غرق خون وقت صحنه ّآخر
بین گودال داشت جان میداد
با نفسهای گرم و بی رمقش
دل حضار را تکان میداد
مادری در میان هق هق و اشک
مشت بر سینه میزد و با درد
یک نگاهش به سمت مقتل بود
یک نگاهش به چهرههایی زرد
آتش از خیمهها که بالا رفت
روضه خوان داشت نغمه سر میداد
گفت:
او میدوید و من...
انگار
از غمی بی امان خبر میداد
دانههای سفید برف آرام
مثل یک دستۀ عزا از راه
آمدند و شدند تسکین
عطش کودکان ثارالله
آتش خیمهها فروکش کرد
دل ولی همچنان تلاطم داشت
مرد قصه میان خون، اما
گوشه چشمی به سمت مردم داشت
بوق شیپور و طبل ماتم را
هرکسی میشنید میلرزید
شمر آمد ...ولی همه دیدند
دستهایش شدید میلرزید
شمر تعزیه بغض کرد و گریست
گفت: لعنت به من اگر که تو را....
خنجر از دست او زمین افتاد
گفت دستم بریده باد آقا
.
.
.
.
.
.
تعزیه ختم شد
همه رفتند
باز او ماند و صحنۀ گودال
بعداز آنکه سکوت جاری شد
ساربان آمد و...
زبانم لال
#جواد_الهی_پور
https://eitaa.com/eshare
شاعر بی ذوقتان تا دست بر دفتر گذاشت
قافیه خون دلی بر سرخی جوهر گذاشت
قافیه "سر" بود و مضمون چند بیتی مرثیه
آتشی بر دفترم افتاد و خاکستر گذاشت
تا قلم از "سر" نوشت، افتاد یاد قتلگاه
سرنوشت سرخ، "سر" را بر لب خنجر گذاشت
مؤمنِ عدلم ولی هرگز نفهمیدم چرا؟!
"سرترین آقای دنیا را خدا بی" سر"گذاشت"
روی نیزه قاری قرآن شد و در بزم شام
بین یک تشت طلا، لب بر لب دختر گذاشت
ارغوان از ضرب سیلی در خرابه جان سپرد
عمه اش را بی قرار خاطرات "در" گذاشت
اوج عزت را ببین، عباس بی مشک و علم
تشنه لب، سر را به روی دامن مادر گذاشت
جبرئیل آمد ببیند شبه پیغمبر چه شد؟!
شهپرش را زیر جسمِ درهم اکبر گذاشت
زیر سمِ اسبها قاسم تماشایی شده
نعل تازه بوسه ها بر صورت و پیکر گذاشت
گرم بود و دود بود، اما نبود آب ای فلک
تشنگی بی رحم بود و غنچه را پرپر گذاشت
اوج روضه در منای کربلا این صحنه بود
بی حیا از پشت خنجر را روی حنجر گذاشت
روضه ی مکشوف را زینب تماشا کرده بود
"ذبح اعظم" داغ را بر سینه ی مضطر گذاشت
تار و پود هستی او صبر بود و غیرتش
هستی خود را برای یک نخِ معجر گذاشت
گردش شمس و قمر را روی نیزه دیده بود
با دلی لبریزِ غصه پای در محشر گذاشت
محتشم باید بخواند مرثیه، من کیستم
اوکه با ترکیب بندش، چشم ها را تر گذاشت
#صل_الله_علیک_یا_ابا_عبد_الله
#مرتضیدرزی
https://eitaa.com/eshare
ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/eshare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دكتر عصام العماد گفت: وقتي در دانشگاه «محمد سعود» عربستان درس ميخواندم تعداد زیادی رساله دكترا در تكفير شيعه وجود داشت. اين در حالي است كه در حوزههاي علميه ايراني ما فتوايي بر تكفير اهل سنت نديدهام.
شيعه شدنم را هديه آسماني می دانم ، من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصيل بودم و با خود در اين انديشه بودم كه پس از قرنها ارادات خالصانه نسبت به امام علي و امام حسين علیهما السلام و ديگر امامان بزرگوار،
همچنان در قلوب عدهاي موج ميزند و كهنه نشده است و از طرف ديگر نقدهاي شديد نسبت به امام علي علیه السلام و امام حسين علیه السلام را در مجالس علمي عربستان مشاهده ميكردم و ميديدم ظلمهاي يزد و معاويه توجيه ميشود ولي به راحتي امامان شيعه نقد ميشوند.
