🌴آتش، بدون دود، رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیباییهای ترکمنصحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوهای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.
قهرمان رمان در جلد اول گالان اوجا نام دارد که یک قهرمان اسطورهای ترکمن بهشمار میرود. در جلد دوم نویسنده با گذاری کوتاه بر اتفاقات صحرا شرایط را برای معرفی یگانه قهرمانان داستان؛ دکتر آلنی آقاویلر و همسر وفادارش دکتر مارال آقاویلر فراهم میکند. آلنی نوه گالان اوجاست و یک شخصیت واقعی بهشمار میرود. او یک انقلابی تحصیلکردهاست که برای اعتلای نام وطن و رهایی آن از ظلم از هیچ کوششی فرو گذار نمیکند. موضوع اصلی بقیه رمان زندگی و فعالیتهای سیاسی این زوج است.
نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کردهاست. سریالی نیز با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شدهاست.
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
4_5765043062782826095.mp3
7.65M
تفسیر قرآن کریم
جلسه ۷
سوره حمد
آیه ۷
💠 محمد رضا رنجبر
https://t.me/mah_daviat313
https://eitaa.com/mah_daviat313
*درسهایی از قران کریم*
(۲۲۴)
📚 #تفسیر_سوره_بقره
┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄
✍ قسمت دویست و سوم
🍃جلب رضايت اين گروه ممكن نيست🍃
♦️جلب رضايت دشمن، حسابی دارد:
درست است كه انسان بايد با نيروی جاذبه اخلاق دشمنان را به سوی حق دعوت كند، ولی اين در مقابل افراد انعطافپذير است، اما كسانی هستند كه هرگز تسليم حرف حق نيستند، نبايد در فكر جلب رضايت آنها بود، اينجا است كه اگر ايمان نياوردند بايد گفت:به جهنم! و بيهوده نبايد وقت صرف آنها كرد.
🔶هدايت تنها هدايت الهی است: از آيات فوق ضمنا اين حقيقت استفاده میشود تنها قانونی كه میتواند مايه نجات انسانها گردد قانون و هدايت الهی است، چرا كه علم بشر هر قدر تكامل يابد باز آميخته به جهل و شك و نارسايی در جهات مختلف است.
♦️و هدايتی كه در پرتو چنين علم ناقصی پيدا شود، هدايت مطلق نخواهد بود، تنها كسی میتواند برنامه" هدايت مطلق" را رهبری كند كه دارای" علم مطلق" و خالی از جهل و نارسايی باشد و او تنها خدا است.
📚 تفسیر نمونه
╭═━⊰🍃🌸🍃
📚 #تفسیر_سوره_بقره
┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄
✍ قسمت دویست و چهارم
🍃جلب رضايت اين گروه ممكن نيست🍃
♦️حق تلاوت چيست؟اين تعبير تعبير پر معنايی است و خط روشنی برای ما در برابر قرآن مجيد و كتب آسمانی مشخص میسازد، چرا كه مردم در برابر اين آيات الهی چند گروهند:گروهی تمام اصرارشان بر ادای الفاظ و حروف از مخارج آن است آنها دائما در فكر وقف و وصل و حروف يرملون و شد و مدند.
🔶كمترين اهميتی به محتوی و معنی، تا چه رسد به عمل كردن به آن، نمیدهند، به گفته قرآن اينها همانند حيوانی هستند كه كتابهايی بر او حمل شده باشد.گروهی ديگر از الفاظ فراتر رفته و در معانی دقت میكنند و در ريزهكاريها و نكات قرآن میانديشند و از علوم آن آگاهند اما از عمل خبری نيست!.
♦️ولی گروه سومی هستند كه مؤمنان راستينند، قرآن را به عنوان يك كتاب عمل، و يك برنامه كامل زندگی پذيرفتهاند، خواندن الفاظ و انديشه در معانی و درك مفاهيم اين كتاب بزرگ را مقدمهای برای عمل میدانند، و لذا هر زمان قرآن میخوانند روح تازهای در كالبد آنها پيدا میشود، تصميم و اراده تازه، آمادگی و اعمال تازه، و اين است حق تلاوت.
