eitaa logo
سبل السلام
3.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
755 ویدیو
33 فایل
سبک زندگی اسلامی تمدن اسلامی : (طب اسلامی، اقتصاد اسلامی، شهرسازی اسلامی ، تربیت و ...) @Seyedreza_salehi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیدابوالحسن مهدوی
✅ترویج اذان؛ مایۀ نزول برکت و رحمت 🔹توصیه آیت‌الله مهدوی به اذان‌گویی در درس خارج مجازی اصول بسم الله الرحمن الرحیم ▫️در آستانۀ نیمۀ ماه شعبان هستیم؛ میلاد با سعادت حضرت بقیة‌الله«ارواحنافداه» را خدمت همۀ عزیزان تبریک عرض می‌کنم. ▫️همچنین با توجه به اینکه الآن تقریباً تمام مجالس مذهبی، مانند سخنرانی و نمازجماعت و اجتماعات مذهبی برچیده و شده است، از همۀ درخواست می‌کنم که اهمیت بیشتری بدهیم به ، ازجمله . ▫️این را از خود عزیزان روحانی تقاضا دارم که به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بکنند و خودشان با اذان بگویند و اذان‌گویی را هم بکنند. ▫️فقط هم خودشان اذان نگویند؛ بلکه دیگران را نیز بکنند به اذان‌گویی و از مردم تقاضا بکنند برای در زندگی‌شان، حداقل یک ، هر سه وقت در منازلشان بگویند و بلافاصله نماز اول وقت را اقامه بکنند. این کار خیلی برکت دارد. ▫️البته این کار علاوه بر زیارت عاشورا و کارهای دیگری است که انجام می‌دهیم؛ اما اذان‌گویی و نماز اول وقت است که یک شعار دینی همه‌جا گفته بشود؛ خود طلاب پیش‌قدم بشوند، از دیگران هم تقاضا بکنند اساتید؛ رؤسای دانشگاه‌ها، معلمین و حتی کسانی‌که شأن اجتماعی والایی دارند، همه دست به دست هم بدهیم و این شعار اذان‌گویی را ترویج بکنیم. 📆۱۹فروردین۱۳۹۸ @abolhasanmahdavi
امامزاده ابوالحسن کجاست!؟ 🌸﷽🌸 ♻️مرحوم پدرم، به من گفت: من به امام‌زاده ابوالحسن می‌رفتم و از شب تا به صبح ذکر می‌گفتم و مناجات می‌کردم و گریه می‌کردم. مادرم هم خبر نداشت. من چهل روز کردم. نان و سیب‌زمینی می‌خوردم. نان و سرکه‌شیره می‌خوردم. نگذاشتم مادرم متوجه شود. ما در منزل خدمتکاری که به ما کمک کند نداشتیم و من خودم از مادرم پذیرایی می‌کردم. ♻️در آن چهل روز، شب‌ها هم تا به صبح ریاضت و دعا و تضرع و التماس و مناجات داشتم و از خدا فهم می‌خواستم. ➰ من تمام شد. متوجه شدم که رنگ مادرم پریده است. به بازار رفتم و یک مقداری خریدم. گوشت را شُستم و سیخ کردم و روی ذغال، کباب کردم و آن کباب را جلوی مادرم گذاشتم. به مادر گفتم که من متوجه ضعف شما شدم. این کباب را بخورید تا ضعف شما برطرف شود. ♻️مادر نگاه کرد و گفت خودت هم بخور. حالا روز چهلم است و من تا غروب باید صبر کنم تا از ترک حیوانی، با آن همه کارهایی که در طی چهل شب تا صبح کرده‌ام نتیجه بگیرم. ♻️باطنم یک تکانی خورد که خدایا چه کنم؟ تمام زحماتم از بین می‌رود. ابتدا سعی کردم مادر را قانع کنم که من بعداً می‌خورم. پیش خودم گفتم که مثلاً من هم شب کباب درست می‌کنم و برای شام یا افطار می‌خورم. ماه رمضان هم نبود که روزهٔ واجب باشد. ♻️مادر قبول نکرد و لقمه‌ای از گوشت برداشت و گفت: تا تو این را نخوری من هم نمی‌خورم. ♻️یک لحظه خدا نهیبی به دل من زد که عبدالعلی، تو نورانیت و عبودیت و سعادت را از غیر‌خدا می‌خواهی یا از خدا؟ از اربعینیات(چله‌گیری) می‌خواهی یا از خدای اربعینیات؟ اگر خدا نخواهد، صدتا اربعین هم که بگیری به تو نورانیت نمی‌دهند. اگر از خدا اطاعت کنی، او بدون اربعینیات به تو نورانیت می‌دهد.. ♻️ایشان گفت: همین که گوشت را در دهان گذاشتم، چشم دلم باز شد. همه چیز را می‌بینم؛ همه چیز را می‌گویم؛ نه فقط حرف‌های مردم را، بلکه روایات و آیات و فرمایشات معصومین صلوات‌الله‌ علیهم‌اجمعین را بیان می‌کنم. ♻️این قدرت، نتیجه همان است که خدا با شکستن اربعین و خوردن گوشت در روز آخر به او داده است. چرا؟ چون اطاعت از مادر کرده است. «اَلْجَنَّهُ تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهات». (حاج آقا مرتضی تهرانی) 📚 برگرفته از کتاب سفر چهارم، ص ۱۹۹ تا ۲۰۳. ✅درسنامه: چگونه پدر به حکمت رسید!؟ ۱)زیارت و توسل ۲)بیداری در شب ۳) ذکر و‌ مناجات و تضرع ۴) امساک و پرهیز ۵) امتحان الهی ۶) شناخت شاه‌کلید( اطاعت از مادر) 👇ا ۷) بارش حکمت ╔═••⚬🇮🇷⚬••═╗    @erisonteb ╚═••⚬🌍⚬••═╝ عضویت در سبل السلام 👆