَا ابْنَ آدَم»ي که خدا در قرآن دارد يا ائمه(عليهم السلام) دارند،اين دو تا پيام دارد: پيام اول مسرّتبخش است يعني شما آقازاده هستيد فرزند آدم هستيد پدر شما کسي است که همه فرشتهها در برابر او سجده کردند شما که آقازاده هستيد بزرگوارزاده هستيد شايسته نيست که بيراهه برويد. پيام دوم در «يَا ابْنَ آدَم» هشدار است که بدانيد آن کاري که با پدرتان کرد با شما هم ميکند. در سوره مبارکه «اعراف» فرمود کاري نکنيد که با شما کاري بکند که با پدرتان کرد با پدرتان چه کار کرد؟ او تنها با دين ما کار ندارد. حالا ـ معاذالله ـ اگر کسي را منحرف کرد مرتد کرد و از دين کنار بُرد مگر دستبردار است؟ تا او را «مسلوب الحيثية» نکند رها نميکند به هر حال انسان تا زنده است آبرويي ميخواهد. اينکه فرمود: ﴿لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما﴾لباسهاي آنها را کَند يعني چه؟ آنجا که نامَحرمي در کار نبود.
◽️در جريان قصه آدم تفسير آن نه با بحثهاي تکويني حل ميشود نه با بحثهاي تشريعي. انسان تا آسماني نشد و تا آنجا نرفت اين آيات را نميفهمد؛ براي اينکه تشريع که در کار نبود چه در سوره «طه» چه در سوره «بقره» فرمود وقتي به زمين آمديد، ﴿فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُديً﴾ دين از آن به بعد آمده، در آن عالم که ديني نبود. تکوين نبود براي اينکه تکوين تخلفپذير نيست ولي شيطان تخلف کرد! تشريع نبود چون دين و شريعت در زمين است. تا انسان آسماني نشد اين بخش از قرآن براي او حل نميشود ولي «اين قَدَر هست که بانگ جَرسي ميآيد»؛ فرمود مواظب باشيد تا آبرويتان را نبرده رهايتان نميکند همين! اين طور نيست که حالا ـ معاذالله ـ اگر کسي کافر شد شيطان از او دست بردارد ﴿لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما﴾.
◽️فرمود اين نفس، ابزار کار اوست، اين دشمن خانگي است من ميخواهم آبروي او را ببرم سرشکسته بکنم او را به بَند بکشم؛ او هر روز از ما چيزي ميخواهد يا اين متاع را ميخواهد يا آن غذا را ميخواهد يا آن مسکن را ميخواهد يا آن مأوا را ميخواهد، من اين دشمن را ميخواهم مهار کنم. پس دوستم را که عقل است خوشحال ميکنم قلب است خوشحال ميکنم، يک؛ دشمن خود را به بند ميکشم، دو؛ فقرا هم که مرا ميبينند طغيان نميکنند
📚درس اخلاق معظم له.
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
#ماه_رجب
#المراقبات #معارف
💢من مهمات المراقبات فیه من اوله الی آخره تذکر حدیث الملک الداعی علی ما روی عن النبی (ص): «ان الله تعالی نصب فی السماء السابعه ملكاً یقال له الداعی فاذا دخل شهر #رجب ینادی ذلك الملك كل لیله منه الی الصباح، طوبی للذاكرین، طوبی للطائعین و یقول الله تعالی:
💢انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی و غافر من استغفرنی،
💢الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمه رحمتی
💢فمن دعانی فی هذا الشهر اجبته و من سالنی اعطیته و من استهدانی هدیته
💢و جعلت هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی فمن اعتصم به وصل الی»
📚المراقبات، مراقبات ماه رجب
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
#شب_جمعه
#معارف #اخلاق_و_عرفان
✴️#شب_جمعه| سجدههای طولانی از روی محبت دوست
🎙حضرت امام
🔸از بعض اهل ذكر و معرفت منقول است كه در هر شب و روزى، يك مرتبه در سجده رفتن و بسيار گفتن: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» براى ترقيات روحى خوب است.
🔸و از بعضى سالكان راه آخرت نقل فرموده كه چون از حضرت استاد خود فايده اين عمل را شنيد، در هر شب و روزى، يك مرتبه سجده مى رفت و هزار مرتبه، اين ذكر شريف را مى گفت. و از بعض ديگر نقل نموده كه سه هزار مرتبه مى گفت.