مشاهده ميكردم در عربستان كتابهايي در دفاع از يزيد و... نوشته شده و هيچگونه انتقادي بر آنان وارد نمی شود. بنده مجالسي را مشاهده ميكردم كه به راحتي امام علي علیه السلام را نقد ميكنند
ولي وقتي فضايل امام -كه حتي در خود كتابهايشان نيز هست- ميشنوند، قدرت تحمل ندارند. اينگونه جريانات باعث شد بر نفسم عتاب كنم و خود را به مطالعه در سيره اهل بیت علیهم السلام وادار نمایم.
#عصام_العماد
27.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهالی ندبه چه کسانیاند؟
عاشورا متشکل از سه صف از مردم بود نه دو صف حسینیان و یزدیان و صف سوم ؛ بیطرفها یا اهالی قعود صف سوم بودند که اهالی تپه ندبه هم نام دارند. این افراد در یک تپه جمع شدند و برای امام حسین(ع) ندبه خواندند. طبق اسناد تاریخی گفته میشود هیچ فرد بالغی در کوفه نمانده بود مگر این که به جنگ اعزام شد ولی در بین اعزام بسیاری سپاه عبیدالله را ترک میکردند و لشکر ۱۰۰۰ نفری تا به کربلا میرسید ۳۰۰ نفر میشد چرا که از جنگ با امام ابا داشتند. با این حال نمیتوانستند به کوفه برگردند چون گردن زده میشدند. این افراد به سپاه امام هم نمیپیوندند و در بیابانهای اطراف ساکن شدند و گریه میکردند و برای پیروزی امام دعا میکردند که برخی نیز به آنها اعتراض میکردند که چرا به جای دعا به یاری امام نمیروید. این درس مهمی است که بیطرفها هم باعث شکست در صفین شدند و هم عاشورا را رقم زدند. در یک جامعه دینی بیطرفی به نفع دشمن است.
#محسن_قنبریان
https://eitaa.com/eshare
اشاره 👈 علیرضا قربان خان
عنکبوتمادهخانهمیسازدو نر رامیکشدوبچههامادررامیکشند
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
مَثَلِ كسانى كه غير خدا را سرپرست خود برگزيدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانهاى ساخته؛ و البتّه سستترين خانهها خانهى عنكبوت است اگر مىدانستند.
عنکبوت ماده بعد از جفت گیری عنکبوت نر را میکشد و میخورد
بچه ها وقتی بزرگ میشوند عنکبوت مادر را میکشند و میخورند
خانواده عجیبی است. سست ترین خانه ها، خانه عنکبوت است.
فایده اول
چرا عنکبوت در قرآن به صیغه مونث ياد شده درحالي كه عنكبوت مذكر است⁉️
آيه ميگويد مثل الذين اتخذوا من دون الله اولياء كمثل العنكبوت اتخذت بيتا
(العنكبوت 41)
آيا متوجه،،، تاء،، مونث در كلمه ،،،اتخذت،،، شديد
عنكبوت مذكر يا مونث است؟آيا هذا عنكبوت يا هذه عنكبوت گفته ميشود؟
درستش هذا عنكبوت است چونکه مذکر است پس چرا تاء مونث دركلمه اتخذت امده؟
منكرين و شكاكان ايراد گرفتن و گفتن كه اين خطايي از قرآن است العياذ بالله گفتن كه بايد كمثل العنكبوت اتخذ بيتا گفته بشه چونکه عنکبوت مذکره
ولی پروردگار اراده کرد معجزه ای در این موردبیاورد،نشانه ای برای تقویت قلبمان،و کافران را ذلت خواری بیفزاید.
تکنولوژی امروزی ثابت كردكه فقط عنكبوت ماده ميتواند تار بتند،در حالي كه عنكبوت مذكر(نر) از تارهاي خود فقط براي جابجايي بين درختان واماكن استفاده ميكندو قادر به تنيدن تار نيست
اگر خداوند متعال در آیه خود میفرمود کمثل العنكبوت اتخذ بيتا، آيه از نظر علمي خطا واشتباه است ولي خداوند متعال تاء مونث را در آيه آورد تا ايمان در دلهايمان تقويت گردد و بدانيم كه كلام حق است
فايده دوم
عنكبوت مونث بعد از به دنيا آوردن فرزندان ،عنكبوت مذكر را ميكشد و به خارج از منزل مي اندازد!!
وبعد از اينكه فرزندان عنكبوت بزرگ شدن ،مادر خود را ميكشند و به خارج از خانه مي اندازند!!
خانواده عجيبي ست از بدترين خانواده ها به معناي واقعي ست!!
