eitaa logo
عشق نوجوونی
152 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
198 فایل
💞کانالی از نوجوانان، برای نوجوانان💞 🌺نوجوونی یعنی هیجان 💖یعنی رفقای جون جونی 😘جمع شدیم تا این دوره شیرین رو با هم و در کنار هم سپری کنیم 🌐پرسش و پاسخ: @M_jafarian59 🌐مسؤول کمیته نوجوانان @Esmael_jaafarian 💠کمیته نوجوانان هیأت محبین الزهرا
مشاهده در ایتا
دانلود
هم حجره ای بودیم، نشد یه بار نماز صبح بیدار بشیم ببینم علی آقا بیدار نیست... همیشه سر سجاده عبادت با اون عبای قهوی ایش پیداش می کردیم. 😇 عموما نیم ساعت قبل اذان صبح بیدار بود. هر ساعتی از شب می خوابید برنامه همین بود...✨ مقید بود هرکی پیشش هست بیدار کنه برای نماز صبح. اول با زبون خوب صدا می زد و اگر محل نمی دادیم و بلند نمی شدیم کار به کتکِ ریز هم می رسید... 😁👊🏻 📝 به نقل از: محسن عابدی ❤️ 💞 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 🌐 پرسش و پاسخ: @M_jafarian59 💖 @eshgh_noujavooni ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
❤️نشسته بودم بغل دست حاجی، یک دفعه زد روی پاهاش از صدای ناله‌اش ترس برم داشت! گفتم: حاجی چیزی شده؟ مشکلی پیش اومده؟🤭 💢گفت: من سه چهار روزه از حال آقا بی‌خبرم.... پدرش فوت کرده بود، میان سنگینی غم از دست دادن پدر، قلب و فکرش پیش حضرت آقا بود.😢 🔺فقط سه چهار روز بود جویای حالش نشده بود. آنوقت اینطور آه میکشید. اینطور خودش را سرزنش میکرد...💗 📚کتاب سلیمانی عزیز 🌐پرسش و پاسخ: @M_jafarian59 💖 @eshgh_noujavooni
🎞 ✨پدرشہید: «وقتی می خواست بره من گفتم که بابڪ دیگه بر نمی گرده💔 بابک شهید میشه...🥀 او می گوید: موقع خداحافظے نای بلند شدن نداشتم..🍃✨ منو و بابڪ با چشم هایمان از همدیگر خداحافظے ڪردیم ومن از پشت سر پسرم را یڪ دل سیر نگاه ڪردم...😔 خواهرش می گوید: وقتے بابڪ سوار ماشین🚖 شد و رفت من و مادرم خیلے گریہ 😭می کردیم ڪہ دیدیم بابڪ برگشت و گفت: 🍃خواهش می کنم گریہ نکنید این جورے اشک ها تون همیشہ جلوے چشمامہ.. بابڪ‌سہ بار و رفت و برگشت و دفعہ چهارم ما رو خنداند☺️ و رفت🌷💔» ✨ ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 🌐 پرسش و پاسخ: ❤️ @M_jafarian59 💖 @eshgh_noujavooni ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
🖼 | روزگار نوجوانی حضرت آقا 🏐 روایت از ورزش در ابتدای دوران طلبگی 😉 وسط کوچه نخ می‌بستیم و والیبال بازی می‌کردیم! 😍 خیلی هم والیبال رو دوست داشتم (。◕‿◕。)➜@eshgh_noujavooni