📚 تفسیر نمونه
╭═━⊰🍃🌸🍃
*📔درسهایی از نهج البلاغه*
(۱۹۱)
*⚜️#حکمت_166_نهج_البلاغه⚜️*
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يُعَابُ الْمَرْءُ بِتَأْخِيرِ حَقِّهِ، إِنَّمَا يُعَابُ مَنْ أَخَذَ مَا لَيْسَ لَهُ.
🟡پرهيز از تجاوز به حقوق ديگران (اخلاق اجتماعى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: مرد را سرزنش نكنند كه چرا حقّش را با تأخير مى گيرد، بلكه سرزنش در آنجاست كه آنچه حقّش نيست بگيرد.
════🌼🕊🌼═
*🔰شرح و تفسیر حکمت 166🔰*
👌🔆عيب واقعى اين است!
📜 در بعضى از روايات آمده است امام(عليه السلام) اين سخن حكمت آميز را در پاسخ كسى مى گويد كه از آن حضرت پرسيد چرا شما در گرفتن حق خود در امر امامت شتاب نكرديد. امام(عليه السلام) در پاسخ مى فرمايد: 🔻«براى انسان عيب نيست كه حقش به تأخير افتد. عيب آن است كه چيزى را كه حقش نيست بگيرد»;
🔸البته شك نيست كه تأخير امام(عليه السلام) در مسئله امامت ـ كه از يك سو نص رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) بر خلافت آن حضرت در داستان غدير و غير آن بود و از سوى ديگر افضليت آن حضرت نسبت به تمام صحابه كه جاى انكار براى هيچ فرد منصفى نيست ايجاب مى كرد كه آن حضرت خليفه بلا فصل پيامبر(صلى الله عليه وآله) باشد ـ بدين رو بود كه آن حضرت حق خود را در مسئله امامت كه در واقع حق مسلمانان است مطالبه كرد; اما مخالفان دست به دست هم دادند و او را از رسيدن به آن حق محروم نمودند، بنابراين ايراد كسانى كه مى گويند: ✳️«امامت حق شخصى نبود كه حضرت از آن چشم بپوشد، بلكه حق مردم بود و تأخير در مطالبه چنين حقى روا نيست» پاسخش روشن است و آن اين كه تأخير مزبور در واقع از ناحيه امام(عليه السلام) نبود، بلكه از ناحيه كسانى بود كه سال ها براى رسيدن به آن نقشه ها كشيده بودند و حتى زمانى كه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خواست در آستانه وداع با دار دنيا نامه اى بنگارد و اين حق را تثبيت كند آنها مانع شده و نسبت هاى بسيار ناروايى به ساحت قدس پيامبر(صلى الله عليه وآله) دادند كه داستان اسف انگيزش در تمام كتاب هاى اهل سنت و شيعه آمده است.
✴️ مقايسه اين دو با يكديگر (تأخير حق و گرفتن ناحق) و ترجيح اول بر دومى كاملاً روشن است، زيرا گرفتن ناحق گناه قطعى است در حالى كه تأخير حق چه شخصى باشد و از ناحيه خود انسان تأخير بيفتد و چه حق مردم باشد و از ناحيه دشمنان به تأخير افتد، چيزى نيست كه بر انسان عيب به شمار آيد.
🔰در نامه 28 از نامه هاى امام(عليه السلام) نيز جمله اى شبيه اين جمله حكيمانه گذشت، حضرت در پاسخ معاويه كه گفت: تو را همچون شترى كه افسار زده بودند و مى كشيدند براى بيعت بردند، فرمود: «به خدا سوگند تو مى خواستى با اين گفتارت مرا نكوهش كنى; اما ناخودآگاه مدح كردى و ثنا گفتى. مى خواستى رسوا كنى و خودت رسوا شدى : 🔷براى يك مسلمان عيب نيست كه مظلوم واقع شود مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و يقينش آميخته با شك نگردد».