🔸و از حضرت زين العابدين و سيّد السّاجدين علىّ بن الحسين- سلام اللَّه عليهما- منقول است كه سنگ خشن زبرى را ملاحظه فرمود، سر مبارك را بر آن نهاد و سجده نمود و گريه كرد و هزار مرتبه گفت: «لا إلهَ إلّا اللّهُ حَقَّاً حَقَّاً؛ لا إلهَ إلَّا اللّهُ تَعَبُّدَاً وَ رِقَّاً؛ لا إلهَ إلّا اللّهُ إيْماناً وَ تَصْدِيْقَاً».
🔸و سجدههاى طولانى حضرت مولاى ما، موسى بن جعفر [عليهما السلام]، معروف است.
🔸و جناب «ابن أبي عُمَيْر» ثقه جليل القدر، اقتداى به آن بزرگوار فرموده در طول سجده
🔸از «فضل بن شاذان» منقول است كه:
وارد عراق شدم ديدم مردى به رفيق خود تعرض مىكند كه: تو مردى هستى داراى عيال و محتاج هستى كه براى آنها كسب كنى، و من ايمن نيستم از اين كه چشمهاى تو كور شود از طول دادن سجده. آن شخص گفت: واى به تو! اگر چشم كسى از طول سجده باطل مىشد، چشم «ابن أبي عُمَيْر» باطل مىشد. چه گمان مى.برى به مردى كه سجده شكر كرد بعد از نماز صبح و سرش را از سجده برنداشت مگر وقت زوال شمس
🔸و وارد شده است كه طول سجده از دين ائمه- عليهم السّلام- و از سنن أوّابين است.
🔸آرى، آنان كه معرفت به حق دارند، و انس و محبت به آن ذات مقدّس پيدا كردند براى آنها اين نوع اعمال زحمت و مشقت ندارد. انس و عشرت با محبوب ملالت نياورد؛ خاصّه آن محبوبى كه همه محبتها و محبوبيّتها، رشحهاى از محبت او است.
🔸چه خوش گفته شده است از زبان آنان:
🔹آن كس كه تورا شناخت جان را چه كند
🔹فرزند و عيال و خانمان را چه كند
🔹ديوانه كنى هر دو جهانش بخشی
🔹ديوانه تو هر دو جهان را چه كند
🔸عارف شيراز- رحمه اللَّه- گويد:
🔹در ضمير ما نمىگنجد به غير از دوست، كس
🔹هر دو عالم را به دشمن ده كه ما را دوست بس.
📚شرح حديث جنود عقل و جهل ص۱۲۶
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
#شب_جمعه
#معارف
📌انسان، سه جبهه جنگ دارد/ جهاد در مقابل هوی و هوس، جهاد اکبر نسبی است/ جهاد اکبر حقیقی، مقابله عقل نظری و قلب است
🎙آیت الله العظمی جوادی
💢...آیه آن است که انسان در درون خود سه جبههٴجنگ دارد؛ البته این سه جبهه جنگ در عرض هم نیستند؛ دو جبهه جنگ در عرض هم هستند، اگر انسان در این دو جبهه فاتح و پیروز شد، وارد آن جهاد اکبر میشود.
💢بیان مطلب این است که اگر انسان بخواهد بفهمد، در برهان وَهم و خیال راهزن است؛ در خیلی از موارد انسان تا به آن قلّهٴ معرفت صحیح بخواهد برسد، مغالطات وَهمی و خیالی راهزن اوست، نمیگذارد که اندیشهٴ ناب بهره او بشود، او در بخش اندیشه دارد میجنگد؛ یعنی با وَهم و خیال میجنگد تا به برهان برسد، این کار حوزه و دانشگاه است.
💢در مسئله تربیت و اخلاق، جنگ بین عقل عملی که «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان»، با شهوت و غضب است؛ آن قلمرو، قلمرو اراده و تصمیم و عزم و کار است.
