eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
737 دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
56 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM جهت‌تبادل:‌ @ftm_at تولد: ۵/۱۱/۹۹
مشاهده در ایتا
دانلود
اتل‌متل‌توتوله‌چشم‌توچشم‌گوگوله اگرپاهات‌نلرزید‌نترسیدے‌قبولہ :)↯ EHGHE FOUR HARFE
حرف‌مرگ‌که‌میاد‌برای‌اسراێیلی‌ها‌حاضرند‌خیانت‌کند‌به‌کشورشون‌ورشوه‌بدن‌هرکاری ‌کنند‌زنده‌بمونند‌فقط👀 ولے‌ایرانے‌حاضرندتیکہ‌تیکہ‌بشندولے‌خیانت‌نکنن‌به‌کشورشون‌و‌دینشون‌🤞🏼😎 EHGHE FOUR HARFE
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم رب نـور✨♥️
روزی کمی با قرآن 🌱✨ وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٢٢١﴾ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ﴿٢٢٢﴾ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢٢٣﴾ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٢٤﴾ لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿٢٢٥﴾
ذڪر روز ســہ شـنـبـہ🌱✨ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
زندگے مثہ ۍ دیڪتہ است...مےـنویسےـم و پاڪ میڪنیم. اما................غافݪ از روزۍ ڪ مےـگن:برگہ ها بالا!!!!!!!!!! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمد مےـگويم خداۍ مهربان، خاݪق و سازندهـ اين مڪان، آفريدهـ اين زمےـن و آسمان، ڪائنات و جملہ موجود آن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
چرا حجاب؟ چون دݪم مـے خواهد مرد هاۍ متأهݪ فقط زیبایے هاۍ همسرشان را ببےـنند.چون دݪم نمے خواهد بہ هم جنسانم خےـانت ڪنم! و زنۍ را از چشم شوهرش بےـندازم! . •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
اۍ برادران و خواهران ، از شما تقاضا مے ڪنم ڪہ امام امت را تَنها نَگذارید ! چِرا ڪہ یڪایڪ شما سربازان اسلامےـد ڪہ حضرت علے (ع) مے فرماید : « واۍ بر آن سربازۍ ڪہ سستے ڪند و بر فرمانده ۍ خود ، خےـانت نماید . » شهید رضا مستانۍ بایگۍ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ اشک هایش بر روی گونه هایش می غلتید و دلش بدجور گرفته بود هم دلتنگ سلینا بود هم محدثه، دوتا از دوستاش شهید شده بودن و او جا مانده بود اهنگ روی دور تکرار بود انقدر خواند که کم کم چشم های زینب در اثر گریه زیاد بسته شد و به خواب رفت [زینب] تو یه دشت سر سبز بودم خیلی قشنگ بود یه رودخونه بود که آبش خیلی زلال بود واز دل سخره ها بیرون اومده بود صدای گنجشک ها از لابه لای درختا میومد اینجا کجاست دیگه نگاهمو به اطراف چرخندم که دیدم روی سبزه ها محدثه و سلینا نشستن و دارن منو با لبخند نگاه میکنن منم یه لب خند زدم و گفتم : به به رفقای بی معرفت چقدر دلم براتون تنگ شده بود و هر دو رو هم زمان بغل کردم کلی باهم حرف زدیم و خندیدیم روی سبزه ها دراز کشیده بودیم و به آسمون نگاه میکریم نمیدونم چی شد که چشمام کم کم بسته شد با بهت روی تخت نشستم من مـ..ن الان خواب دیدم 😢 ولی خیلی واقعی بود یهو زدم زیر گریه 😭 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ [هادی] نشستم پشت سیستم قرار بود برای چند دقیقه دوربین هارو از کار بندازم شروع کردم بعد ده پانزده دقیقه بالاخره تموم شد به امیر گفتم : اکی شد رفتم از تو آشپز خونه یه لیوان قهوه برای خودم درست کردم و برگشتم پشت سیستم همون جور که نگاهم به مانیتور بود کم کم قهوه ام و هم میخوردم که پیام اومد برام دیدم امیره امیر: کار من تموم شد من: اکی همه چیز و به حالت اول برگردوندم با خیال راحت بقیه قهوه ام و سر کشیدم بلند شدم برم تو اتاقم یکم بخوابم دیشب که کلا نخوابیدم الان بزور چشمام باز بود که یهو گوشیم زنگ خورد ابروهام پرید بالا مامان بود جواب دادم من: سلام مامان مامان صداش گرفته بود انگار گریه کرده مامان: سلام هادی جان خوبی چخبر من: خوبم شما خوبین هیچی سلامتی مامان: ماهم خوبیم مامان مشکوک میزد نگران شدم نکنه اتفاقی افتاده من: مامان جان چیزی شده یهو مامان زد زیر گریه من: اههههه مامان چی شده جون به لب شدم مامان : محدثه شهید شده عصر بود رفتم نون بگیرم از کنار خونشون داشتم رد میشدم که دیدم در خونشون بازه و سر و صدا میاد و مادرش خودشو میزنه گریه میکنه رفتم و ازش پرسیدم چی شده که گفت خبر دادن دخترش شهید شده هنگ کرده بودم محدثه دیگه کی بود😦 یکم به مغزم فشار آوردم نههههههه دوست زینب من: مامان همون دوست زینب مامان : آره واااای مامان: خب دیگه پسرم کاری نداری فقط زنگ زدم بگم عروسی هادی اینا عقب افتاد من: اهان باش نه سلام برسون مامان: بزرگیت پسرم مواظب خودت باش من: چشم خدافظ مامان: خدافظ بعد اینکه قطع کردم روی مبل نشستم •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
