جرعه_اي_ازدريا_الحاج_سيد_موسى_شبيري (2).pdf
22.65M
اگر فایل باز نشد از اینجا دانلود کنید
جرعه_اي_ازدريا_الحاج_سيد_موسى_شبيري (1).pdf
28.1M
اگر فایل باز نشد از اینجا دانلود کنید
جرعه_اي_ازدريا_الحاج_سيد_موسى_شبيري.pdf
28.05M
اگر فایل باز نشد از اینجا دانلود کنید
جرعه_اي_ازدريا_الحاج_سيد_موسى_شبيري_زنجاني_ج4.pdf
25.9M
اگر فایل باز نشد از اینجا دانلود کنید
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرمایه محبت
این قسمت :بگو مگوی بی حاصل
💐 دو سروده از مرجع فقید شیعه ، آیت الله صافی گلپایگانی در وصف حضرت زینب کبری سلام الله علیها 💐
⬇️⬇️⬇️
📝 سروده اول
آفتاب آسمان مجد و رحمت زینب است
حامی توحید و قرآن و ولایت زینب است
درّ دریای فضیلت، عنصر شرم و عفاف
قهرمان عرصه صبر و شهامت زینب است
در دمشق و کوفه با آن خطبه های آتشین
آن که سوزانید بنیاد شقاوت زینب است
آن که زد بر ریشه بیداد و طغیان یزید
و آن که احیا کرد آیین عدالت زینب است
معدن ایمان و تصمیم و ثبات و اقتدار
مشعل انوار تابان هدایت زینب است
در قیام کربلا گردید همکار حسین
در ره شام بلا، کوه جلالت زینب است
و آن که در امواج دریای خروشان بلا
امتحانها داد با عزم و شجاعت زینب است
همچو باب و مام و جدّ خویش در روز جزا
آن که دارد از خدا اذن شفاعت زینب است
📝 سروده دوم
جهان ز مولد زينب چو خويشتن آراست
عنايت ازلي جلوه كرد از چپ و راست
زني چگونه زني فخر عالم و آدم
زني كه چون پدر و مام عروةالوثقی است
وليّةالله و عينالله و لسانالله
زني بزرگ كه الگوي دانش و تقوا است
زني كريمه زني عالم علوم خفي
زني كه پايهی قدرش ز آسمان بالا است
زني ستوده، زني اسوه وقار و جلال
زني كه خواهر و هم رزم سيدالشهدا است
زني بزرگ زني قهرمان كوفه و شام
زني كه معدن صبر و عفاف و شرم و حيا است
زني چگونه زني آيت كمال ابد
زني كه درگه او مشعر و منا و صفا است
زني تهمتن و شير افكن و علي هيبت
زني كه بانوي بيمثل روز عاشوراست
زني معلّمهی مكتب نبوت و وحي
كه خود معلّمهی مكتب كمال و وفا است
زني عظيمه، بزرگ و عزيز و نيرومند
زني كه باقي از او انقلاب كرب و بلا است
عظيمه گر چه همي بوده است و خواهد بود
و ليك زينب كبری عظيم در عظما است
زني به منطق و گفتار حيدر كرّار
زني كه در شرف و مجد، ثاني زهرا است
مقام و مشهد او در دمشق و قاهره هست
دليل آن كه حقيقت، مدار عزّ و بقا است
از آن خطابه كه در مجلس يزيد سرود
هنوز ولوله و شور در زمين و سما است
چنان نمود يزيد پليد را محكوم
كه تا ابد برِ تاريخ، ساقط و رسوا است
رساند ناطقهی او به گوش عالميان
كه عزّ و مجد و كرامت از آن آل عبا است
بيان نمود در آن خطبه فصيح و بليغ
كه حق ز باطل و باطل ز حق هميشه جدا است
ره حسين و علي راه حق و توحيد است
ره يزيد و معاويه راه شرك و خطا است
سخن ز قدر و جلالش نميتوان گفتن
كه درك شأن و مقامش وراي بينش ما است
سرود «لطفي صافي» مر اين چكامهی نغز
اگر قبول شود بس براي هر دو سرا است