eitaa logo
نخل سیاست
150 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.8هزار ویدیو
46 فایل
تمدن اسلامی نوین
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶ آذر۱۴٠۳/سال چهارم من در مرکز ضایعاتی های مشهد! و استفاده روزافزون از ظروف سفالی در غزه! به دلیل کاری گذرم به بلوار توس مشهد افتاد كه ظاهرا، یکی از مراکز اصلی خرید است. اینجا پشت سر هم مراکزی می بینید که انباشته از آن بزرگ و پر از زباله است. انواع و اقسام چیزهایی که دیگر به درد نمی خورند. داخل می رفتم و با خریدارها صحبت می کردم. از نرخ گونه های مختلف زباله ها می پرسیدم، اینکه از کجا می خرند، به کجا می فروشند و نهایتا با این حجم عظیم از ضایعات چه می کنند. یکی از فروشندگان می گفت: کار ما بیشتر کارتن و های پلاستیکی است. هر کیلو کارتن، پنج و هر کیلو بطری هفده هزار تومان. بر اساس منطق ارزیابی اسلامی، سبک زندگی را می توان از نُه منظر بررسی کرد که یکی از آنها است. از مهم ترین بخشهای این بسته فقهی عظیم الشأن هم، مباحث مربوط به طهارت و پاکیزگی است که دایره بسیار گسترده ای دارد. از این منظر بهترین نام برای مدرنیته، است. منطقی که سبکی از زندگی عقب افتاده زباله ساز را به انسان، حیوان و محیط زیست تحمیل کرده. جزیره زباله ای که گفته می شود مساحتی به اندازه کشور بزرگ ایران دارد، تنها یک نمونه از این فسادهای عظیم است(اینجا). تولید روزانه بیش از هفت هزار تن زباله!!!!!!! در تهران، مثال دیگری است که می توان به آن اشاره کرد(اینجا). سوگمندانه هم به عنوان مهم ترین راه حل، مثل دیگر افسانه های ادعایی مدرنیته، علیل و ناکارآمد است. طبق آخرین آمار سازمان ملل در همایش جهانی مبارزه با ، در حال حاضر تنها ۹ درصد از این مواد بازیافت می شود و در خوشبینانه ترین حالت، تا سال۲٠۶٠ به هفده درصد بازیافت جهانی خواهیم رسید(اینجا). بماند که بر خود بازیافت هم مفاسد دیگری بار می شود. می توان گفت در یک تقسیم بندی جامع، سبک زندگی مدرن به تولید هشت نوع زباله منجر می شود: ۱- زباله خانگی تر و خشک ۲- زباله های خطرناک۳- زباله های کارخانه ای و آلوده کننده منابع آبی ۴- زباله های الکترونیکی و رایانه ای ۵- زباله های (نخاله های غیرقابل بازیافت در طبیعت) ۶- زباله های ناشی از ساخت، تعمیر و حرکت اتومبیل + آلاینده های هوا ۷- زباله ها و آلاینده های ناشی از سموم و ها ۸- زباله های لوازم بهداشتی مثل پوشک ها، پد ها و... . الحق که ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ(۴۱روم) نیک به خاطر دارم زمانی که در روستا بودیم و تقریبا زباله ای نداشتیم. اما از وقتی که تاثیر سیاستهای جهانی ٠۳٠، در پایان دادن به در روستای ما هم ظاهر شد، وضع تغییر کرد. مانند زندگی محرومیت زای شهری، محروم از دام شدیم(۲۱مؤمنون) و بسیاری از چیزهایی که خوراک گاو، گوسفند و سگ گله می شد، تبدیل به زباله و پسماند شد. یا مثلا یک قسم از مربوط به نوع است. ظرفهایی که در اسلام