eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
800 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
از‌عشق‌میگویے‌از‌آن‌دیگرۍ از‌یاد‌میبرۍ‌نشان‌ڪویے‌دیگرۍ از‌‌ره‌عشق‌ڪہ‌گمراه‌شوۍ‌ زمین‌میخورۍ‌‌‌از‌طریق‌دیگرۍ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
بدون‌شرح‌میگویے‌چرا؟ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شروع‌پارت‌گذاری🌱✨
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_8 وقتی ک
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| (دوسال بعد) از‌_زبان_نفس از اسب پریدم پایین و با قدم آهای آروم از کوه رفتم بالا وقتی به نوک کوه رسیدم نشستم و با آرامش چشمام و بستم ، باد دستش و لابه لای موهای بلند و خرماییم میکشید و به هر طرفی که دوست داشت میبردشون با صدای عقاب هایی که بالای سرم پرواز میکردن چشمام و باز کردم و به روستا که زیر پام بود نگاه کردم از اینجایی که من نشسته بودم قشنگ تمام روستا معلوم بود همیشه به خودم افتخار میکنم که یه ترک هستم روستای ما خیلی زیبا و سرسبزه و یکی از روستاهای آذربایجانه... همینجور که با نگاهم این اطراف زیر نظر گرفته بودم از جام بلند شدم یه حسی داشتم یه استرس عجیب مطمئنم یه اتفاقی قراره بیوفته •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_9 (دوسال
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| نگاهم به نریمان افتاد که سوار بر اسب به این سمت میومد از کوه رفتم پایین که همین لحظه نریمانم رسید من:سلام گارداش(برادر) ، چیزی شده که اومدی اینجا؟ نریمان: سلام باجي(خواهر) ، چیزی که نشده ولی آتا(پدر) گفت فوری بری پیشش من:گؤزقارداش(چشم‌برادر) سری تکون داد و رفت سوار سیاه شدم و تا خونه به تاخت رفتم وقتی رسیدم سیاه و بردم استبل و بعد اینکه بدستمش رفتم داخل... خونه ما یه خونه بزرگ و قشنگ بود با کلی درختای میوه و یه حوض بزرگ وسط حیاطش، از حیاط گذشتم و وقتی به خونه رسیدم در و باز کردم و رفتم داخل صدای بابا از توی پذیرایی میومد از کنار پذیرایی رد شدم و به سمت اتاقم که با شش تا پله از طبقه اول جدا میشد رفتم پ. ن: (او‌ یه‌ دختر از تبار ترک داریم ... کیا ترکن؟دستا بالا✋) ناشناس‌نظری‌حرفی‌داشتیدبه‌گوشم https://harfeto.timefriend.net/16673238929853 •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم‌رب‌العشــــ♥️ــــق
ذڪر روز دوشـنـبـہ🌱✨ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
میان‌این‌همہ‌رنگ‌ڪہ‌جاذبہ‌شان‌از‌زمین‌هم بیشتر‌اشت‌این‌نوڪر‌و‌غلامت‌همیشہ‌رنگ‌ شما‌است...✋🚶‍♂ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
میشود‌سرۍ‌هم‌بہ‌ما‌بزنے؟ شاید‌دلمان‌باز‌شود... #شهید‌انه #آرمان_علی‌وردی #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شروع‌پارت‌گذاری🌱✨
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_10 نگاهم
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| وارد اتاقم شدم و در و بستم لباسای محلیم و برداشتم و رفتم حموم بعد بیست دقیقه اومدم بیرون و جلوی آینه وایستادم و مشغول خشک کردن موهای بلندم که تا زیر زانوم میرسیدن شدم بعد اینکه موهام قشنگ خشک شدن بالای سرم دم اسبی بستمشون که باعث شد چشام کشیده تر بشن من با اینکه ۱۵ سالم بود ولی قد بلند و هیکلی بودم و همین هم باعث حسادت بقیه دخترای روستا میشد... دست از فکر کردن برداشتم و از اتاق رفتم بیرون و وارد پذیرایی شدم اولین نفری که متوجه من شد مامان بود بهم اشاره کرد برم طرفش رفتم و کنارش نشستم و دستش و بوسیدم که روی سرم و بوسید و گفت: چقدر زود بزرگ شدی نفس آنا(مادر) •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_11 وارد ا
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| لبخندی بهش زدم که با حرف بابا ، با تعجب برگشتم طرفش آتا:ببین دخترم قراره امشب ب رات خواستگار بیاد و منم ازت میخوام که اول خب فکر کنی و بعد نظر بدی پسر خوبیه و مطمئنم تو باهاش خوشبخت میشی با بهت به آتا خیره شده بودم من:من.... من میرم ‌بیرون‌ یکم تو باغ قدم بزنم آتا فقط سرشو تکون داد نگاهم و از آتا گرفتم و بلند شدم که نگاهم خورد به نریمان و نیما و نعیم که رگ گردنشون زده بود بیرون و از دستای مشت شده اشون معلوم بود که بد عصبانی هستن یه لبخند محو اومد رو لبم داداشام بد روم غیرتی بودن چون تک دختر بودم دیگه بدتر ... ناشناس‌نظری‌حرفی‌داشتیدبه‌گوشم https://harfeto.timefriend.net/16673238929853 •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
زلالے‌آب‌اروند‌رود‌از‌شرم‌سر‌بہ‌زیر‌دارد آسمان‌از‌داشتن‌آنها‌‌سر‌بہ‌ارش‌دارد خون‌سرخشان‌با‌سیاهے‌چادر‌برابرۍ‌دارد گوۍ‌بینشان‌جدال‌غیرتے‌دارد... •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🌿🖇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌• بعضیاکه‌گناه‌میکنن‌میگن: یعنی‌خدا‌منومیبخشه؟! اونانمیدونن‌وقتی‌به‌این‌حال‌میرسن؛ یعنی اینکه بخشیده میشن(((: _حاج اسماعیل دولابی🌱 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
858.2K
جاۍ‌همگے‌خالے‌ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
_
دنیابدون‌شما میانجۍندارد عالیجناب‌صلح؛ بیایین‌ماوآسمان‌را آشتۍبده♥️! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
تو چیکار کردی که اینقدر به راه و شیوه ارباب پر کشیدی؟! 💔🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
_
منتظر‌من‌می‌نشینم ‌چه‌بیایی‌چه‌نیایی تاکه‌رخ‌سارت‌ببینم‌ چه‌بیایی‌چه‌نیایی!... •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
نماز لیلة الدفن شهید ،امشب فراموش نشه!!!! سید روح الله فرزند میرزا ولی •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
بسم‌رب‌العشــــ♥️ــــق