زیارت عاشورا🖤 التماس دعا رفقا🤲🏻 #محرم #یا_حسین ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────

مرجــان‌های دریایی حالت نرمی دارند. این نـ🥰ـرمی تا زمانی که مرجان داخل آب هست برقراره. بلافاصله که مرجان دور از آب قرار بگیره، نرمی خودش رو از دست میده و به طور کامل تبدیل به سـ😧ـنگ می‌شه. ❗️دقیقاً مثل انسان ، وجود انسـان مثل مرجـانه😶‍🌫. تا زمانی که انسان در ارتباط با خدا باشه مثل مرجان نـ🌱ـرم هستش. رئوفه، اهل خضوع و خشوع هستش، در رابطه با انسان‌ها اهل خوبـ☘ـی کردن هستش. کافیه نـ🌞ـور و یــاد خـدا از انـ🌻ـسان فاصله بگیره، درست مثل مرجانی که از آب بیرون افتاده مثل سنگ میشه (: #یک_قطره_آگاهی ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

*پادکست کتاب سو من سه💚* *گویـ🔉نده: مائده آقاجانی * *پارت(۳۱) #کتابخانه_نور #پادکست #پارت_۳۱ ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

*متنِ کتـ📚اب سو من سه:* *پارت (۳۱)* رفتیم کوه . اکیپ ما بود و اکیپ مصطفی به اضافه مهدوی و برادرش . هیچکس نفهمید این کوه برای من و علی‌رضا چقدر خوب بود ... چون هیچکس نمی‌دانست حال ما چه طور بود . وسط همه جار و جنجال زندگی. همه باید یکی را داشته باشند که حالش خوب باشد. مهدوی مثل یک حال خوب است . یک هوای پاک . یک حس شیرین بودن پشتیبان. کوه کلا حس و حال خودش را دارد . امکان ندارد که پا بگذاری روی خاکش تو را یک دور در آغوشش فشار ندهد تا انرژی منفیت را یک جا تخلیه کند. اصلا کوه مرد است ، نامردی در مرامش نیست. این حس را برادر مهدوی هم به من میداد. مهدوی با برادرش آمده بود.خیلی کار درست بود . هیأت علمی و خارج رفته بود اما یک ذره برایمان قیافه نگرفت. مثل این که مریض احوال هم بود . یکی دوتا لغز هم بارش کردند اما بامرام خودش طوری جواد داد که جو را عوض کرد . من من آدم شیفته شدن نیستم اما دلم خواست که یکی دو دور دیگر با او کوه را بالا پایین بروم . هرچند موقع نماز که شد ، عقب کشیدم و کنار مهدوی و مصطفی نایستادم. نماز را او خواند ؛ من آرامش پیدا کردم . تا صبح ادامه می داد ؛ خودم را پیدا می کردم . تازه فهمیدم دویست سی صد قسمت انیمیشن های مزخرف توییت که زیراب خدا را میزند ، یک مشت فریب است. گول خوردم. شب هایی که آن ها با قیافه مضحک کارتونی ادعا میکردند خدا هستند و زیراب همه چیز را میزدند، چه قدر ناآرام و پر درد می شدم . آدم دلش میخواهد دو مثقال حال این دوتا برادر را داشته باشد. آدم هرچقدر آتئیست باشد و کافر ، باز هم دارد یکی را می پرستد. یکی که شاید شیطان باشد . چون دل همه یک خدا می خواهد ، یک خالق ، یک قدرت برتر ، یک خوب بی نظیر ؛ که مثل همه نباشد و همیشه باشد . من همه این ها را نداشتم . دلم می خواست ، ذهنم را اما این انیمیشن ها و فیلم ها به گند کشیده بودند. ولی خداوکیلی دنیای بی خدا می شود چی ؟ تا نماز بخوانند من همه این ها را در ذهنم الک می کردم . برادر مهدوی بعد از نمازش هم نشست و خیلی راحت جواب تکه ای که به مزار شهدا رفتیم را داد . پدر مهدوی شهید بی سر بود . مهدوی و برادرش بی توقع یتیم بودند! #کتابخانه_نور #پارت_۳۱ ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

ما یادمــون رفــ😕🤫ـته که پیامبران، امامان و... "اولیای الهی‌" اند و ما می‌خوایم با کمـ🤝ـک از اونا به منــبع برسیم. ما نمی‌تونیم مســتقیم از خــدا یه سری چیزا رو دریافــت کنیم چون ظرفـ🌊🥣ــیتش رو نداریم! ــ❗️ــ در نتیجه خداوند واسطه برای ما آورد که ارتـ💞ـباط برقرار کنم با اون واسطه‌ها و در آخر با خود منــشا. #یک_قطره_آگاهی ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

*پادکست کتاب سو من سه💚* *گویـ🔉نده: مائده آقاجانی * *پارت(۳۲) #کتابخانه_نور #پادکست #پارت_۳۲ ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

*متنِ کتـ📚اب سو من سه:* *پارت (۳۲)* هک می‌کنم. یعنی می‌روم سراغ مصطفی نوچه مهدوی. مخ کامپیوتر و ریاضی است. قبول که نمی‌کردم؛ قبولاندمش. دو روز التماس کردم تا دو روز کار کرد و پیج علیرضا را هک کرد. هر خطی را که می‌خواندیم یک سلول از میلیون سلول هم می‌مرد. جوانمرگ نشوی علیرضا! خاک بر سر بشوی علیرضا! لب جوبی‌ها شیطان پرست بودند و اساسی فشار می‌آوردند به علیرضا! آن همه استدلال برای او زیاد است. من خودم هم داشتم چپ می‌کردم،مصطفی مثل آدم جواب هر استدلال چرتشان را برایم می‌گفت،یا رفت پرسید و آورد. بعد از آن شد یک مول پیج شان ... که بینشان دست و پا می‌زد. علیرضا هم هر بار که از دیدار با مهدوی برمی‌گشته کمی جواب می‌داده است. چه گیری داده اند! می نویسم شما نخوانید ؛ خیلی ترسیده ام . قرارمان با مصطفی باقی می ماند . پیج های آن سه تا را هم هک می کند و می خواند . هر غلطی بشود در یک ذهن کثیف نوشت آن ها انجام داده اند . مصطفی عکس هایشان را می بیند و آرام می گوید : ـ اینا مگه چند سالشونه این قدر قساوت قلب دارن ؟ سه سالی از ما بزرگ ترند . بیست و یک ساله اند. #کتابخانه_نور #پارت_۳۲ ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

☘ ذکر روز جمعه ــــــــــــ💚ـــــــــــ 🕋 به نیت صد مرتبه ‌ #ذکر #روز ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

زیارت عاشورا🖤 التماس دعا رفقا🤲🏻 #محرم #یا_حسین ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────

پادکست کتاب سو من سه💚 گویـ🔉نده: مائده آقاجانی پارت(۳۳) #کتابخانه_نور #پادکست #پارت_۳۳ ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

☘ ذکر روز شنبه ــــــــــــ💚ـــــــــــ 🕋 به نیت صد مرتبه ‌ #ذکر #روز ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────╯

زیارت عاشورا🖤 التماس دعا رفقا🤲🏻 #محرم #یا_حسین ╭─────────────𖧷🪴𖧷╮ https://eitaa.com/eshgemana ╰──────────────────