eitaa logo
دانلود
اسب امام سوم شیعیان از ورود به کربلا پرهیز کرد و این امام بزرگوار هفت اسب عوض کرد و با هفتمین اسب وارد سرزمین کربلا شد. ایشان با لباس پیامبر وارد زمین کربلا شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در هنگام ورود امام حسین (ع) به سرزمین کربلا، سپاه حر نیز با وی وارد کربلا شدند
در همین موقع سواری کمان بر دوش رسید و نامه عبیدالله‌زیاد را به حر داد. در نامه نوشته بود همین که نامه‌ام رسید بر حسین سخت بگیر و او را در زمینی بی‌آب و خشک و بی‌پناهگاه فرود آور.
این پیک نیز مراقب است که همراه تو باشد و جدا نشود تا دستورم را کاملا انجام دهی
حر نامه را به امام حسین (ع) نشان داد و گفت: چاره‌ای جز این ندارم. در همین جا فرود آی. امام سوم شیعیان فرمود:بگذار در دهکده غاضریه فرود آیم یا در شفیه که حر نگذاشت و گفت:این مأمور مراقب من است
یزید بن مهاجر، از همراهان امام به فرستاده ابن زیاد نگریست، او را شناخت و گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چه فرمانی آورده‌ای؟ گفت: مطیع پیشوایم بودم و وفادار به بیعتم.
زهیر ابن قَیْن سردار سپاه اسلام، به امام عرض کرد: اکنون تناسب دارد که ما با این گروه بجنگیم، امام فرمود: من هرگز آغاز به جنگ نمی کنم
زهیر گفت: در اینجا قریه ای نزدیک شطّ فرات هست که برای سنگر گرفتن مناسب است
امام فرمود: نام آن قریه چیست؟ او گفت: «عَقْر»، فرمود: نَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْعَقْرِ.: «پناه می‌برم به خدا از عقر» (هلاکت و پی کردن)
امام به حُرّ فرمود: مانع نشو تا ما از اینجا به این نزدیکی (کنار فرات) حرکت کنیم، حُرّ و سپاهش مانع شدند، در این کشمکش، کاروان حسینی حرکت کردند تا آنکه اسب حسین (ع) ایستاد