نظری، پیشنهادی، سخنی .... دارید درخدمتیم 👇 https://harfeto.timefriend.net/16366078765639
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم رب نـور✨♥️
روزی کمی با قرآن 🌱✨ لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ ۖ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٢٢٦﴾ وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٢٧﴾ وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٢٢٨﴾ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٢٩﴾ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿٢٣٠﴾
ذڪر روز چـهـار شـنـبـہ🌱✨ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
اگر شهادت نصۍـبمان شد، آن را دو دستۍ مۍ‌گےـريم و خدا ڪند زانوهايمان سست نشود. شهادت چيزۍ نےـست ڪه نصےـب هرڪس بشود هرڪس كه شهيد ميےشود به ڪمال رسےـده است، شهداے شما نمرده اند بلڪه زنده‌اند و ناظر اعماݪ شما هستند. وصيت‌نامه شهيد حسام اسماعيلۍ فرد •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
ڪربلا نرفتن سخت است ؛ ڪربلا رفتن سخت تر ! تا نرفتھ اے شوق رفتن دارۍ . . تا رفتۍ شوق مردن :) ڪربلا رفتہ ها می دانند ، بعد از ڪربلا روضھ ے حسین حڪم زهر دارد ؛ براۍ دل اوراق شده ے زائر ! آخر اینجا ، دیگر عباس نیست تا آرام شوی در حریم امنش :))💔 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
◜🍁🧡◞ طرف‌داشت‌غیبت‌میکردبهش‌گفت: شونه‌هاتودیدۍ؟ گفت:مگہ‌چی‌شده؟ گفت:یه‌کولہ باریۍازگناهان اون‌بنده‌خداروشونہ‌های‌توئہ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
؟🍃.. ب:باز ی:یڪ ن:نداے عظیم ا:از ل:لبیڪ یا ح:حسین ع♥️ ر:رسید ولی م:مهدے ﴿عج﴾ ی:یار ن:ندارد😔🖤✋🏻 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ [زینب] امروز تشییع محدثہ بود خیلی ها اومده بودن مادرش خیلی بی تابی میکرد داداششم گریه میکرد و براش مهم نبود که جلو هزار تا چشم اشک بریزه سر تا پا مشکی پوشیده بودم کنار دیوار نشسته بودم هادی کنارم بود حالم خیلی بد بود مثل مرده ها شده بودم سرمو آروم گذاشتم رو شونه هادی و به مامان محدثه زل زدم که حس کردم هادی دستشو دور شونه هام حلقه کرد و منو بیشتر به خودش نزدیک کرد با صدای آرومی که به زور شنیده میشد گفتم :هادی هادی: جون دلم آبجیم من: خیلی بی معرفت بودن نه💔 هیچی نگفت من: دوتایی رفتن منو نبوردن یعنی میشه منم برم😔🕊 هادی: اجی این حرفو نزن من: داداشی اگه دوستم داری برام دعا کن منم برم پیش سلینا و محدثه منم شهیدشم 😓😭 هادی با صدای گرفته و دورگه شده ای گفت: باشه اجی دعا میکنم برات •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ بعد از اینکه محدثه و دفن کردن هادی منو برد اردوگاه و خودش رفت تنها تو چادر نشسته بودم دلم گرفته بود و این تنهایی بدترش میکرد بلند شدم رفتم سالن تمرین شروع کردم به دویدن انقدر دویدم که به نفس نفس افتادم بطری آب و برداشتم و سرکشیدم بلند شدم رفتم سمت کیسه بکس با هر مشت که به کیسه میزدم یاد محدثه،سلینا، شهادتشون، روز عاشورا، شهدا،شهادت،انقدر مشت زدم که دستم خون اومد و کیسه بکس هم افتاد فکر کنم از سقف کنده شد تکیه دادم به دیوار و چشمام و بستم حالم بهتر که نشده بود هیچ بدتر هم شد کلتم و برداشتم و رفتم طرفی که مخصوص تیر اندازی بود و شروع کردم به شلیڪ کردن گلوله تموم کردم نگاه به صفحه کردم دیدم همه و به هدف زدم پوذخندی زدم یه خشاب دیگه برداشتم •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
نظری، پیشنهادی، سخنی .... دارید درخدمتیم 👇 https://harfeto.timefriend.net/16366078765639
‌‌‌‌دَرحِصـٰارِچـٰادرخوددَرامـٰانۍ‌تـٰاابد قدرایـن‌ارثیہ‌رابـٰایدبدانۍ‌تـٰاابد... •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•