💢 قلمرو عقل نظری، اندیشه و تصوّر و تصدیق و برهان و قیاس و استدلال است. در استدلال، وَهم و خیال درگیر هستند، در اراده و عزم و اخلاص، شهوت و غضب درگیر هستند، این جنگ برای همیشه است؛ یعنی هر کسی در درون خود این دو جبههٴ جنگ را دارد و اگر در این دو جبهه پیروز شد و خواست جنگ و مبارزه را ادامه بدهد، تازه بین عقل نظر او و عقل عمل او که از او به قلب هم میتوان یاد کرد جنگ شروع میشود، این دیگر جهاد اکبر است، نه جهاد اوسط!
💢آن جهاد اوسط اکبرِ نسبی است، در جهاد اکبر نسبی که همان جهاد اوسط است، جنگ بین عقل است و هوس که این شخص میخواهد عادل بشود، وارسته بشود، متّقی بشود، اهل بهشت بشود و مُتخلِّق بشود. بعد از اینکه این مراحل را گذراندند؛ آدم خوبی شد، مُتخلِّق شد، وارسته شد، اهل عبادت شد و اهل زهد شد، از آن به بعد جنگ سوم شروع میشود؛ یعنی جنگ بین عقل و قلب، جنگ بین علم حصولی و علم حضوری؛ اینکه متولّی اندیشه و برهان است، میگوید راه سخت است و همینجا بمان؛ آنکه قلب است، میگوید مفهوم به درد من نمیخورد، من میخواهم ببینم، فهمیدن هنر نیست، دیدن هنر است. این جهاد اکبر است که بین عقل نظر و بین قلب است،
💢این قلّهٴجهاد است که جهاد اکبر حقیقی این است و این برای اوحدی اهل سیر و سلوک است. غالب انسانها یا در جهاد اندیشه هستند ـ بین برهان و بین وَهم و خیال ـ یا در انگیزه میجنگند؛ یعنی بین عقل عمل و شهوت و غضب. اگر کسی علم را وسیله برای عقل قرار داد که در آن آیه فرمود ما ـ با مَثَل زدن ـ علم را نردبان عقل قرار میدهیم: ﴿وَ تِلْکَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یَعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾آنهایی که عالِم اند این را نردبان قرار میدهند تا به قلّه عقل برسند که «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان»، پس علم نردبان است.
💢اگر این شخص از این نردبان سوء استفاده کرد و آن را به طرف چاه برد، همین نردبان و پله هاست ولی به طرف چاه رفت: ﴿أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَی عِلْمٍ﴾ دامنگیر او میشود؛ یعنی او عالمانه گناه میکند. در تعبیرات روایی ما هم هست، اصلاً بعضیها درس میخوانند برای اینکه گناه بکنند، چون هر گناهی موارد استثنایی هم دارد؛ اگر روزه خوردن است موارد استثنایی دارد، اگر نماز بد خواندن است موارد استثنایی دارد، حج و عمره نرفتن است موارد استثنایی دارد، همه گناهها موارد استثنایی دارد! در بعضی از روایات ما هست که بعضیها اصلاً درس میخوانند برای اینکه آن گناه را با موارد استثنایی توجیه کنند؛اگر این شد این شخص عالماً عامداً دارد معصیت میکند، از این به بعد دیگر ذات اقدس الهی آن هدایت ویژه را میگیرد ﴿أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَی عِلْمٍ﴾، او عالماً به طرف جهنم حرکت میکند، عالماً به طرف فساد حرکت میکنند. این معنا دقیقتر از آن است که جناب فخر رازی میگوید که این آیه ﴿أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَی عِلْمٍ﴾ در مقابل ﴿اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾ هست.
📚تفسیر سوره جاثیه. 18/12/1394
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
#قرآن #معارف
✅همه چیز همین جاست.
🎙امام خمینی
◽️«فهم عظمت هر چیز، به فهم حقیقت آن است.»
◽️#قرآن کریم کلام خداست و کلام الهی همان #فعل_الهی است. و این کتاب شریف قبل از اینکه به عالم خلق بیاید و به مرتبه فعل الهی برسد، جزو حقایق علمیه و علم الهی بوده است.
◽️یعنی قرآن همه علم الهی است. و اگر کسی این حقیقت شگفت انگیز را که قرآن معادل است با هر آن چیزی که خدا میداند، بفهمد، دیوانه میشود. چرا که #علم_الهی بینهایت است، پس قرآن هم بینهایت است. محدودیت ندارد و تمام شدنی نیست.