🔰سيد بن طاووس(رحمه الله) در كتاب كشف المحجة از رسائل مرحوم كلينى نقل مى كند كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) به درخواست جمعى از مردم نامه اى درباره مسائل مربوط به خلافت پس از پيامبر(صلى الله عليه وآله) مرقوم داشت; نامه اى بسيار طولانى و پرمعنا و روشن و شفاف و دستور داد براى رفع هرگونه ابهام در اين مسئله، آن را در هر روز جمعه در برابر مردم بخوانند و ده نفر از ياران سرشناس و معروف و باشخصيت بر آن گواهى دهند،
🔹در ضمن آن نامه همين جمله مورد بحث آمده است. سزاوار است كسانى كه مى خواهند به اعماق مسئله خلافت برسند و پى به كارهاى ناروايى ببرند كه در اين زمينه پس از پيامبر(صلى الله عليه وآله) انجام شد و مظلوميت على(عليه السلام) را دريابند اين نامه را به دقت بخوانند تا بدانند چگونه گروهى هماهنگ حق را از مسيرش منحرف ساختند و مسلمانان را به چه شكلى گرفتار کردند.
════🌼🕊🌼═
قال عليه السَّلام:
أيُّهاالنّاسُ! إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلَيكُم ٱثنَتانِ: ٱتِّباعُ الهَوَىٰ وَ طُولُ الأمَلِ؛
فَأمَّااتِّباعُ الهَوَىٰ فَيَصُدُّ عَنِ الحَقِّ ، وَ أمَّا طُولُ الأَمَلِ فَيُنسِي الآخِرَةِ!( نهج البلاغة ، خطبة٤٢):
مردم هوشیار باشید! هراسناک ترین چیزی که از آن بر شما بیمناکم دوچیز است:
پیروی از خواسته های درونی و درازی آرزو؛
پیروی از خواسته های درونی انسان را از راه حق باز می دارد ، و درازی آرزو جهان دیگر را از یاد می برد.
میلاد امام آگاهی و آزادی و دادگری مبارک باد!
*درسهایی از قرآن کریم*
(۲۲۵)
✍ قسمت دویست و پنجم
🍃جلب رضايت اين گروه ممكن نيست🍃
♦️ادامه حق تلاوت چيست؟منظور اين است كه آيات آن را با دقت بخوانند و حقايق آن را درك كنند و به احكام آن عمل بنمايند، به وعدههای آن اميدوار، و از وعيدهای آن ترسان باشند، از داستانهای آن عبرت گيرند، به اوامرش گردن نهند و نواهی آن را بپذيرند.
🔶به خدا سوگند منظور حفظ كردن آيات و خواندن حروف و تلاوت سورهها و ياد گرفتن اعشار و اخماس [منظور از" اعشار" و" اخماس" تقسيماتی است كه در قرآن میشود مانند تقسيم به سی جزء و يا هر جزء به چهار حزب و امثال آن است.]۴ آن نيست- آنها حروف قرآن را حفظ كردند اما حدود آن را ضايع ساختند.
♦️منظور تنها اين است كه در آيات قرآن بينديشند و به احكامش عمل كنند، چنان كه خداوند میفرمايد: اين كتابی است پر بركت كه ما بر تو نازل كرديم تا در آياتش تدبر كنند" [نقل از ارشاد ديلمی طبق نقل تفسير الميزان، ذيل آيات مورد بحث.]
📚 تفسیر نمونه
╭═━⊰🍃🌸🍃
📚 #تفسیر_سوره_بقره
┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄
✍ قسمت دویست و ششم
🍃.....داستان بنی اسرائیل......🍃
♦️بار ديگر خداوند روی سخن را به بنی اسرائيل كرده و نعمتهای خويش را بر آنها میشمرد مخصوصا برتری و فضيلتی را كه خداوند برای آنها نسبت به مردم زمانشان قائل شده يادآوری میكند.
🔶میفرمايد:" ای بنی اسرائيل به خاطر بياوريد نعمتهايی را كه به شما ارزانی داشتم و نيز به خاطر بياوريد كه من شما را بر جهانيان (بر تمام مردمی كه در آن زمان زندگی میكردند) برتری بخشيدم" .
♦️ولی از آنجا كه هيچ نعمتی بدون مسئوليت نخواهد بود، بلكه خداوند در برابر بخشيدن هر موهبتی تكليف و تعهدی بر دوش انسان میگذارد در آيه بعد به آنها هشدار میدهد و میگويد:" از آن روز بترسيد كه هيچكس به جای ديگری جزا نمیبيند" .
📚 تفسیر نمونه
┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅
*📔درسهایی از نهج البلاغه*
(۱۹۲)
*⚜️#حکمت_167_نهج_البلاغه⚜️*
وَ قَالَ (علیه السلام): الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ [مِنَ الِازْدِيَادِ] الِازْدِيَادَ.
🟡خود پسندى و محروميّت ها (اخلاقى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: خود پسندى مانع فزونى است.
════🌼🕊🌼═
*🔰شرح و تفسیر حکمت 167🔰*
👌🔆 مانع بزرگ ترقى:
📜در روایات اسلامى اشارات گسترده اى به آثار سوء عُجب شده است;
🔰در حدیثى امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «إنَّ اللهَ عَلِمَ أنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَلَوْلا ذلِکَ ما ابْتُلِىَ مُؤْمِنٌ بِذَنْب أبداً; خدا مى داند که (حتى) گناه براى مؤمن از عُجب بهتر است (زیرا گناه، او را به نقایص خود آشنا مى سازد و به درگاه خدا مى رود، توبه مى کند و راه تکامل را مى پوید) و اگر چنین نبود هیچ گاه مؤمن به گناهى آلوده نمى شد».
🔰در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَکَ; کسى که گرفتار خودپسندى شود هلاک مى شود».
✳️از دیگر آثار سوء عُجب و خودپسندى این است که گاه اعمال زشت خود را نیک و صفات رذیله خویش را حسنه مى پندارد و این بلاى بزرگى براى او مى شود; نه به اصلاح خویشتن مى پردازد و نه از گناهان خود توبه مى کند.
🔰باز در حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است: انسان گاهى عملى انجام مى دهد و از آن بیمناک و ترسان است (چون مى داند یا احتمال مى دهد کار خلافى بوده) سپس کار نیکى انجام مى دهد و عُجب پیدا مى کند. امام(علیه السلام) فرمود: این شخص در حالت اول که خائف است حالش بهتر از حالت دوم است که اعجاب به نفس دارد».
🔰در ذیل حکمت 46 نیز احادیثى در این باره آورده ایم. نقطه مقابل عُجب خودکم بینى و تواضع و فروتنى است که سبب مى شود انسان در صدد اصلاح خویش و رفع نقائص از وجود خود برآید و به یقین خداوند به چنین بندگانى نیز کمک خواهد کرد.
سعدى در این زمینه مثال زیبا و پرمعنایى زده است:
یکى قطره باران ز ابرى چکید * خجل شد چو پهناى دریا بدید
که جائى که دریاست من کیستم * گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید * صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایى رسانید کار * که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندى از آن یافت کو پست شد *** دَرِ نیستى کوفت تا هست شد
✴️این سخن را با سخنى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) خاتمه مى دهیم: یکى از وصایاى آن حضرت به على(علیه السلام) این بود: «یا عَلِیُّ ثَلاثٌ مُهْلِکاتٌ شُحٌّ مُطاعٌ وَهوىً مُتَّبَعٌ وَإعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ;🔻 سه چیز است که انسان را هلاک مى کند:
✅ بخلى که انسان از آن پیروى کند
✅ و هواى نفس که شخص در برابر آن تسلیم گردد
✅ و اعجاب به نفس.
════🌼🕊🌼═
پرسش وپاسخ براساس نظراندیشمندان:
(۳۲)
♦️چه کسانی مایه افتخار اسلام و چه کسانی مایه ننگ اسلامند؟!*
*🔸خاطره ای بسیار آموزنده از استاد شهید مطهری*
*🔽 انجمن اسلامى دانشگاه شيراز از من براى سخنرانى دعوت كرده بودند .*
*در آنجا استادها و حتى رئيس دانشگاه، همه بودند.*
*🔽يكى از استادهاى آنجا- كه قبلًا طلبه بود و بعد رفت آمريكا تحصيل كرد و دكتر شد و آمد و واقعاً مرد فاضلى هم هست- مأمور شده بود كه مرا معرفى كند.*
*🔽آمد پشت تريبون ايستاد (جلسه هم خيلى پرجمعيت و با عظمت بود) يك مقدار معرفى كرد:*
*من فلانى را مى شناسم، حوزه قم چنين، حوزه قم چنان و ...*
*🔽بعد در آخر سخنانش اين جمله را گفت:*
*«من اين جمله را با كمال جرأت مى گويم:*
*اگر براى ديگران لباس روحانيت افتخار است، فلانى افتخار لباس روحانيت است».*
*🔽 از اين حرف آتش گرفتم.* *ايستاده سخنرانى مى كردم، عبايم را هم قبلًا تا مى كردم و روى تريبون مى گذاشتم.*
*🔽مقدارى حرف زدم، رو كردم به آن شخص، گفتم:*
*آقاى فلان! اين چه حرفى بود كه از دهانت بيرون آمد؟!* *تو اصلًا مى فهمى چه دارى مى گويى؟!*
*من چه كسى هستم كه تو مى گويى فلانى افتخار اين لباس است؟*
*🔽 با اينكه من آن وقت دانشگاهى هم بودم و به اصطلاح ذو حياتين بودم،*
*🔽 گفتم: آقا! من در تمام عمرم يك افتخار بيشتر ندارم، آن هم همين عمامه و عباست.*
*من كى ام كه افتخار باشم؟!*
*🔽 اين تعارفهاى پوچ چيست كه به همديگر مى كنيم؟!*
*🔽ابو ذر غفارى را بايد گفت افتخار اسلام است؛ اين اسلام است كه ابو ذر پرورش داده است.*
*🔽عمّار ياسر افتخار اسلام است؛ اسلام است كه عمّار ياسر پرورش داده است.*
*🔽بو على سينا افتخار اسلام است؛* *اسلام است كه نبوغ بو على سينا را شكفت.*
*🔽خواجه نصير الدين افتخار اسلام است،*
*🔽صدر المتألّهين شيرازى افتخار اسلام است،*
*🔽شيخ مرتضى انصارى افتخار اسلام است،*
*🔽مير داماد افتخار اسلام است،* *شيخ بهايى افتخار اسلام است.*
*🔽 اسلام، افتخار البته دارد؛ يعنى فرزندانى تربيت كرده كه دنيا روى آنها حساب مى كند و بايد هم حساب كند،*
*چرا كه اينها در فرهنگ دنيا نقش مؤثر دارند.*
*🔽 دنيا نمى تواند قسمتى از كره ماه را اختصاص به خواجه نصير الدين ندهد و نام او را روى قسمتى از كره ماه نگذارد،*
*براى اينكه او در بعضى كشفيات كره ماه دخيل است.*
*🔽او را مى شود گفت افتخار اسلام.* *ماها كى هستيم؟! ما چه ارزشى داريم؟*
*🔽 ما را اگر اسلام بپذيرد كه اسلام افتخار ما باشد، اسلام اگر بپذيرد كه به صورت مدالى بر سينه ما باشد، ما خيلى هم ممنون هستيم.*
*ما شديم مدالى به سينه اسلام؟!*
*ماها ننگ عالم اسلام هستيم،*
*🔽اكثريت ما مسلمانها ننگ عالم اسلام هستيم.*
*پس تعارفها را كنار بگذاريم؛ آنها تعارف است.*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه* *حسينى(۱ و ۲))، ج۱۷، ص:۱۵۵- ۱۵۶-با ویرایش جزئی*
#زندگی_با_آیهها
۞«وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»
❤️«پروردگار شما گفته است:مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند!»
