عـشـق سـیـسـتـو
شعلههای جاودان شرافت در شب سرد زمستانی سیستان
🌹 @ESHGHE30STO
در شهر کوچک زابل، در دل سرمای زمستانی و زیر زوزههای بیامان باد، شب آرامی در جریان بود. رستوران زیبای «بهشت»، دسترنج دو برادر سیستانی به نامهای محسن و جواد اصغری مقدم، با غذاهای سالم، مهماننوازی گرم، و لبخندهای دلنشین پرسنل، پناهگاهی برای دمی آسودن بود. اما این سکون و گرما به ناگاه جای خود را به حادثهای هولناک داد.
کپسول گازی در حیاط رستوران شکافت و گاز مایع بهسرعت در فضای آشپزخانه و محوطه پذیرایی پخش شد. صدای خنده، گفتگو و موسیقی ملایم ، ناگهان به فریادهای ترس و اضطراب بدل گشت. شعلههای آتش دیوارها و سقف را فرا گرفت و دود سیاهی سالن را پوشاند. در این میان، 12 نفر از کادر و مهمانان گرفتار آتش شدند و فریادهای کمک فضای رستوران را در برگرفت.
محسن و جواد، که خود نیز دچار سوختگیهای شدید شده بودند، با شجاعتی کمنظیر به دل شعلهها زدند. محسن با صدای بلند فریاد زد: «نباید کسی توی آتش بمونه!» در اولین تلاش، یک نفر را از میان دود غلیظ و آتش زبانهکشیده نجات دادند. درحالیکه چهره و دستانشان از گرما و دود سوخته بود، دوباره به آتش بازگشتند و این بار دو زن را بیرون آوردند.
آتش بیامان شعلهورتر میشد، اما آنها دست از تلاش برنداشتند. برای سومین بار، به دنبال آتش رفتند تا یک زن دیگری که در حیاط رستوران که مشغول پوست کردن پیازها بوده را پیدا کنند . بااینحال، خودشان در میان شعلهها بهشدت آسیب دیدند.
محسن و جواد، قهرمانان بینظیر سیستان، به بیمارستان منتقل شدند. شش روز با درد و رنج مبارزه کردند، اما سرانجام در آرامشی غمانگیز، جان به جانآفرین تسلیم کردند.
رستوران «بهشت» دیگر فقط یک رستوران نیست؛ بلکه به نماد شجاعت، شرافت، و فداکاری تبدیل شده است. یاد این دو برادر شجاع، چون شعلهای گرم، در دلهای سرد زابلیها باقی ماند. آنها پیروان راستین شیر خدا ، نوادگان رستم، شهیدان واقعی و قابل لمس ما هستند که شجاعت و ازخودگذشتگیشان بهعینه دیده شد. قصهای شدند که مادران شب ها برای کودکانشان زمزمه کنند تا الگویی از اصالت، مردانگی، و انسانیت برای نسلهای آینده بسازند.
#جوانمردی
#جوانمردان_سیستان
🔆 #سیستان 🔆
#عشق_سیستو
درکانال عشق سیستو عضو شوید
✅ «عشق سیستو»
🌹 @ESHGHE30STO