فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣😂
آقا برای ازدواج یه دختره طرف دار اصلاحات پیدا کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️
روش کاری اصلاح طلبها😂..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری 📲
میخوام آخر این داستانو ببینم
تا اون روز نیاد هیچجایی نمیرم
مهره هامو از اول پچینمو
به نام خدا بیاد رو دفتر سفیدم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😁💕
تقلب رسوندن آقای جلیلی به پزشکیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂🤦🏽♀
چطوری چطوری چطوری؟
فکر کنم کار اجراییش صدا پیشگی استاد شیفو بوده، آخه تقریباً صداشون مثل همه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲
جوابشو بدین اگر تونستین😏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲
🥹قربونش بشمه منه
.
اگه گفتین :
از شنبه قراره کی بیاد؟؟؟
جلیلی؟؟؟
پزشکیان؟؟؟
نههههههههه
مختار میاد😁
از شنبه شب ساعت ۱۰ شبکه آی فیلم😂
.
💬l#حرف_حساب
مدام از خودتان بپرسید آیا کاری که الان
مشغول انجام آن هستم بیشترین بازده
برای وقت صرف شده را دارد یا نه؟!
💬l#حرف_حساب
شاید تقصیر آدمها نیست
که نمیتوانند روی حرفشان ،
وعده هایشان و احساساتشان بمانند
آنها بر روی زمینی زندگی میکنند
که روزی یکبار خودش را دور میزند ...
برای بستن دهان افرادی كه در زندگی شما مدام دخالت ميكنند بهترين پاسخ اين است:
- از پیشنهادتان ممنونم، بهش فكرميكنم
- ممنونم شاید حق با شما باشد
این یعنی پایان بحث ...
🍃عشقــ جانــ🍃
. بینید جواب عشق جانم چی بوده 👀 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃
جانم به جانت بسته است ای جان من جانان من ...
🍃عشقــ جانــ🍃
﷽ #رمان #پارت۱۹ فاطمه و محمد فضولی شون گل کرده، اومده بودن پشت در و هی می کوبیدن به در. می گفتند که
﷽
#رمان
#پارت۲۰
سعید هم از همون پشت در، بلند جواب مریم رو داد و گفت:
_صحبت خصوصی مردونه داشتیم. تمومه. کم کم داریم میایم.
مریم هم ادامه داد:
_زود باشید. غسل جمعه تونو هنوز نکردید.
سعید دستی بر شانه ی علی گذاشت و به عنوان پایان بحث گفت که:
_راستی بابا جان کسی که بخواد دو یا چند تا غسل انجام بده، میتونه برای همه شون نیت کنه و فقط یک بار غسل کنه. مثلاً صبح بیدار شد و دید محتلم شده و غسل جنابت برش واجب شده و دیگه مثلاً اون روز جمعه هم هست و اتفاقی با عید غدیر که غسل مستحبی داره هم مصادف شده، اون موقع میشه نیت کرد که برای رضای خدا غسل جنابت، غسل جمعه و غسل روز عید غدیر می کنم و یک بار غسل رو انجام میده و این کفایت از غسل واجب جنابت و غسل های مستحبی جمعه و عید غدیر می کنه و دیگه لازم نیست سه بار غسل کنه.
راستی علی جان یه خبر خوب هم برات دارم.
لب های علی به خنده باز شد و با هیجان پرسید:
_چه خبری؟
سعید ادامه داد:
_کتاب احکام پسران آقای فلاح زاده رو تا آخر درس 33 که درباره ی مبطلات روزه ست با دقت بخون. بعد من ازت می پرسم. اگه بلد بودی یه جایزه ویژه داری که خیلی خوشحالت میکنه.
علی با شوق پرسید:
_بابا میشه جایزه برام گوشی بخری؟
سعید بدون هیچ واکنش خاصی، کمی لبخند زد و گفت:
گوشی که الان به درد شما نمی خوره بابا جان.
علی صاف تر نشست و گفت:
_ولی همه دوستام دارن و فقط من ندارم. چه اشکالی داره منم داشته باشم؟
سعید جواب داد:
_می دونی بابا خیلی از پدر و مادرهایی که برای بچه هاشون گوشی می خرند متاسفانه از ضررهای گوشی برای بچه ها اطلاع ندارند و بعد مدتی هم از این کارشون پشیمون میشن. شما هر وقت برای درس و مدرسه به گوشی نیاز داشته باشی گوشی مامان در اختیار شماست. همه تون هم که یه روز در میون بیست دقیقه با گوشی مامان اجازه ی بازی دارین. دیگه چی میخوای بابا؟ کافی نیست؟ می دونی بابا این گوشی ها ذهن و استعداد خیلی از بچه ها رو از بین برده.
یکی از بچه های شرکت برامون تعریف می کرد که پسرمو که سال گذشته درسش خیلی خوب بود بردیم مدرسه جدید ثبت نام کنیم. وقتی ازش آزمون ورودی و تست هوش گرفتند، گفتند بچه ی شما مشکوک به کودن بودنه!
بعد که بچه شونو بردن و با یه روان شناس امین صحبت کردن، اون مشاور گفته بوده دلیل این حالت بچه تون اینه که خیلی زیاد با گوشی و بازی های رایانه ای در ارتباطه. جالبیش اینه که فقط در عرض چند ماه بعد از خریدن گوشی اینقدر تاثیر منفی داشته.
چند روز پیش از رادیو شنیدم که یه پسر نوجوون روزانه حدود 19 ساعت پای گوشیه و بازی می کنه. خصلت بسیار بد و بسیار مضر گوشی برای همه، تاکید می کنم برای همه، یعنی هم بچه ها و هم بزرگ ترا اینه که شدیداً اعتیادآوره. خیلی بدتر از هرچه مواد مخدر و اعتیادآور، آدم رو معتاد میکنه. بعد هم آدمو از کار و ورزش و مطالعه و خانواده و در یک کلام از زندگی و آرامش تو زندگی دور و جدا می کنه. حالا ان شا الله سر فرصت درباره ی این موضوع بیشتر صحبت می کنیم.
الانه که مامان خانم بیاد و دوباره صدامون بزنه. حالا اول شما میری غسل جمعه تو انجام میدی یا من برم؟
علی خندید و گفت:
_شما برو. بعدش من میرم. ولی بابا نگفتی جایزه مسابقه کتاب احکام چیه ها؟
سعید هم بلند شد و با لبخند گفت:
_اگه ندونی بیشتر بهت می چسبه. خب چقدر فرصت مطالعه میخوای؟
_الان که تازه امتحانام داره تموم میشه. یه کم استراحت کنم. بعد از اون.
_امروز که جمعه ست. قرارمون باشه برای جمعه سه هفته دیگه که ازت بپرسم، خوبه؟
_خوبه.
سعید در اتاقو باز کرد. با صدایی رسا و پر نشاط رو به بقیه گفت:
_خب جلسه ما تموم شد. امروز قراره کی بگه چی بازی کنیم؟
بچه ها گفتند نوبت مامانه.
سعید نیم نگاهی به مریم انداخت و گفت:
_مامان چی بازی کنیم؟
بعد هم یه چشمک مرموزانه و شیطنت آمیز به مریم زد که مریم هم مطلبو خوب گرفت و با لبخند جواب داد:
_هم میتونیم قایم باشک بازی کنیم هم وسطی بازی.
بچه ها از قایم باشک استقبال کردند و قرار شد همگی با هم بازی کنند.
❤️ ادامه دارد...
✍ بــه قــلــمــ: محسنپوراحمدخمینی
♥️🍃|➣@eshgh_jaan