خداوند در قرآن كريم وصف كرده خانواده را
(وان اوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون)
منظور سوره از ذکر داستان خانواده و تار عنکبوت این است که فتنه ها همچون تار عنکبوت پیچیده و گرفتار کننده هستن واهل فتنه خودشان قربانی میشوند
کمال الملک نقاش چیره دست
ایرانی (دوران قاجار) برای آشنایی
با شیوه ها و سبکهای نقاشان فرنگی
به اروپا سفر کرد
زمانی که در پاریس بود
فقر دامانش را گرفت و حتی برای سیر کردن
شکمش هم پولی نداشت
یک روز وارد رستورانی شد و سفارش غذا داد
در آنجا رسم بود که افراد متشخص پس از صرف غذا پول
غذا را روی میز میگذاشتند و میرفتند،
معمولا هم مبلغی بیشتر، چرا که
این مبلغ اضافی بعنوان انعام به گارسون میرسید
اما کمال الملک پولی در بساط نداشت
بنابراین پس از صرف غذا از فرصت استفاده کرد
از داخل خورجینی که وسایل نقاشی اش در آن بود
مدادی برداشت و پس از تمیز کردن
کف بشقاب عکس یک اسکناس را روی آن
کشید
بشقاب را روی میز گذاشت
و از رستوران بیرون آمد
گارسون که اسکناس را داخل
بشقاب دید دست برد که آن را
بردارد
ولی متوجه شد که پولی در کار
نیست و تنها یک نقاشی ست
بلافاصله با عصبانیت دنبال
کمال الملک دوید یقه او را گرفت
و شروع به داد و فریاد کرد
صاحب رستوران جلو آمد و جریان
را پرسید
گارسون بشقاب را به او نشان داد
و گفت این مرد یک دزد و شیادست
بجای پول عکس اش را داخل بشقاب کشیده
صاحب رستوران که مردی هنر شناس بود
دست در جیب برد و مبلغی پول به کمال الملک داد
بعد به گارسون گفت رهایش کن
برود این بشقاب خیلی بیشتر از
یک پرس غذا ارزش دارد
امروز این بشقاب در موزه ی لوور پاریس بعنوان بخشی از تاریخ هنری این شهر نگهداری میشود.
بزرگان زاده نمیشوند٬ ساخته میشوند ...
https://eitaa.com/eshare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد
خون می رود نهفته ازین زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد
من بر نخیزم از سر راه وفای تو
از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد
روزی که جان فدا کنمت باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد!
ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
و آن لعل فام خنده زد از جام لاجورد
باز آید آن بهار و گل سرخ بشکفد
چندین منال از نفس سرد و روی زرد
در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت
کی می رسند خانه پرستان خوابگرد
خونی که ریخت از دل ما ، سایه ! حیف نیست
گر زین میانه آب خورد تیغ هم نبرد
#سایه
https://eitaa.com/eshare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاصه ی تمام دعاها از زبان مولا علی (ع)
۱- الْحَمْدُ للهِ عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ
۲- أَسْئَلُ اللهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ
۳- أَعُوذُ باللهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ
۴- أَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ
https://eitaa.com/eshare
جهان ز جنسِ اثرهای این و آن خالیست
به هرزه، وهم، مچینید کاین دکان خالیست
گرفته است حوادث، جهاتِ امکان را
ز عافیت چه زمین و چه آسمان خالیست
به رنگ چنبر دف در طلسم پیکر ما
به هرچه دست زنی منزل فغان خالیست
ز شکر تیغ تو، یا رب چسان برون آید
دهان زخم اسیری که از زبان خالیست
اگرچه شوق تو لبریز حیرتم دارد
چو چشمِ آینه، آغوش من همان خالیست
ترشحی به مزاج سحاب فیض نماند
که آستین کریمان چو ناودان خالیست
به چشم زاهد خودبین چه توتیا و چه خاک
که از حقیقت بینش چو سرمهدان خالیست
کدام جلوه که نگذشت زین بساط غرور
تو هم بتاز که میدان امتحان خالیست
فریب منصب گوهر مخور که همچو حباب
هزار کیسه در این بحر بیکران خالیست
ز چاک دانهٔ خرما، شد اینقدر معلوم
که از وفا دل سخت شکرلبان خالیست
گهر ز یأس، کمر بر شکست موج نبست
دلیکه پر شود از خود، ز دشمنان خالیست
به جیبِ تست اگر خلوتی و انجمنیست
برون ز خویش کجا میروی؟ جهان خالیست
به همزبانی آن چشم سرمهسا، #بیدل
چو میل سرمه، زبان من از بیان خالیست