داریم(چوبی، گِلی و...) اولا ارزان است، ثانیا متناسب با مزاج انسان است، ثالثا وقتی قابل استفاده نباشد، تولید زباله نمی کند و به راحتی به طبیعت باز می گردد. جالب تر اینکه جنبه هم دارد. یعنی زمانی که مردم از همه چیزشان محروم شده اند، به راحتی می توان از خاک، ظرف ساخت. آنچه که در گزارش جدید شبکه الجزیره، درباره افزایش روزافزون استفاده از ظروف سفالی، در میان آوارگان آمده، بر همین جنبه تاکید دارد. جالب اینکه مردم می گویند: غذا در خوشمزه تر هم می شود(اینجا). بگذریم! بعد از اتمام کار در بلوار توس، توفیق زیارت علیه السلام نصیبم شد و راهی حرم شدم. همان ابتدا آبخوری ها توجهم را جلب کرد. جلو رفتم و از برادری که لیوان های جدید را جایگزین می کرد پرسیدم: به طور متوسط، هر روز چند لیوان در آبخوری این صحن مصرف می شود؟ با کمی تخمین و بالا پایین کردن گفت: حدودا پنج هزار عدد!!! یعنی اگر حرم، تنها پنج آبخوری داشته باشد، سالانه بیش از ۹ میلیون عدد زباله، فقط در آبخوری هایش تولید می شود! این عددها را با خود مرور می کردم و به یاد حدیث تمدنی و طلایی حضرت علیه السلام افتادم که فرموده اند: اِشْرَبُوا بِأَيْدِيكُمْ فَإِنَّهَا خَيْرُ أَوَانِيكُمْ. با دستهایتان آب بنوشید که بهترین ظرفهای شماست (الکافی ج۶ص۳۸۵). مطالعه بیشتر: ساختار اولیه مدیریت پسماند از منظر آیات و روایات 💠طب نبوی💠 💠
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۸ بهمن ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم داستان جالب من و آن پیرمرد کنار جاده😊😊حتما حتما بخوانید امروز داشتم از روستا برمی گشتم که دیدم یک سید حدودا هفتاد ساله کنار جاده ایستاده و دست بلند کرده. نگه داشتم. +قوچان میری؟ *بفرمایید. نشستُ بعد از یک خوشامد گویی، دوباره به سخنرانی ای که درباره بود گوش دادم. بعد چند ثانیه حاج آقا سید گفت: زمان ما که می گفتن شیش تا علم داریم، الان نمیدونم چقد شده🤔😊. به خودم گفتم حالا بنده خدا ی چیزی گفتُ به گوش دادن سخنرانی ادامه دادم. + در کتاب کشکول میگه: شیش تا علم داریم و همه رو توضیح میده: کیمیا، لیمیا، سیمیا، هیمیا و.... 😳🤔😳. دیدم داستان داره جدی میشه گفتم: حاج آقا ی لحظه صبر کنید اینو قطع کنم😊 اینم بگم که از زمان آشنا شدن با بحثهای ، سعی می کنم با هر پیرمردُ پیرزنی مواجه می شم، به صورت مسئله محور و با تکنیک ، اونو تخلیه اطلاعات کنم😊. *حاج آقا یادتونه مدارس جدید چه زمانی اومد تو روستای شما؟ +حدودا اوایل دهه چهل بود. *مردم چی می گفتن درباره این مدرسه ها؟ +مردم چون سواد نداشتن می گفتن: هرکی بره تو این مدارس بی دین میشه😊😊. (اینم بگم چون تو این مدل گفت وگوها از تکنیک قرآنی بودن استفاده میکنم و سراپا گوش میشمُ می شنوم، وارد مناقشه نشدمُ چیزی نگفتم. اما بنده خدا نمی دونست که اتفاقا این حرف مردم، کاملا درست بوده و اصلُ اساس تو ایران، همین مدارس جدیدن. تو این زمینه میگن: اصلا این مدارس جدید رو با هدف بی دین کردن مردم وارد ایران کردن و...). *حاج آقا نظافت و حمام مردم چطور بود تو روستا؟ *حمام روستا هنوزم هست و می تونید ببینید. یک خزینه بود تو حمام، زیرش رو با یک دو در یک و با درست کرده بودن. چون اون موقع هنوز نبود. اونو گرم می کردن و مردم می رفتن داخل . ولی اون آخرا آبش کثیف میشد. برای همین آبو روز بعد خالی و دوباره پُر، گرم و آماده می کردن. الان اگر ما بریم داخل اون آب مریض میشیم چون کثیف می شد. *مردم روستا هم مریض میشدن به خاطر اون آب؟؟ +نه اصلا😊 *به نظرتون چرا؟ +فکر کنم مردم کلا قوی بودن و اصلا مریض نمی شدن. * پس چرا الان اینقدر مریض میشن با اینکه همه چیز مثلا بهداشتیه؟ +نمیدونم فکر کنم به خاطر تغذیه باشه. *اون موقع مردم چیزی نداشتنُ گندم کم بود، برای همین، همه می خوردن.(پیرمرد نمی دونست که اتفاقا در روایات، اهل بیت علیهم السلام فرمودند: فضل و برتری نان جو به گندم، عین فضل و برتری ما اهل بیت به مردم عادیه). *پس سطح عمومی سلامت مردم خوب بود؟ +بله. شاید بعضی وقتها هم مریض می شدن ولی استفاده می کردن. *یعنی دکتر داشتین تو روستا؟ +نه مادرم خودش بلد بود❤😊. مثلا یک گُل زرد اینجا داریم که مادرم اونو با ، جمع و بعدش خشک و پودر می کرد. هر وقت مریض می شدیم ازون پودرا می جوشوند و بلافاصله خوبمون می کرد. یا خودم ی بار زمان بچگی روی گلوم ی غذه بزرگ درومد. الان فکر کنم بگن . مادرم رفت چندتا گل رو جمع کردُ جوشونده درست کرد. بعد با یک چیز دیگه که یادم نیست، مثل پماد درست کردُ شب موقع خواب گذاشت روی اون غده. صبح که بیدار شدیم، اصلا انگار که هیچ غده ای اینجا نبوده. الان هرچی فکر می کنم که اون چه درمانی بود که مادرم درست کرد یادم نمیاد. اگر یادم بود به دکترا می گفتم که باهاش سرطان رو درمان کنن😊❤😊.(حاجی سلیم القلب ما نمی دونست که اتفاقا دنبال اینه که تا جاییکه میتونه، این مدل داروها و مروجینش رو نابود کنه). *حاج آقا هم داشتین؟ +خیلی کم. بیشتر پیرمردها حجامت می کردن. البته بعضی وقتها بویژه بچه ها که می خواستن بمیرن، مردم می رفتن پیش سلمانی که پشت لاله گوش بچه رو تیغ بزنه. *خب بعد چی میشد؟ +همین که دو سه قطره خون میومد، بچه ای که داشت می مُرد خوب خوب می شد😊😊 *یا مثلا مردم نداشتن. ما خودمون گوشتای گوسفند پروارمون رو با روغن، می کردیم. یعنی گوشتها رو خشک می کردیم و کم کم استفاده می کردیم. *گوشت سالم می موند؟ +بله کاملا😊😊 *سرکه چی حاج آقا؟ مردم می خوردن؟ سرکه انگور فراوان داشتن و درست می کردن. دیگه داشتیم به قوچان می رسیدیم و باید ازین گنجینه متحرک😊 خداحافظی می کردم. گفتم حاج آقا هم دارین؟ گفت بله تا ۲۵ نسل قبل مشخصه، ولی بعد از اون تا به امام موسی کاظم علیه السلام برسه پاک شده و معلوم نیست. پ. ن: قطعا نمی خوام از هرچی در گذشته بوده دفاع کنم. اما قطعا می خوام بگم: ما (معماری، مشاغل، تعلیم، ازدواج و طلاق، سلامت، تغذیه و...) قبل از خیلی بهتر و بسیار نزدیک تر به قرآن و روایات بوده. @besalamen_amenin