◽️ یعنی قرآن آن به آن در حال تجلّی است. «رَطْبٍ» و «يَابِسی» نیست مگر در این کتاب مبین است؛ «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ». (سوره انعام، آیه۵۹).
◽️همه چیز همین جا است. و این حقیقت کلام الهی است
📚آداب الصلاة، صفحه ١٨١
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
📌اهل بیت علیهم السلام اسماء و صفات الهی اند/ سالک سبیل الی الله هیچ وقت از مرافقت باطنی و معیت امام خارج نمیشود.
🔰علامه طهرانی
◽️و اما #استاد_خاصّ، آنست كه بخصوصه منصوص به ارشاد و هدايت است و آن رسول خدا و خلفاى خاصّۀ حقّۀ او هستند. و سالك را در هيچ حالى از احوال از مرافقت و همراهى استاد خاصّ گريزى نيست اگر چه به وطن مقصود رسيده باشد.
◽️البتّه مراد همان مرافقت باطنى امام است با سالك نه فقط همراهى و مصاحبت در مقام ظاهر، چون واقعيّت و حقيقت امام همان #مقام_نورانيّت اوست كه سلطه بر جهان و جهانيان دارد و امّا بدن عنصرى او گرچه آن نيز از ساير بدنها امتياز دارد لكن آن منشأ اثر و متصرّف در امور كائنات نيست.
◽️و براى توضيح اين نكته متذكّر مىگردد كه: آنچه در عالم خلقت تحقّق مىيابد منشأ آن، صفات و اسماء الهيّه است، و حقيقت امام همان اسماء و صفات خداست.
◽️و بنا بر اين اصل فرمودهاند كه: چرخ عالم هستى و افلاك و همه كائنات به دست ما حركت مىكند و آنچه واقع مىشود به اذن ما واقع مىشود: #بِنَا_عُرِفَ_اللَهُ، بِنَا عُبِدَ اللَهُ.
◽️بنابراين سالك در حال سير، در مراتب نورانيّت امام عليه السّلام سلوك مىنمايد و به هر درجهاى كه صعود كند و در هر مرتبهاى كه باشد امام عليه السّلام آن مرتبه را حائز بوده و با سالك در آن درجه و مرتبه #معيّت دارد.
◽️و همچنين بعد از وصول نيز مرافقت امام لازم است چون آداب كشور #لاهوت را نيز او بايد به سالك بياموزد؛ بنابراين مرافقت امام در هر حال از شرائط مهمّه بلكه از اهمّ شرائط سلوك است.
◽️در اينجا نكاتى است بس دقيق كه در بيان نيايد و فقط بايد خود سالك به وسيلۀ ذوق آن حقايق را دريابد
◽️محى الدّين عربى نزد استادى رفت و از كثرت ظلم و عصيان فراوان شكايت نمود. استاد فرمود: «به خداى خود توجّه كن.
◽️سپس چندى بعد نزد استادى دگر رفت و همچنان از بيداد و شيوع معاصى سخن گفت. استاد فرمود: به نفس خود توجّه كن.
◽️در اين موقع ابن عربى گريه آغاز كرد و وجه اختلاف پاسخها را از استاد جويا شد.
◽️استاد فرمود: اى نور ديده، جوابها يكى است، او تو را به رفيق دعوت كرد، و من تو را به طريق دعوت مىكنم».
◽️بارى اين داستان را براى آن آورديم كه دانسته شود كه سير الى الله منافاتى با سير در مراتب اسماء و صفات الهيّه كه همان مقام امام است ندارد بلكه بسيار به هم نزديكاند و بلكه حقّاً يكى است
◽️و در آن مرحله دوئيّت و اثْنَيْنيّت يافت نمىشود بلكه هر چه هست نور واحدى است كه نور خداست، غاية الأمر از آن نور به تعبيرات مختلفه سخن مىرود، گاهى به اسماء و صفات الهيّه و گاهى به حقيقت يا نورانيّت امام از آن تعبير مىكنند:
◽️عِبَارَاتُنا شَتَّى وَحُسْنُكَ واحِدٌ وَ كُلُّ الَى ذَاكَ الْجَمَالِ يشيرُ
📚رساله لب اللباب صص 133-134
#معارف
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat