eitaa logo
پرسش از خدا، ادیان و مذاهب
33 دنبال‌کننده
59 عکس
1 ویدیو
0 فایل
🌺 سلام اثبات وجود خدا، دین و مذهب خردمندانه وابسته به کانال: @esbatekhodavand 🗣 ارتباط و پاسخ به سؤالات: esbatekhodavand.blog.ir/post/2 دریافت رایگان کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه، تألیف نگارنده: esbatekhodavand.blog.ir/post/2 🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
👆🏻 به‌عنوان نمونه یکی از این افراد، ابتدا خانه، همسر و فرزندانش را با طلاق از دست داد، سپس سلامتی و درنهایت نزدیک بود جانش را نیز در حادثه‌ای غیرمتعارف از دست بدهد. از قضا یک روز که به منزل مادر وی وارد شدم، با او -درحالی‌که متأسفانه قبل از ورود من در حال جسارت به مقدسات بود- مواجه شدم و گفتگو کردم. خوشبختانه درست از زمانی که وی تصمیم گرفت خوش‌بینی به خدا را جایگزین بدبینی نماید، به طرز محسوسی زندگی‌اش مرتب و منظم شد و خیر و خوبی از درودیوار بر وی باریدن گرفت به‌طوری‌که خانه، همسر، فرزندان، مال و سلامتی و زندگی شادش به وی بازگشت، درحالی‌که در دوران جدایی چنان بدگویی طرفین از هم بالا گرفته بود که کسی باور نمی‌کرد این زوج حاضر شوند دوباره با محبت کنار هم زندگی کنند اما با آغاز خوش‌بینی وی به خدا، همه‌ی معادلات ظاهری به هم ریخت و زندگی ایشان رو به راه گردید. اما کار مهمی که باعث می‌شود چنین افرادی (چه بعدازاینکه مانند شما خدا را تا حدودی قبول کرده باشند و چه زمانی که به اطمینان کافی برسند) از عوارض جانبی و حواشی در امان بمانند این است که از چیزهایی که حالشان را بد می‌کند فاصله بگیرند (مانند افکار یأس‌آور خویش و فاصله از فضاهای منفی مثل کانال و گروه‌های ناباوران که منبع وسوسه، شبهه، ناامیدی و استرس‌پراکنی هستند) و با این اقدام ضروری، اجازه ندهند استرس و شبهات جدید به ذهن و سپس زندگی آن‌ها و اطرافیانشان وارد شود و بدین وسیله با گذشت زمان به‌تدریج نهال نورس باورهایشان به قوام و ثبات برسد به‌طوری‌که دیگر هیچ شبهه و تندبادی، نتواند اندک تزلزلی در باورشان به خدا و دیگر حقایق سرنوشت‌ساز ایجاد نماید. بنابراین شما نیز علاوه بر تلاش جهت خوش‌بین کردن خود به خداوند مهربان که در نوبت قبلی پیرامون آن توضیح دادم (کلیک)، اگر به نکته‌ی کلیدی فوق به اندازه‌ی توان عمل کنید (فاصله از افراد و چیزهایی که می‌دانید حالتان را بد و بر غم و استرستان می‌افزاید)، در این صورت حتماً نتیجه به نفع شما تمام خواهد شد و غم و استرس‌های فعلی‌تان (مانند غم‌های گذشته) به‌تدریج کم‌رنگ و محو خواهند گردید، سپس زمینه‌ای فراهم می‌شود تا باور به وجود خدا در شما تثبیت شود و ضمن برگشت به زندگی قبل از شک، به اطمینان کافی نیز برسید به‌طوری‌که اثر این اطمینان در زندگی فردی و اجتماعی شما به‌وضوح دیده شود و از غم و استرس بیش‌ازاندازه‌ برای همیشه رها شده و به شادی حقیقی و بهتر از قبل برسید. در کنار این تلاش سعی کنید هرروز با پیگیری هشتگ (در اینستاگرام، تلگرام و ایتا) که شامل دلایل دانشمندان جهان بر اثبات وجود خداست، به تثبیت باورهایتان شتاب دهید، زیرا معمولاً باوری که با این روش (به‌تدریج و با تفکر) به دست آید خصوصا برای افرادی که دچار وسواس شدید ذهنی هستند و شخصیت خود را گم کرده‌اند، مؤثرتر است. (این مجموعه در قسمت‌های بعدی به بررسی قرآن و اسلام ازنظر دانشمندان جهان که تقریباً همگی غیرمسلمان هستند نیز خواهد پرداخت). خوشبختانه فکر می‌کنم با توضیحاتی که در این چند قسمت ازنظرتان گذشت، شما و مخاطبان محترمی که در شرایط شما هستند، به این نتیجه رسیده باشید که راه‌حل اساسی مشکل شما کاملاً در دسترس‌تان است که خلاصه به آن اشاره می‌کنم: ۱- ازاین‌پس تأسف بیش‌ازاندازه که نتیجه‌ای جز اضافه کردن تأسف‌‌های جدید و بی‌حاصل و عمیق‌ کردن ناامیدی ندارد را برای همیشه کنار بگذارید و به جای آن به آنچه عرض شد عمل کنید. ۲- به همین مقدار که گفتید خدا را تا حدودی قبول کردید، پس در شأن چنین خدایی که طراح جهان است به او خوش‌بین باشید. (توضیح بیشتر) ۳- اطمینان از وجود طراح و سازنده‌ی جهان را با همان روشی که با عنوان نکته‌ی گره‌گشا توضیح دادم تجربه کنید و تا زمانی که به وجود خدا به اطمینان کافی نرسیده‌اید به روش مذکور ادامه دهید. ۴- چون این فکر خوب که ترجمه‌ی قرآن را بخوانید به ذهن شما رسیده بود، پیشنهاد می‌کنم این بار با امیدواری نه هر بار ۵ صفحه بلکه فقط به مقداری که شوق دارید -ولو هر بار یک آیه- آن‌را به ترتیب از اول بخوانید و به‌تدریج ببینید آیا در خود قرآن دلیلی قانع‌کننده جهت اثبات وجود خدا مطرح شده است یا دلیلی روشن بر اینکه قرآن کلام آفریننده‌‌ی جهان است آمده است؟ و ... سپس روی این دلایل فکر و اگر لازم شد تحقیق کنید. ۵- هر جا به ذهنتان سؤال یا شبهه‌ای نسبت به خداوند و دین خطور کرد که پاسخش را نمی‌دانید، هرگز اجازه ندهید توهمات شخصی و ترس‌های بی‌اساس بر شما غلبه کند بلکه ابتدا به خود بابت کنجکاوی جهت فهم بیشتر، تبریک بگویید و سپس آزاد و مستقل و به‌صورت محققانه به دنبال جواب بروید (نه از طریق ارتباط با شبهه‌پراکنان و افراد راه‌گم‌کرده یا کم‌تجربه، بلکه از منابع اصلی و اگر لازم شد از طریق کارشناسان قابل اعتماد). 👇🏻
👆🏻 سؤالات دیگر این مخاطب محترم: 🗣 وقتتون بخیر. ممنون که مشکل من رو پست کرده بودید و جواب دادید. میشه لطفا یک تعریف از خدا به من بدید. اینکه به چه چیزی و چه کسی خدا میگویند؛ و چطوری باید باهاش حرف زد و ارتباط برقرار کرد؟ البته شما و دیگر مخاطبان با عمل به مراحل تجربی کتاب نگارنده می‌توانید به پاسخ سؤال فوق برسید به‌طور خلاصه: ما و سایر موجودات جهان، طراح و سازنده‌ای فوق‌العاده هوشمند و فرزانه‌ای داریم که به آن خدا می‌گوییم. کافی است به نتایج مهم باور قوی به خدا که مبتنی بر شواهد قابل درک با حواس ۵ گانه است فکر کنید ازجمله اینکه: پس ما رها شده نیستیم بلکه آفریننده‌ای فرزانه داریم که هر زمان خواستیم می‌توانیم با او در ارتباط باشیم و مشکلات ریزودرشتمان را با وی که سازنده‌ی ماست و به درد و درمانمان احاطه‌ی کامل دارد مطرح کنیم و با او بیش از صمیمی‌ترین دوستان خود مأنوس شویم، به‌طوری‌که اگر بهترین دوستانمان نیز به ما کم‌لطفی کردند اندک تزلزلی در حال خوب ما ایجاد نشود. در اینکه چگونه باید با خدا حرف زد من ترجیح می‌دهم با زبان خودمانی و محترمانه هر طور راحت‌ترم با او حرف بزنم، همان‌طور که با صمیمی‌ترین دوستم حرف می‌زنم و درد دل می‌کنم، حتی حرف‌هایی را که به نزدیک‌ترین دوستم هم نمی‌گویم با خدا در میان بگذارم و درخواست کمک کنم. من از دبیرستان هرسال تقویم و سررسیدی را می‌‌خریدم (بعداً تایپ را جایگزین کردم) و هر شب قبل از خواب، به‌صورت کتبی با خدا حرف می‌زدم و نقاط ضعفم را برای او توضیح می‌دادم و از او برای رفع آن‌ها کمک می‌خواستم؛ مثلا به خداوند عرض می‌کردم وقتی دوستانم را می‌بینم، هیجان‌زده می‌شوم و خیلی پرحرفی می‌کنم بااینکه می‌دانم باید کمتر حرف بزنم؛ سپس از خدا می‌خواستم کمکم کند بر خودم مسلط شوم و دیگر پرحرفی نکنم. روز بعد که به دبیرستان می‌رفتم و از دور می‌دیدم دوستانم دورهم مشغول بگوبخند هستند و منتظرند من به ایشان ملحق شوم یاد حرف‌های دیشبم با خدا می‌افتادم و قبل از اینکه به آن‌ها برسم به خودم می‌گفتم: یادت باشد پرحرفی نکنی! همین یادآوری به من کمک می‌کرد حواسم بیشتر جمع شود اما در عمل می‌دیدم نمی‌توانم به‌راحتی این زبان چند مثقالی که مثل فرفره می‌چرخید را کنترل کنم. بنابراین منتظر می‌شدم تا شب برسد و این مشکل را به خداوند عرض کنم؛ با این کار به‌تدریج به ثبات شخصیت و آرامشی که در نوجوانی دنبالش بودم رسیدم به‌طوری‌که باگذشت چند ماه همه‌ی دوستان دبیرستان شاهد بودند، من از یک موجود پرحرف، شلوغ و بی‌قرار، تبدیل به شخصیتی آرام، ساکت و با انرژی بالا شدم و البته این انرژی را بعد از مدرسه در ورزش، کوهنوردی، دوچرخه‌سواری، بازی رایانه‌ای، عکاسی و کارهای هنری تقسیم می‌کردم. همین ساکت بودن و به موقع حرف زدن، متانت و وقاری را با خود به همراه آورد که سبب جلب دوستی افراد متین و عاقل شد و افرادی که رفتار خوبی نداشتند را از من دور کرد و من نیز با خاطر آسوده‌تر به دبیرستان رفت‌وآمد می‌کردم. شب‌هایی که ساده و صمیمی با خدا درد دل می‌کردم به طرز واضحی راحت‌تر می‌خوابیدم. هر شب در حین حرف زدن با خدا، درحالی‌که او را شاهد بر نوشتن خود می‌دیدم برای روز بعد با لحاظ دقیقه، برنامه‌ریزی می‌کردم و سپس از خداوند کمک می‌خواستم مرا در انجام آن برنامه کمک کند و شب بعد با تیک زدن برنامه‌ها، چک می‌کردم در انجام کدام موفق یا ناموفق بودم. اگر مشکل خاصی مانند خبر مرگ پدربزرگم که او را دوست داشتم به من می‌رسید، چون با خدا راحت بودم دیگر منتظر نمی‌ماندم شب شود تا با او درد دل کنم بلکه هر جا بودم چه داخل تاکسی، کنار پیاده‌رو یا وسط مهمانی، فوراً تقویم را باز می‌کردم و حرف دلم را با خدا تا وقتی حالم خوب می‌شد می‌نوشتم و به‌جای غصه، انرژی مثبتی را در خود احساس می‌کردم و آن حادثه را با خاطره‌ی خوش پشت سر می‌گذاشتم. درواقع من با نوشتنِ حرف‌های دلم و گزارش حالات گوناگونم به خدا و درخواست کمک برای رفع مشکلات ریزودرشتم، به‌تدریج احساس کردم که شناخت من از خدا و همچنین از شخصیت خودم بیشتر شده است و نقاط ضعف و قوتم را جزئی‌تر شناسایی کرده‌ام به‌طوری‌که می‌توانستم در جهت رشد و اصلاح خودم تصمیمات درستی بگیرم و چون دلم به کمک خدا گرم بود و هست به‌راحتی به قلب مشکلات وارد شده و بر انواع ترس و اضطراب غلبه می‌کردم. در یک‌کلام، حرف زدن خودمانی با خدا، سبب می‌شود انسان خودش را پیدا کند و به ثبات شخصیت برسد. البته هر زمان حال حرف زدن با خدا را ندارم ناامید نمی‌شوم و منتظر فرصت و توفیق بعدی می‌مانم. در پایان ضمن اینکه صمیمانه به خاطر رنج‌هایی که به دلیل شک، متحمل شدید با شما و مخاطبانی که در وضعیت شما هستند همدردی می‌کنم درعین‌حال بسیار امیدوارم با توجه به نکاتی که در این گفتگوی چند قسمتی مطرح شد، شما نیز به آرزوی خود (زندگی حقیقتاً شاد) برسید. ‌📝 @esbatekhodavand
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. 🗣 خیلی ممنون ازتون بابت کتابتون یه سوال داشتم البته یجورایی شبیه درخواست هست ببینید من بس که در شک و شبهه گرفتار شدم از مطالعه هر کتابی میترسم مثلا از مطالعه کتاب ریاضی یا شیمی یا فیزیک واهمه دارم چون تو دلم میگم نکنه این کتاب مطالبی داشته باشه که خدا رو رد کنه و من بی خبر اونو وارد ذهنم کنم؟ واقعیتش خیلی ترس شدید دارم و خدا رو نتونستم پیدا کنم سر درد زیادی گرفتم از شبهات و شک ها لطفا کمکم کنید. خیلی ممنون تشکر از شما مخاطب محترم. منشاء ترس‌‌هایی که پایه و اساس ندارند، عدم آگاهی و احاطه‌ی کافی نسبت به موضوع است؛ خصوصاً کسانی که بدون داشتن اطلاعات و شرایط کافی ذهن خود را در معرض شک و شبهات ناباوران قرار می‌دهند، با چنین بی‌احتیاطی، وسوسه‌ی ذهنی ناباوران را بدون امکان راستی‌آزمایی به ذهن خود منتقل می‌کنند که طبعاً این افراد لازم است ضمن پرهیز از این اقدام غیرحرفه‌ای، (که در هر کار و رشته‌ی دیگری هم صورت گیرد سبب سردرگمی فرد می‌شود)، با روش صحیح، خشت اول باور خویش به خدا را دقیق و محکم بنا کنند تا هیچ وقت گرفتار ترس و احیاناً توهمات و تصورات شخصی که ارتباطی با حقیقت ندارند نشوند و بی‌جهت آرامش خود را مخدوش ننمایند. اگر شما نیز مانند جمع دیگری از مخاطبان محترم، به‌وسیله‌ی کتاب مذکور خشت اول باور خود نسبت به خدا را به طرز صحیحی گذاشته بودید، آن زمان خاطرتان آسوده می‌شد و مطمئن می‌شدید ترس مذکور کاملاً بی‌پایه و اساس است و صرفاً تصوری شخصی و اشتباه از یک حقیقت بدیهی به نام «خداوند» است که به هر طرف رو کنیم، شواهد محسوس و غیرقابل‌انکار او هویداست. برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار لازم به ذکر است وقتی برخی مخاطبان محترم (از جمله ناباوران)، بامطالعه‌ی کتاب مذکور در نوبت اول، به اطمینان کافی نسبت به وجود خدا نرسیدند، آن را چند بار مطالعه و سپس مراحل تجربی را عملاً انجام دادند و از نگرانی‌های خویش به‌طور کامل خلاص شدند. قدم خویش را شمرده گذار در رسیدن شتاب اگر داری اما در مورد نگرانی شما، روشن است اگر شما نیز موفق شوید اطمینان به وجود خدا را تجربه نمایید، حتی نیازی نخواهید دید از آمار رسمی منتشرشده‌ی رسانه‌های جهان و اعتراف دانشمندان آتئیست (خداناباور) مطلع شوید که برعکس تصوری که بیان کردید، اذعان دارند داشتن اطلاعات کافی از علوم مختلف (فیزیک، شیمی و ...) نه تنها منجر به شک به وجود خدا نمی‌شود، بلکه سبب اطمینان از وجود طراح هوشمند جهان (خدا) می‌گردد؛ صرفاً به‌عنوان نمونه به این دو اعتراف توجه نمایید: ✔️ گرایش به خدا و دین‌داری با اطلاع از علوم تا آنجاست که روزنامه‌ی بریتانیایی دیلی میل به تحقیقاتی اشاره نموده که در آن اذعان شده است: «افراد دارای تحصیلات آکادمی و دانشگاهی گرایش بیشتری به دین‌داری دارند تا افرادی که این‌گونه نیستند». 🌐 سایت welayatnet به نقل از دیلی میل: dailym.ai/2BAJDmq ‏✔️ Your News Wire از قول دانشمندان آتئیست (خداناباور) که به‌تازگی زبان به اعتراف گشوده‌اند، می‌نویسد: درواقع شواهد علمی نشان می‌دهد که جهان توسط یک هوش قوی ایجاد شده است و علم اثبات می‌کند طراحی جهان کاملاً هوشمندانه بوده است. 🌐 https://www.dana.ir/966743 👉🏻 ‏به نقل از سیناپرس، خبرگزاری علم و فرهنگ https://sinapress.ir 👉🏻 به نقل از Your News Wire و موارد فراوان دیگر که پیشنهاد می‌کنم خصوصاً تا زمانی که اطمینان کافی به وجود خدا را تجربه نکرده‌اید (روش کسب این اطمینان در کتاب مذکور «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» بیان شده است)، ضمن فاصله گرفتن از هر چیزی که حال خوبتان را بد می‌کند خصوصاً شبهه پراکنان (که با اطلاع کافی عرض می‌کنم ایشان از شک و وسوسه‌ی ذهنی به شدت رنج می‌برند)، مجموعه‌ی و همچنین مجموعه فیلم #۱۴_ثانیه_با_خدا که هرروز در حال بارگذاری است را پیگیری نمایید که به‌تدریج سبب می‌شود وسوسه‌های ذهنی و آزاردهنده‌ی مخاطب مدیریت شده و به ثبات و آرامش نسبی (به‌جای‌ نگرانی‌های بی‌پایه و اساس) برسد. ضمن اینکه می‌توانید با مراجعه به صفحه‌ی پرسش از خدا، دین و مذهب @ertebatebama در ایتا و تلگرام که زیرمجموعه‌ی این کانال است از مشاوره‌هایی در این خصوص مطلع و از تجربه‌ی افرادی که در وضعیت مشابه شما هستند، (بدون اینکه لازم باشد ناراحتی‌های ایشان را تجربه کنید)، بهره‌مند شوید. همیشه در مسیر درست موفق باشید. ‌📝 @esbatekhodavand
‌ سلام جهت معرفی و روش ارتباط با ما کلیک نمایید.
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. 🗣 سلام و وقت بخیر طبق تجربیات و تحقیق علمی شما در بین براهین، متقن ترین و بهترین و مناسب ترین برهان در اثبات وحدانیت خدا کدام برهان است؟ بابت وقتی که لطف می کنید تشکر می کنم. سلام وقت شما به خیر این‌جانب با تفکر آزاد و مستقل، (بدون تقلید یا تأثیر از دلایل و برهان‌های جاری) و صرفاً با تکیه بر امور قابل مشاهده (شکل و حدود موجودات) در یگانگی خدا به یقین رسیدم که دعا کنید بتوانم به‌زودی آن را ابتدا در کانال بارگذاری و سپس به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه اضافه نمایم. در این خصوص می‌توانید در این نظرسنجی (کلیک) شرکت کنید. سپاس 🗣 ان شاء الله منتظر هستیم استفاده کنیم ۱- در واقع منظورتون این هست که برهان نظم و طراحی هوشمند و نظم شگفت آور جهان هستی را که از طریق مشاهده علمی بدست میاریم از بهترین دلایل برای اثبات وحدانیت و یگانگی خداست؟ درسته؟ ۲- منظورتون از کانال، تلگرام هست یا در آپارات؟ امکانش هست اگر ارسال کردید همین موضوع را برای بنده (به ایمیلم) بفرستید؟ یا به چه نحوی متوجه بشم در کانال ارسال کردید؟ بسیار ممنونم ۱- خیر؛ اگرچه آن دلایل و شواهد هم که اشاره کردید جهت اثبات یگانگی خداوند بسیار خوب است و تأمل کافی در آن‌ها نیز یقین را به ارمغان خواهند آورد اما روش این‌جانب متفاوت است و قبلاً به عنوان سرنخ به یکی دیگر از مخاطبان محترم توضیحاتی در چگونگی رسیدن به این یقین داده‌ام که در اینجا می‌توانید مطالعه نمایید. (کلیک) ۲- متن نوشته‌های این‌جانب در موضوع اثبات یگانگی خدا نیاز به ویرایش و تنظیم و طراحی عکس‌های مربوطه در فتوشاپ دارد. امیدوارم به کمک و خواست خدای مهربان این دلایل در نشانی‌های زیر بارگذاری شود: ایتا ۱ و ایتا ۲، تلگرام ۱ و تلگرام ۲ و احتمالاً اینستاگرام، وبلاگ چون ممکن است (به علت کثرت مراجعین و فعالیت‌های شخصی) فراموش کنم که از طریق به ایمیل شما خبر دهم بهتر است هرازگاهی به یکی از نشانی‌های فوق سر بزنید. همانطور که احیانا شما مطلع هستید و در اینجا (کلیک) توضیح دادم، فعلاً فعالیت این‌جانب مانند برخی صفحات مجازی که به‌صورت گروهی کار می‌کنند و دنبال عضوگیری هستند نیست و اینجانب به صورت آزاد غالباً تحقیقات و تمرینات شخصی خود را بارگذاری می‌کنم به این امید که برای دیگران که در وضعیت مشابه من هستند نیز قابل استفاده باشد. اگرچه من در سال‌های اخیر به چند آرزوی خود (یقین به وجود خدا، دین و مذهب خردمندانه) رسیده‌ام اما تحقیقات من در موضوعات مهم دیگر ادامه دارد. الآن نیز در کنار فعالیت اصلی، مشغول پاسخ به سؤال جهت رفع وسوسه‌های ذهنی کسانی که دوست دارند آن‌ها نیز یقین به خدا را به صورتی‌که دیگر هیچ شکی در آن راه نداشته باشد تجربه کنند (کلیک) و همچنین، شناخت جایگاه فرضیه و نظریه‌های علمی و ... در اثبات وجود خدا و رفع شبهات پیرامون تکامل و بیگ بنگ و امثال آن هستم که چند قسمت آن در نشانی‌های ایتا ۲ و تلگرام ۲ بارگذاری شده است (کلیک). نمی‌توانم قول زمان دقیقی را جهت بارگذاری دلایل اثبات یگانگی خدا بدهم اما به طور کلی بعدازاینکه پاسخ به سؤال فوق –احتمالاً دو یا سه هفته دیگر- تمام شد آن وقت امیدوارم بتوانم دلایل اثبات یگانگی خدا را در کانال بارگذاری نمایم یا زودتر یا دیرتر. اگر واقعاً برایتان مهم است دعا کنید زیرا هر بار از مخاطبان خواستم دعا کنند، به تجربه دیدم بعد از مدت کوتاهی زمینه فراهم شده و کار بسیار عالی و روان پیش رفته است و الآن هم که این پرسش و پاسخ را به صورت عمومی منتشر کردم (ضمن اینکه برخی مخاطبان دیگر نیز درخواست مشابه داشتند) با همین انگیزه بوده است. باز هم منتظر اجابت دعای شما مخاطبان محترم هستم چون تردید ندارم که خداوند نسبت به کسانی که با کنار گذاشتن تعصب و بدون دخالت حب و بغض‌های شخصی در قضاوت، تلاش می‌کنند او را به درستی و بر اساس واقعیات بشناسند تا در مسیر صحیح قرار بگیرند توجه ویژه دارد. همیشه در مسیر درست موفق باشید 💐 📝 @esbatekhodavand
پرسش از خدا، ادیان و مذاهب
‌ سلام 🗣 راه حل مجرب و کوتاه‌مدت، جهت رفع شک به خدا خصوصاً برای کسانی که دچار وسوسه‌ی ذهنی شده‌اند چیست؟ : بدین منظور به زودی: انتشار مجموعه پرسش و پاسخ و مشاوره‌های نگارنده با ناباوران، اقشار گوناگون از جمله افرادی که دچار وسوسه‌ی ذهنی شده‌اند در همین صفحه. خوشبختانه اکثر قریب به‌اتفاق مراجعه‌‌کنندگان با به کار بستن راه حل و روش مجربی که در کتاب نگارنده آمده از شک و شبهات نسبت به اصل وجود خدا آزاد شده و به مطلوب می‌رسند، اما عده‌ای بااینکه عنادی با حقیقت ندارند به دلیل ابتلا به وسوسه‌های ذهنی موفق نمی‌شوند یقین مستدل به خدا را (آن‌طور که خاطرشان کاملاً آسوده شود) تجربه کنند. این افراد به دلیل سستی اراده و تعمق بیش‌ازاندازه و همچنین دنباله‌روی از وسواس، ذهنشان را به حواشی و شبهات تمام‌نشدنی مشغول و خودشان را پشت درب یقین حبس و از رسیدن به اطمینانی که آرزویش را دارند محروم می‌کنند؛ این مجموعه، مخصوص این افراد تنظیم شده است. در قسمت‌هایی از این مجموعه، تمرینات بسیار آسان اما در عین حال مؤثر و مجربی جهت ریشه‌کن کردن وسوسه‌ی شدید ذهنی معرفی خواهم نمود و در کنار آن به‌طور اساسی به شبهات مشهور ناباوران (که با مصادره به مطلوب فرضیات و نظریاتی همچون فرگشت (تکامل) و مه‌بانگ (بیگ بنگ) تولید کرده‌اند، با ذکر منابع علمی دنیا) پاسخ خواهم داد تا کسانی که دچار وسوسه‌ی شدید ذهنی شده‌ و از درک بدیهیات دور مانده‌اند نیز مطمئن شوند امثال این فرضیات و نظریات نه‌تنها نافی وجود خدا نیستند بلکه به‌روشنی بر آن مهر تائید می‌زنند سپس با خاطری آسوده مانند سایر مراجعه‌کنندگان، راه حل مطرح شده در کتاب نگارنده جهت ریشه‌کن نمودن دائم شک و شبهات نسبت به اصل وجود خدا را تجربه کنند. علت با ثبات و دائمی بودن اطمینانی که از روش فوق حاصل می‌شود، تکیه‌ی آن بر شواهد واقعی و قابل درک با حواس ۵ گانه است نه حدس و گمان و فرضیات و نظریات ابطال‌پذیر و متزلزل. 📎بعد از اتمام بارگذاری مجموعه‌ی فوق، امیدوارم موفق شوم دلایل اثبات یگانگی خدا با تکیه‌ی صرف بر شواهد مقابل چشم که متن آن نیز آماده است بشوم. 🖇 همان‌طور که به اطلاع مخاطبان محترم رساندم (کلیک) فعالیت این‌جانب مانند برخی صفحات مجازی که به‌صورت گروهی کار می‌کنند و در صدد افزایش عضو هستند نیست و مطالبی که شما مشاهده می‌کنید غالباً تحقیقات و تمرینات شخصی این‌جانب است. ضمن تشکر از اعتماد شما، علیرغم اینکه حدود ۳ سال بخش پرسش و پاسخ و مشاوره با نگارنده فعال نیست اما برخی مخاطبان محترم از راه‌های غیررسمی مانند ایمیل، وبلاگ و غیره شبهات و سؤالات خود را ارسال می‌کنند و اصرار به برگزاری جلسات مشاوره با نگارنده دارند به‌طوری‌که علیرغم گذاشتن وقت (گاهی ۵ ساعت و بیشتر در روز) هم‌اکنون حدود ۱۰۰ پیام ارسالی مخاطبان محترم در صف بررسی قرار دارد که هنوز فرصت باز کردن آن‌ها را نیز پیدا نکرده‌ام. بنابراین با توجه به اینکه مطالعه‌ی کتاب نگارنده و مجموعه پرسش و پاسخ و مشاوره‌های اینجانب با ناباوران (که در همین صفحه به صورت سریالی منتشر خواهم نمود)، شما را بی‌نیاز از طرح سؤالات و شبهات غالباً تکراری می‌کند مستدعی است از ارسال سؤالات خویش خودداری نمایید و قبلاً از اینکه به من کمک می‌کنید تا عدالت را نسبت به تمام مخاطبان گرامی به طور یکسان رعایت کنم و تمرکز خود را بر تکمیل کتاب مذکور (که تعداد قابل توجهی از مراجعه کنندگان درخواست داده‌اند) قرار دهم از شما مخاطبان فرهیخته صمیمانه سپاس‌گزارم. 📗 نویسنده‌ی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید) ✨
‌ 🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. 🗣 سلام وقت بخیر گفتین یقین به خدا که بیاد همه شک و شبهاتم برطرف میشن. من مطمئنم موجودات حتما طراح و سازنده دارن. فقط یک شبهه برام پیش اومده که مطمئن شم طبیعت، موجودات رو نیافریده و دیگه تموم. خیلییییییییییی برایم مهمه رهنماییم کنین تا به یقین برسم. تا الان با کتابتون خوب پیش رفتم چون شما از روی خود طبیعت توضیح میدین که قابل فهمه برام. حالا فقط همون یک شبهه برام مونده. منتظر راهنماییتون هستم و ممنونم ازتون. 🌸🌺 👇🏻
‌👆🏻 سلام، وقت شما هم به خیر نگارنده بارها شاهد مهربانی خدا نسبت برخی خداناباوران و ندانم‌گراها بوده‌ام که بدون تعصب خواهان رفع شبهات خویش هستند و خوشبختانه علیرغم ابتلا به وسوسه‌‌های ذهنی و ناامیدی شدید، از وسواس و شک به خدا رها شدند و برخی نیز علاوه بر کسب باور کافی به وجود خدا، یقین مستدل به همراه زندگی سرشار از امید را تجربه نمودند. ۲- بر اساس تجربه‌ی ناباوران و ندانم‌گراها و دیگر اقشار -که به من خبر دادند- اگر طبق توضیحات کتاب عمل کنید، شما نیز یقین مستدل به خدا -که احدی توانایی ایجاد کمترین تردید و شک در آن ندارد- را تجربه خواهید نمود که در این صورت مطمئن باشید با آمدن یقین، شبهات گوناگون ازجمله آنچه مطرح کردید، برای همیشه حل خواهند شد. (مجرب) بنابراین بااینکه می‌دانم با عمل به توضیحات کتاب، شبهه‌ی مذکور برای شما نیز از اساس حل خواهد شد اما بااین‌حال از فرصت استفاده نموده و چون این شبهه از طرف دیگران نیز پرسیده شده است، تصمیم گرفتم به نوشته‌های قبلی خود در اثبات وجود خدا که بخشی از آن را در کتاب آورده‌ام مراجعه کنم. من در آن زمان مطالبی در اثبات اینکه محال است طبیعت طراح و سازنده‌ی موجودات باشد را نوشته بودم اما احساس کردم نیازی به ذکر مفصل آن در کتاب نیست. تا اینکه دو روز قبل موفق شدم شواهد و دلایل بیشتری در پاسخ به شبهه‌ی شما را به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه اضافه کنم که امروز قسمت اول و فردا قسمت دوم آن دلایل را در همین صفحه بازنشر خواهم نمود. پ.ن: مطالب اضافه شده به کتاب فوق از صفحه‌ی ۲۷۷ با عنوان آیا طبیعت سازنده‌ی خویش است؟ تا صفحه‌ی ۲۹۱ می‌باشد که البته ممکن است در به روز رسانی‌های آینده شماره‌ی صفحات تغییر کنند. نام کتاب فوق را جستجو و رایگان دریافت نمایید یا به نشانی زیر بروید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397 افرادی که شبهه‌ی فوق را از من پرسیدند همگی بیان داشتند که خوشبختانه مانند شما با مطالعه‌ی کتاب نگارنده به‌ این اطمینان که طبیعت هوشمندانه طراحی شده و این طراحی بدون وجود طراح فوق‌‌العاده هوشمند محال است، رسیده‌‌اند اما درعین‌حال می‌خواستند بدانند این طراح هوشمند کیست؟ من فردا در قسمت دوم این نوشتار در اینکه این طراح هوشمند طبق شواهد محسوس، قطعاً طبیعت (موجودات مادی) نیست، مطالبی را ذکر خواهم کرد و البته در بخش دوم کتاب (اثبات یگانگی خدا) که هنوز به آن اضافه نکرده‌ام نیز طبق شواهد محسوس که ثابت می‌کند طراح جهان هیچ شباهت و سنخیتی با هیچ‌کدام از موجودات مادی طبیعت ندارد و قطعاً او موجودی غیرمادی است را نوشته‌ام که امیدوارم فرصت پیدا کنم و آن نوشته‌ها که آماده نیز هستند را هر چه زودتر به کتاب اضافه کنم. اما در پاسخ به شبهه‌ی شما که آیا طبیعت طراح و سازنده موجودات است؟ من در دو قسمت به این شبهه پاسخ خواهم داد: امروز در قسمت اول خواهم گفت که چگونه امثال شما مخاطب محترم در درک معنای «طبیعت» دچار اشتباه شده‌اید و سپس با زبان ساده معنای واقعی «طبیعت» که مقابل چشمانمان قرار دارد را توضیح خواهم داد؛ همین نگاه واقع‌گرایانه به طبیعت به‌تنهایی راهگشا خواهد بود. در قسمت دوم که فردا توضیح خواهم داد به شما کمک خواهم نمود تا با شواهد محسوس یک‌بار و برای همیشه مطمئن شوید که محال است، طراح جهان، طبیعت باشد و در آینده نیز (در موضوع اثبات یگانگی خدا) باز با شواهد غیرقابل‌انکار توضیح خواهم داد که طراح جهان حتماً موجودی غیرمادی است. در ادامه، قسمت اول، ازنظرتان خواهد گذشت. 👇🏻
‌👆🏻 🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. 🗣 منو مطمئن کنید طبیعت، موجودات رو نیافریده. از سخنان ناباوران و حتی برخی خداباوران به‌روشنی متوجه می‌شوم که وقتی از «طبیعت» سخن می‌گویند واقعاً خیال می‌کنند «طبیعت» یک موجود مستقل است و همین اشتباه باعث شده به لغزش‌های بزرگی در باورهای سرنوشت‌سازشان مبتلا شوند. من برای روشن شدن علت پیدایش این اشتباه، شما را با معنای واقعی «طبیعت» آشنا می‌کنم و قبل از آن برای روشن‌تر شدن موضوع، توجهتان را به اشتباه رایج دیگری که شبیه اشتباه فوق است جلب می‌نمایم: برخی افراد تصوری از کلمه‌ی «مردم» در ذهن خود دارند که به‌اشتباه خیال می‌کنند موجود مستقلی به نام «مردم» وجود دارد؛ مثلاً می‌گویند: وقتی «مردم» جلوی من قرار بگیرند استرس می‌گیرم و دیگر نمی‌توانم راحت حرفم را بزنم اما اگر با هرکدام از همین «مردم» تنها باشم به‌راحتی حرفم را می‌زنم. علت نگرانی این فرد روشن است چون او در ذهن خویش یک موجود مستقل به نام «مردم» را تصور کرده و سپس خودش از این تصور خیالی که وجود خارجی ندارد دچار استرس می‌شود، در حالی خود او نیز اذعان دارد که اگر با تک‌تک همین افراد دوبه‌دو تنها باشد می‌تواند به‌راحتی حرفش را بزند. این فرد کافی است نگاهش را به‌صورت مسئله که در ادامه توضیح خواهم داد واقعی کند تا با دیدن حقیقت، دیگر دچار استرس نشود و همان‌طور که می‌تواند برای یک نفر به‌راحتی حرف بزند برای مردم -به هر تعداد باشند- نیز به همان راحتی حرفش را بزند. اما نگاه واقعی این است که وی متوجه باشد وقتی مقابل «مردم» -چه یک نفر چه بیشتر- حرف می‌زند، درواقع دارد با تک‌تک ایشان که در کنار هم قرار گرفته‌اند سخن می‌گوید (که در لغت‌نامه‌ها به این افراد «مردم» می‌گویند) نه اینکه خیال کند واقعاً مقابل موجودی مستقل به نام «مردم» قرار گرفته است. توجه به حقیقت روشن فوق (که موجودی مستقل به نام «مردم» وجود خارجی ندارد)، کمک به سزایی می‌کند تا شما درهرحال آرامش خود را حفظ کنید و هرگز دچار استرس نشوید؛ زیرا مطمئن هستید وقتی مشغول سخن گفتن با هزاران نفر می‌شوید، درواقع دارید با هرکدام از ایشان به‌صورت تک‌به‌تک سخن می‌گویید با این تفاوت که در سخنرانی عمومی هر فرد در کنار افراد دیگری مشغول شنیدن سخنان شماست، به‌طوری‌که اگر هرکدام از این افراد با شخص شما تنها هم می‌بود باز همین سخنان را می‌شنید. پس روشن است شما در هر دو حال -چه برای یک نفر چه برای میلیون‌ها نفر سخن بگویید- به یک اندازه انرژی مصرف می‌کنید و به یک اندازه باید تلاش نمایید نه بیشتر. با توجه به توضیحات فوق اگر خواستید در مواجهه‌ی با مردم هیچ‌وقت دچار استرس نشوید، حتی وقتی‌که دارید برای هزاران نفر از ایشان سخنرانی می‌کنید، کافی است به نیروی تخیل خود اجازه ندهید تک‌تک افرادی که مقابل شما قرار دارند را به‌صورت یک سیاه لشکر بزرگ باهم ادغام کند و سپس از ایشان بت و غولی خیالی به نام «مردم» بسازد و شما را از آن بترساند! حقیقت فوق را کسانی که تجربه‌ی سخنرانی برای هزاران نفر دارند از نزدیک لمس کرده‌اند. بنابراین شما نیز سعی کنید با نگاه واقع‌گرایانه، بت خیالی به نام «مردم» را بشکنید تا به‌راحتی بر استرس‌های بی‌اساس خود غلبه نمایید و با اعتمادبه‌نفس کامل با «مردم» مواجه شوید، این سبب می‌شود در دل جامعه و در هر شرایط، کاری که عاقلانه است را با آرامش تشخیص داده و به سرانجام برسانید و هیچ‌وقت خود را به خاطر غول خیالی به نام «مردم» دچار تعارفات نابخردانه و زحمت و تکلف بی‌جا ننمایید بلکه همیشه آزاد و خردمندانه زندگی کنید و خود واقعی‌تان باشید. متأسفانه شاید شما نیز مانند من شاهد تلخ شدن زندگی‌های برخی افراد به دلیل وجود همین تصور غیرواقعی از کلمه‌ی «مردم» بوده‌اید که چطور خیال می‌کنند واقعاً موجودی مستقل به نام «مردم» زندگی ایشان را زیر ذره‌بین گرفته است و آن‌ها از این غول خیالی، حتی بیشتر از طراح و سازنده‌ی جهان حساب می‌برند؛ مثلاً مرتب به یکدیگر می‌گویند: با حرف «مردم» چه کنیم؟! خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت (بخوانید مردم) شو! این رسم «مردم» است و نمی‌شود با آن مخالفت کرد! چون «مردم» می‌گویند این خوب و آن بد است پس همین‌طور است! حتی برخی که ظاهر بسیار دین‌داری دارند و من با ایشان گفتگو داشته‌ام می‌گویند: من هم قبول دارم تمام کارهایی که خدا به ما گفته، خوب، انسانی و عاقلانه است اما اگر قرار باشد به همه‌ی آن‌ها عمل کنیم، باید خیلی از رسوم «مردم» را نادیده بگیریم که در این صورت دیگر نمی‌توانیم راحت در «جامعه» زندگی کنیم و آن‌وقت ناچاریم به دنبال یک جزیره‌ی متروکه یا غار برای زندگی بگردیم. 👇🏻
👆🏻 حال با این مقدمه برویم سراغ همین تصور اشتباه از کلمه‌ی «طبیعت»: من هنگامی‌که با برخی ناباوران و حتی خداباوران گفتگو می‌کنم از حرف‌هایشان به‌خوبی متوجه می‌شوم که وقتی از «طبیعت» سخن میگویند واقعاً خیال می‌کنند «طبیعت» یک موجود واقعی و جدای از موجودات است. به‌عنوان نمونه این افراد به من می‌گویند: «ثابت کن طبیعت، موجودات جهان را نیافریده است»! همان‌طور که ملاحظه می‌کنید این افراد به اشتباه خیال می‌کنند که طبیعت یک موجود جدای از موجودات جهان است درحالی‌که موجودات جهان، اجزاء تشکیل دهنده‌ی طبیعت هستند و اساساً بدون موجودات، مفهومی به نام «طبیعت» وجود ندارد. ما هنگامی‌که می‌خواهیم به موجودات (اعم از انسان، حیوان، گیاه، خاک، باد و باران و غیره) به‌صورت جمعی اشاره کنیم، بدین منظور از کلمه‌ی قراردادی «طبیعت» استفاده می‌کنیم، همان‌طور که وقتی می‌خواهیم به انسان‌ها به‌صورت جمعی اشاره کنیم از کلمه‌ی قراردادی «مردم» یا «جامعه» استفاده می‌کنیم و این بدین معنا نیست که کسی خیال کند واقعاً موجود مستقلی به نام «طبیعت» یا «مردم» وجود دارد. همان‌طور که عرض شد چنین افرادی کافی است از این حقیقت بدیهی فراموش نکنند که کلمه‌ی «طبیعت» صرفاً یک مفهوم است که بدون وجود موجودات، معنایی ندارد، کمااینکه که کلمه‌ی «مردم» بدون وجود انسان‌ها، مفهوم خودش را از دست می‌دهد! به دلیل همین تصور خیالی از «طبیعت» است که شاهدیم ناباوران با همان احترام و خضوعی از «طبیعت» سخن می‌رانند که خداباوران از خالق «طبیعت» یاد می‌کنند. این خضوع به‌این‌علت است که ناباوران به هر دلیل سعی دارند خود را از وجود خالق حقیقیِ طبیعت به تغافل بزنند، بنابراین به‌ناچار در ذهن خود یک موجود خیالی به نام «طبیعت» را جایگزین خدا می‌کنند، درحالی‌که اگر هرکسی به تک‌تک موجودات که اجزاء «طبیعت» را تشکیل می‌دهند ازجمله انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باران و غیره نگاهی خردمندانه بیندازد، با شواهد قابل درک و با حواس ۵ گانه مطمئن خواهند شد که محال است هیچ‌کدام از آن‌ها، طراح و سازنده‌ی خود یا موجودات دیگر باشند. بنابراین وقتی یقین حاصل شد که هیچ‌یک از اجزاء تشکیل‌دهنده‌ی «طبیعت» ازجمله انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باران و غیره آفریننده‌ی خود و دیگر موجودات نیستند، پس تردیدی باقی نمی‌ماند که قطعاً طراح و سازنده‌ای وجود دارد که فوق‌العاده هوشمندتر و برتر از انسان، حیوان و دیگر اجزاء «طبیعت» مادی است و اوست که طراح و آفریننده‌ی «طبیعت» (یعنی تک‌تک موجودات) است؛ موجودی که قطعاً باید خودش غیرمادی باشد. 👤دکتر جان کلولند کوترن، John Cleveland Cothran، صاحب کرسی ریاضی در شعبه‌ی دولوث از دانشگاه مینه‌سوتا: چون ماده نمی‌تواند خودش قوانین حاکم بر خویش را بیافریند پس عمل آفرینش به‌ناچار باید به‌وسیله‌ی عاملی غیرمادی صورت گرفته باشد. 📘 اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۴۴، جان کلوور، چاپ سوم. شما فردا در قسمت دوم با شواهدی که مرا به‌یقین رساند که طبیعت (یعنی موجودات) نمی توانند طراح و سازنده‌ی خودشان باشند آشنا خواهید شد. البته من در بخش دوم کتاب نیز که هنوز به آن اضافه نکرده‌ام شواهدی محسوس که تردیدی در غیرمادی بودن طراح جهان (خدا) برای هر کسی که دارای عقل سلیم است باقی نمی‌گذارند را ذکر خواهم نمود. 👇🏻
👆🏻 پ.ن. پرسش و پاسخ فوق: البته این تصورات اشتباه در مورد مفاهیم فراوان دیگری ازجمله واژه‌ی «علم» نیز رایج است، به‌طوری‌که ناباوران با برداشت‌های غیرواقعی، کلمه‌ی «علم» را نیز به‌عنوان یک موجود مستقل تصور می‌کنند و سپس این تصور خیالی را در ذهن خود به‌جای طراح و سازنده‌ی حقیقی جهان جا می‌زنند و می‌نشانند. درحالی‌که هم‌زمان با چنین برداشت مبالغه‌آمیزی از علم، به دلیل ابتلا به نسبی‌گرایی مطلق، می‌گویند: «هر آنچه علم و عقل آن را تأیید کند، بلکه هر حقیقتی (چه مادی و چه غیرمادی) ممکن است کاملاً اشتباه باشد». این‌جانب در گفتگو با ناباوران مکرر شاهد ادعای غیر خردمندانه‌ی فوق هستم خصوصاً وقتی ایشان در مناظرات و گفتگوها با سخنان دانشمندان و مراکز علمی جهان مواجه می‌شوند که چاره‌ای جز پذیرش وجود خدا برایشان باقی نمی‌گذارد، جهت فرار از قبول نتایج علمی و خردمندانه، بیش‌ازپیش بر ادعای فوق (نسبی‌گرایی مطلق) تأکید نموده تا بازهم ثابت کنند هرگز به شعارهای مبالغه‌آمیز علم‌گرایی و خردگرایی خود پایبند نیستند و هیچ علاقه‌ای به حقیقت ندارند. 👤از لورد کلوین «Lord Kelvin» بزرگ‌ترین دانشمند فیزیک جهان این جمله به یادگار مانده است: «اگر نیکو بیندیشید، علم شما را ناچار از آن خواهد کرد که به «خدا» ایمان داشته باشید. 📘 اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۳۹، جان کلوور، چاپ سوم. همچنین ناباوران برداشت‌های غیرواقعی و الحادی از مفهوم «خود به خودی» و «تصادفی» دارند درحالی‌که عموم مردم و دانشمندان علیرغم استفاده‌ی مکرر از این عبارات در زندگی روزمره و متون علمی خویش، هرگز برداشت الحاد و انکار آفریننده‌ی جهان از آن‌ها ندارند. به‌عنوان نمونه در بین مردم مرسوم است که در مورد برخی وسیله‌ها به طور مجاز می‌گویند: «خودش خودبه‌خود کار می‌کند». 👤 در این خصوص دکتر راسل چارلز، RUSSEL CHARLES ARTIST، زیست‌شناس، گیاه‌شناس، استاد و مؤلف چند کتاب زیست‌شناسی و همچنین دارای دکترای فلسفه از دانشگاه مینه‌سوتا ایالات متحده‌ی آمریکا می‌گوید: ساعت‌های بسیار دقیقی ساخته‌شده‌اند که بعضی از آن‌ها (برخلاف ساعت‌هایی که با چرخاندن فنرشان آن‌ها را کوک می‌کنیم) با تکان خوردن دست ما کوک می‌شوند (و کار می‌کنند، برخی از مردم به‌طور مجاز می‌گویند این ساعت‌ها خودبه‌خود کار می‌کنند). حال چگونه ممکن است (با علم و نگاه واقع‌گرایانه) ثابت کرد که این ساعت‌ها بااین‌همه دقت، خودبه‌خود و تصادفاً به وجود آمده‌اند و فکر و دست صنعت‌کاران ماهر در ساختن آن‌ها به کار نرفته و یا ثابت نمود که برای کوک‌کردن چنین ساعت‌هایی که احتیاج به کوک‌کردن (به‌صورت متعارف) ندارند، حرکت دست صاحب آن‌ها لازم نیست (و آن‌ها خودشان بدون هیچ عاملی خودبه‌خود کوک می‌شوند)؟! (این حقیقت در آفرینش موجودات جهان که فوق‌العاده هوشمندانه‌تر و دقیق‌تر از ساعت طراحی ‌شده‌اند و توسط عاملی توانا و دانا، پیوسته و حساب شده به کار خود ادامه می‌دهند محسوس‌تر است). من (راسل) به وجود «خدا» ایمان راسخ دارم. 📘اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۴۰ و ۱۴۲، جان کلوور، چاپ سوم. 👇🏻
👆🏻 همچنین در علوم فراوان مانند زیست‌شناسی، برنامه‌نویسی رایانه و غیره نیز مکرر از اصطلاحاتی نظیر رندوم (random) یا تصادفی استفاده می‌شود که هرگز معنای انکار خدا و نفی علت و عامل از این کلمات اراده نشده است بلکه کسانی که از این اصطلاحات استفاده می‌کنند به خداباوری خود تصریح دارند و نظرات علمی خویش را در چهارچوب طرح الهی تعریف می‌کنند. 👤به عنوان نمونه، «چالز داروین»، Charles Robert Darwin صاحب تکامل در کتاب زندگی‌نامه‌ی خود می‌نویسد: «من سزاوار این هستم که به‌عنوان یک خداباور شناخته شوم». I deserve to be called a Theist 📘کتاب زندگی نامه داروین صفحات ۸۵ و ۸۷ 👤 سپس داروین برای اینکه نشان دهد اعتقاد او به خدا، بر پایه‌ی استدلال و منطق است، در نامه‌ی خویش‌ به بعضی از دانشمندان آلمانی در سال ۱۸۷۳ از وجود خدا به عنوان یک حقیقت بدون شبهه و بدیهی یاد می‌کند و می‌نویسد: «عقل رشید و فکر سلیم کمترین شبهه‌ای ندارد که محال است این جهان پهناور بااین‌همه آیات (و نشانه‌های) روشن و شواهد متقن، بااین‌همه نفوس ناطقه و عقول مفکره، (انسان‌های صاحب عقل و دارای تفکر)، بر اثر تصادف و اتفاق کور و نادان به وجود آمده باشد؛ زیرا تصادف نابینا قادر نیست نظامِ منظم بیافریند و سازمان حکیمانه‌ای به وجود آورد؛ به نظر من این بزرگ‌ترین برهان بر وجود ذات اقدس الهی است». 📘اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۱۷ به نقل از: اصل الانواع، ص ۲۶ 👤در جای دیگر داروین ضمن اینکه می‌خواهد نشان دهد از یک خانواده‌ی خداباور معتقد است یک قدم جلوتر گذاشته و به صراحت از زبان پدربزرگش آراسموس داروین کسانی که به خدا باور ندارند را احمق خطاب می‌کند و می‌نویسد: وی (پدربزرگم) چکامه‌ای در باب احمقانه ‌بودن آتئیسم (خداناباوری) منتشر کرد که می‌گفت: ای بیخدای احمق، آیا (طبق خیال باطل تو) رقص بی‌‌نظم و سرگیجه‌‌آور اتم‌ها به این سو و آن سو، می‌توانست جهانی چنین شگفت‌ انگیز و پر از حکمت و هماهنگی ایجاد کند؟ 📘 مقدمه‌ی چالز داروین بر ترجمه کتاب Life of Erasmus Darwin اثر ارنست کراوس، صفحه ۴۳-۴۴ 👤همچنین داروین بر اساس تعریفی که از تکامل یا فرگشت ارائه داده، سازوکار شکل گیری تکامل خود (با عنوان انتخاب طبیعی یا سازش بدن جانداران با طبیعت) را حاصل طرح الهی می‌داند و آن را تحسین می‌کند. ویلیام پِیلی William Paley استدلال کرده بود که سازش‌های پیچیده‌ی بدن جانداران، نشانه‌های طرح الهی هستند. چارلز داروین جوان این آرای پیلی را تحسین کرد. 🌐 منبع به زبان فارسی با استناد به منابع انگلیسی: https://fa.wikipedia.org/wiki/فرگشت. ‌📝 @esbatekhodavand
‌ 🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. آیا طبیعت که متشکل از انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باد و غیره است خودشان طراح و سازنده‌ی خویش‌ هستند؟ نکته: زیر را چند روز قبل به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه از صفحه‌ی ۲۷۷ با عنوان آیا طبیعت سازنده‌ی خویش است؟ تا صفحه‌ی ۲۹۱ اول قرینه‌ها اضافه کردم که ممکن است در بروز رسانی‌های آینده شماره‌ی صفحات تغییر کند؛ نام کتاب فوق را جستجو و رایگان دریافت نمایید یا به نشانی زیر بروید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397 متن اصلی: حال که بعد از سال‌ها فرصت تمرکز کافی برای یافتن حقیقت را بدون تقلید از احدی پیداکرده‌ام، می‌خواهم به بدیهیاتی که جوابشان را می‌دانم اما یادآوری آن‌ها در نتیجه‌گیری نهایی که دنبال آن هستم مؤثرند با دقت بیشتری نگاه کنم. بنابراین دوست دارم به‌عنوان خبرنگار به زایشگاه رفته و با پدر و مادرانی که تازه صاحب فرزند شده‌اند مصاحبه کنم و از آن‌ها بپرسم آیا شما طراح و سازنده‌ی نوزادتان هستید؟! 👇🏻
👆🏻 با شناختی که از طرز تفکر مردم دارم مطمئن هستم آن‌ها قبل از اینکه پاسخ مرا بدهند ابتدا با تعجب یا خنده و شاید هم با عصبانیت نگاهی به من بیندازند تا ببیند آیا به‌راستی من تعادل روانی دارم یا خیر؟ سپس وقتی مطمئن شدند من دیوانه نیستم، دوست دارند بدانند چرا چنین سؤال بدیهی که همه‌ی مردم دنیا بر اساس تجربه، پاسخ آن را به‌وضوح می‌دانند را از ایشان پرسیده‌ام؟ اما فکر می‌کنم اگر به آن‌ها توضیح دهم هدفم تحقیق در بدیهیات برای رسیدن به حقایق بسیار بزرگ‌تر است، سوء تفاهم برطرف شود و به صداقتم پی ببرند که در این صورت آن‌ها نیز صادقانه به من پاسخ منطقی داده و خواهند گفت: به‌عنوان پدر و مادر جز عمل زناشویی، هیچ اقدامی برای طراحی و ساخت بدن نوزادشان انجام نداده‌اند. 👇🏻
👆🏻 حال این سؤال پیش می‌‌آید دلایلی که ثابت می‌کند پدر و مادر طراح و سازنده‌ی نوزادشان نیستند چیست؟ یکی از سرگرمی‌های جذاب من بازدید از نمایشگاه‌ بین‌المللی در موضوع صنایع است به‌طوری‌که ساعت‌ها محو تماشای اختراعات بشری می‌شوم این تجربه به من چند چیز را آموخته است ازجمله: ۱- هر طراح و سازنده‌ای که اراده کند چیزی را طراحی نموده و بسازد چاره‌ای ندارد که ابتدا از مواد موجود در طبیعت برای خودش ابزار مخصوصی را بسازد (یا از ابزاری که دیگران ساخته‌اند استفاده کند) تا به کمک ابزار، بتواند چیزی که اراده کرده را بسازد؛ مثلاً برای ساخت خانه به ابزارهای مخصوص مانند شاقول، تراز، بیل، کلنگ و غیره نیاز است. ۲- مسلماً کسی که خودش چیزی را طراحی و تولید نموده بیش از دیگران به جزئیات آنچه ساخته احاطه و آگاهی دارد. 👇🏻
👆🏻 با این مقدمه‌ی کوتاه روشن است اگر پدر و مادری مدعی شوند که خودشان طراح و سازنده‌ی بدن نوزادشان هستند، حداقل چیزی که باید به‌عنوان طراح و سازنده بتوانند آن را توضیح دهند این است که از لحظه‌ی قرار گرفتن سلول‌های جنسی مرد (اِسپِرم که به معنای دانه و بذر است؛
 منبع، پاورقی
) در رحم زن، آن‌ها با چه مواد و ابزاری توانستند این تعداد اندک سلول جنسی را طی حدود ۹ ماه به میلیاردها سلول جدید که هرکدام دارای زندگی و قابلیت رشد هستند، افزایش دهند و به‌تدریج تک‌تک اتم‌ها، مولکول‌ها و سلول‌های بدن نوزادشان را به‌صورت کاملاً حساب‌شده کنار هم بچینند و درنهایت موفق به طراحی و تولید ساختمان فوق‌العاده هوشمندانه‌ی بدن نوزادشان شوند؟ ____________ 🌐 https://fa.wikipedia.org/wiki/اسپرم 👇🏻
👆🏻 همچنین آن‌ها باید بتوانند با احاطه و آگاهی کافی توضیح دهند که هرکدام از این اجزاء و اعضاء را در کجای بدن نوزادشان قرار داده‌اند و علاوه بر آن دقیقاً کارکرد هرکدام را با ذکر جزئیات تشریح کنند، کارکرد اعضایی نظیر: مفصل‌ها، رباط‌ها، تاندون‌ها، ماهیچه‌ها، غده‌ی درون‌ریز، غده‌ی پاروتید، غده‌ی تیروئید، غدد پاراتیروئید، ژژونوم، ایلئوم، پانکراس، برونش‌ها، حالب‌ها، کلیتوریس، اپیدیدیم، وار دفران، پنیس، اسکروتوم، هیپوفیز، انکراس، دستگاه گردش خون، شریان‌ها، وریدها، مویرگ‌ها، تیموس، نیمکره‌های مغز، دیانسفال، ساقه‌ی مغز، مغز میانی، پل مغزی، بصل النخاع، مخچه، شبکه‌ی کوروئید، دستگاه عصبی محیطی، اندام‌های حسی، قرنیه، شبکیه، استخوانچه‌های گوش، اپیتلیوم بویایی، جوانه‌های چشایی و ...
(منبع، پاورقی)
___________ ‎ 🌐 https://fa.wikipedia.org/wiki/فهرست_اندام%E2%80%8Cهای_بدن_انسان 👇🏻
👆🏻 درحالی‌که تجربه‌ی هر انسان معمولی به وی آموخته که باید سؤالات فوق را از یک پزشک متخصص در علوم تشریح (آناتومی) که عمری در این خصوص تجربه کسب کرده بپرسد، نه پدر و مادر نوزاد که برخی از ایشان حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند و بعضی قادر به ساختن یک وسیله‌ی ساده مانند پستانک برای فرزندانشان نیستند و برخی نیز نمی‌توانند در حد نام‌گذاری نوزادشان باهم تفاهم و اشتراک نظر داشته باشند، چه رسد که بخواهند در پروژه‌ی بزرگ طراحی و ساخت‌وساز بدن کودکشان از نطفه تا تولد (که لازمه‌ی حداقلی آن داشتن تخصص در علوم فراوان است) باهم مشورت و همکاری کنند به‌طوری‌که بتوانند با تلاش مشترک ۲۴ ساعته‌ی خویش، سر موعد مقرر (حدود ۹ ماه) موفق به اتمام این پروژه‌ی فوق‌العاده پیچیده و بی‌نظیر در میان تمام پروژه‌های بشری شوند! درحالی‌که آن‌ها برای اینکه مکانیسم و سازوکار بدن نوزادشان دچار اختلال نشود، نیازمند مشورت و هماهنگی کامل در موضوعات فراوانی هستند ازجمله اینکه با هم به تفاهم برسند که فلان عضو را در کجای بدن نوازدشان قرار دهند، چشم، پوست و مویش چه رنگی باشد؟ طول مجموع رگ‌های بدن که برابر با ۱۰۰٬۰۰۰ کیلومتر یعنی دو و نیم برابر دور زمین است را از چه راه‌هایی بِکِشند که دست‌وپا گیر و مخلّ کارکرد اعضای بدن نباشد و ...! 🌐 https://fa.wikipedia.org/wiki/رگ_خونی بااین‌وجود من بارها شاهد بودم اگر نوزادی به یک بیماری ساده مانند سرماخوردگی مبتلا شود، پدر و مادرش نگران شده و تلاش می‌کنند وی را نزد پزشک حاذقی ببرند. آن‌ها هر دارویی که پزشک تجویز کند را بدون اطلاع از عملکرد آن، بی‌چون‌وچرا به نوزاد خود می‌دهند، حال‌آنکه اگر خودشان طراح و سازنده‌ی فرزندشان بودند، به دلیل احاطه و تسلط کافی باید بدون نگرانی می‌توانستند علت بیماری هر عضو را تشخیص دهند تا جایی که بتوانند عضو بیمار یا حتی قطع شده‌ی نوزادشان را ترمیم یا عین آن را همان‌طور که قبلاً طراحی کرده و ساخته بودند، دوباره تولید و جایگزین نمایند! اما واقعیت این است که چنین کارهایی از هیچ بشری حتی حاذق‌ترین متخصصین و پزشکان جهان نیز برنمی‌آید که بتوانند هر عضو قطع شده یا از کار افتاده‌ی انسان -که هرکدام با چینش میلیون‌ها سلول‌ زنده در کنار هم طراحی و ساخته شده‌ است- را به‌صورت اورجینال و اصلی، درست مانند اول طراحی، تولید و جایگزین کنند! این حقیقت که هیچ بشری قادر به طراحی و ساخت بدن انسان‌ نیست به‌قدری واضح است که فقط کافی است به مقایسه‌ی طراحی پیشرفته‌ترین دست‌ساخته‌های بشری (مانند رباتی که انسان از روی خودش ساخته) با طراحی بدن خود انسان پرداخت. 👇🏻
👆🏻 روشن است طراحی بدن انسان فوق‌العاده پیشرفته‌تر و هوشمندانه‌تر از طراحی ربات انجام شده است، به‌طوری‌که به‌عنوان نمونه برخلاف ربات، انسان قابلیت زندگی، زادوولد و گریه را دارد و از سیستم بسیار پیشرفته‌ی احساس درد جهت درمان و پیشگیری از بیماری برخوردار است و همچنین مغز و هوش بسیار برتری نسبت به ربات دارد هوشی که با استفاده از آن توانسته وسایل پیشرفته ازجمله همین ربات را طراحی نموده و بسازد.
(پاورقی)

________
پاورقی:
در سال‌های اخیر دانشمندان با آزمایش راه‌های مختلف تلاش بسیاری کرده‌اند که ابررایانه‌ای بسازند که بتواند از لحاظ قدرت و سرعت با مغز انسان برابری کند و درنهایت هم موفق نشده‌اند. حدود دو سال پیش دانشمندان به این نتیجه رسیدند که برای شبیه‌سازی هوش مصنوعی به مغز انسان بیش از ۸۲ هزار پردازنده نیاز است تا برترین ابررایانه جهان بتواند فقط یک ثانیه مانند مغز انسان فعالیت کند. موضوع انکارناپذیر و اثبات‌شده این است که سرعت و قدرتی که رایانه‌ها دارند به‌هیچ‌عنوان به‌پای مغز انسان نمی‌رسد بلکه مغز انسان را می‌توان پیچیده‌ترین ساختار روی زمین دانست. 🌐 https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-1023536 👇🏻
👆🏻 نکته‌ی دیگر اینکه روشن است هر پدر و مادری سلیقه‌ی خاص خودشان را دارند، اما بااین‌حال شاهدیم طراحی هر نوزاد، طبق یک قانون کاملاً هماهنگ، جامع و قابل پیش‌بینی صورت می‌گیرد؛ به‌عنوان نمونه وقتی نوزادی در هر نقطه‌ای از جهان متولد می‌شود هرکدام از اندام‌های او درست همان‌جایی قرار دارند که در نوزادان دیگر کشورها قرار دارد مثلاً پیشانی هر نوزاد بالای ابروهای او قرار داده شده است، چشمان هرکدامشان درست زیر ابروهایشان تعبیه گردیده است، بینی زیر چشم‌هایشان جاسازی شده، دهان، زیر بینی، گوش‌ها در دو طرف سر و همچنین اعضای داخلی مانند کبد دقیقاً همان‌جایی قرار گرفته است که در دیگر نوزادان قرار دارد. 👇🏻
👆🏻 این شواهد عینی پیام‌های روشن دیگری نیز برای من دارد ازجمله نشان می‌دهد اگر بدن هر نوزاد تصادفی، خودبه‌خودی و رهاشده به وجود آمده بود، دیگر نباید هر ثانیه با تولد هر نوازد در هر نقطه از جهان، شاهد چنین شباهت و هماهنگی خیره‌کننده در طراحی آن‌ها باشیم، بلکه در صورت تصادفی و خود به خودی بودن جهان باید با تولد هر نوزاد نتایج و شکل‌های غیرقابل‌پیش‌بینی را انتظار می‌کشیدیم که در این صورت دیگر چیزی به نام علم کالبدشناسی (آناتومی) در دانشگاه‌های جهان شکل نمی‌گرفت و تدریس نمی‌شد!
(پاورقی)

‏______________ پاورقی: کالبدشناسی یا تشریح یا آناتومی (به انگلیسی: Anatomy)، شاخه‌ای از علوم زیستی است که به بررسی ساختار و شیوه‌ی کار تن و بدن جانداران می‌پردازد. زیرشاخه‌های آن، کالبدشناسی انسانی، جانوری و گیاهی می‌باشد. یک تعریفِ تقریباً کامل برای کالبدشناسی، شناسایی قسمت‌های مختلف بدن و ارتباط ساختمانی آن‌ها با همدیگر می‌باشد. 🌐 https://fa.wikipedia.org/wiki/کالبدشناسی 👇🏻
👆🏻 دلایل برتری هوش انسان‌ها نسبت به حیوانات. از کودکی تجربه‌ی نگه‌داری انواع حیوانات ازجمله: کبوتر، ماهی، مرغ، خروس، اردک، بلدرچین و غیره را در منزل دارم.
(پاورقی)
در سفرهای فراوان، حیوانات زیادی ازجمله دولفین، گرگ و غیره را از نزدیک دیده‌ام؛ اسب‌سواری‌های طولانی در دل طبیعت و هنگام روز و شب را تجربه‌ کرده‌ام. همچنین با هدف اینکه طراح و سازنده‌ی موجودات جهان را بشناسم، مستندهای علمی فراوانی از طبیعت و حیوانات را با دقت زیاد تماشا کرده‌ام و از نزدیک باغ‌وحش‌های متعددی را بازدید نموده‌ام. یکی از تجارب مهم من آموزش به اسب است به‌طوری‌که وقتی از راه دور می‌گفتم «بیا» به سمتم حرکت می‌کرد و وقتی از همان راه دور می‌گفتم «بایست» هر جا که بود می‌ایستاد. صحنه‌هایی از سیرک را شاهد بودم که چطور انسان می‌تواند وحشی‌ترین حیوانات مانند شیر، پلنگ و خرس را آموزش دهد و آن‌ها را مانند موجوداتی کاملاً مطیع در اختیار خود بگیرد تا هر کاری که انسان اراده می‌کند را برای رسیدن به یک‌تکه گوشت انجام دهند. ‏
_________
پاورقی:
از وقتی مطمئن شدم نگاه‌داری حیوانات در منزل موجب سلب آزادی ایشان می‌شود از این کار کاملاً منصرف شدم. 👇🏻
👆🏻 این مجموعه تجارب به من آموخته‌اند که انسان‌ها از هوش برتری نسبت حیوانات برخوردار هستند و این برتری به‌قدری واضح است که به‌عنوان نمونه بشر می‌تواند با دستان خود ابزارآلات پیچیده‌ای را بسازد و به‌وسیله‌ی آن‌ها، خانه، ربات، رایانه و دیگر وسایل پیشرفته را طراحی و تولید نماید که یک‌قلم این وسایل، تفنگ است که با آن می‌تواند در مقابل باهوش‌ترین و قوی‌ترین حیوانات نیز از خود دفاع کند درحالی‌که حیوانات ولو برخی کارهایشان پیچیده است، اما این کارها کاملاً محدود، غریزی و تکراری است و آن‌ها مانند انسان از چنان هوش و اختیاری برخوردار نیستند که بتوانند در فعالیت‌های گوناگون و گسترده ورود کرده و ابزارهای معمولی در حد کوزه چه رسد به ربات، رایانه، موشک برای پرتاب به فضا و غیره را طراحی و تولید نمایند. وقتی ثابت است که هیچ انسانی -علیرغم چنین داشتن هوش و قابلیت‌های برتر نسبت به حیوانات- طراح و سازنده‌ی خودش، فرزندانش و دیگر هم نوعان و سایر موجودات طبیعت نیست، به‌طریق‌اولی حیوانات که از هوش و قابلیت‌هایی پایین‌تری نسبت به انسان برخوردار هستند نیز قطعاً طراح و سازنده‌ی خود، فرزندان و دیگر هم نوعانشان نیستند. 👆🏻