💌|غافر ۶۰|
╭═━⊰🍃🌸🍃
💞چو لرزد زمين با تكانى سترگ
🍃بـرون افـكـنـد رازهـاى بـزرگ
💞 در آن روز مـحشـر بگويد بـشـر
🍃 زمين را چـه آمد بلائى بـه سـر
💞زمين خـلـق را سـازد آگـه ز كـار
♦️«هنگامی که زمین شدیداً به لرزه درآید _ و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد! _ و انسان میگوید:زمین را چه میشودکه این گونه میلرزد؟! _ در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو میکند»
✍️ پیام آیه (زلزله ۱تا۴):
۱_هستی شعور دارد.
۲_قيامت روز تحيّر انسان است.
۳_زلزله بزرگ زمين در آستانه قيامت، امری قطعی و حتمی است.
╭═━⊰🍃🌸🍃
*درسهایی ازقران کریم*
(۲۲۶)
📚 #تفسیر_سوره_بقره
┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄
✍ قسمت دویست و هفتم
🍃.....داستان بنی اسرائیل......🍃
♦️و چيزی به عنوان غرامت و يا فديه كه بلاگردان آنها باشد پذيرفته نمیشود" (وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ)." و هيچ شفاعتی (جز به اذن پروردگار) او را سود ندهد" (وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ).و اگر فكر میكنيد كسی در آنجا- جز خدا- میتواند انسان را كمك كند اشتباه است چرا كه" هيچكس در آنجا ياری نمیشود".
🔶بنا بر اين تمام راههای نجات كه در اين دنيا به آن متوسل میشويد همه بسته است، تنها و تنها يك راه باز است، و آن راه ايمان و عمل صالح، و در برابر گناهان توبه كردن و اصلاح خويش نمودن است.
♦️امامت" اوج افتخار ابراهيم (ع):از اين آيات به بعد سخن از ابراهيم پيامبر بزرگ خدا و قهرمان توحيد و بنای خانه كعبه و اهميت اين كانون بزرگ توحيد و عبادت است كه ضمن هيجده آيه اين مسائل را بر شمرده است.
📚 تفسیر نمونه
╭═━⊰🍃🌸🍃
📚 #تفسیر_سوره_بقره
┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄
✍ قسمت دویست و هشتم
🍃داستان امامت اوج افتخار ابراهيم (ع)🍃
♦️هدف از اين آيات در واقع سه چيز است : نخست اينكه مقدمهای باشد برای مساله تغيير قبله كه بعدا مطرح میشود تا مسلمانان بدانند اين كعبه از يادگارهای ابراهيم پيامبر بتشكن است و اگر امروز مشركان و بت پرستان آن را تبديل به بتخانه كردهاند اين يك آلودگی سطحی است و چيزی از ارزش و مقام كعبه نمیكاهد.
🔶ديگر اينكه يهود و نصاری ادعا میكردند ما وارثان ابراهيم و آئين او هستيم و اين آيات (در ارتباط با آيات فراوانی كه در باره يهود گذشت) مشخص میسازد كه آنها تا چه حد از آئين ابراهيم بيگانهاند.
♦️سوم اينكه مشركان عرب نيز پيوند ناگسستنی ميان خود و ابراهيم قائل بودند، بايد به آنها نيز فهمانده شود كه برنامه شما هيچ ارتباطی با برنامه اين پيامبر بزرگ بتشكن ندارد.در آيه مورد بحث نخست میگويد:" بخاطر بياوريد هنگامی را كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگون آزمود و او از عهده آزمايش به خوبی بر آمد.
🔶آری اين آيه از مهمترين فرازهای زندگی ابراهيم ع يعنی آزمايشهای بزرگ او و پيروزيش در صحنه آزمايشها سخن میگويد، آزمايشهايی كه عظمت مقام و شخصيت ابراهيم را كاملا مشخص ساخت، و ارزش وجود او را آشكار كرد.
📚 تفسیر نمونه
╭═━⊰🍃🌸🍃