🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
🖤🌱🖤🌱🖤
🖤🌱🖤
🖤🌱
🖤
#رهایی_از_اسارت⛓
#پارت۹۹
یوسف نگاه خشمناکی به بهجت کرد و گفت:
- نه... ولی میتونید از این خانم بپرسید چه اتفاقی افتاده!
بهجت که دست و پایش را گم کرده بود با اضطراب گفت:
- چرا من...؟
یوسف گفت:
- شما بهتر دیدی که ما با هم بحث کردیم یا نه؟
همگی متعجبانه به بهجت نگاه کردند
یوسف ادامه داد:
- چند لحظه خواستیم با زنمون خلوت کنیم که حس شرلوک هلمزی بهجت خانم گل کرد و اومدن
پشت پنجره... هرکس دیگه ای هم بهجای زن من بود ناراحت میشد... از خانمیش بود که حرفی
نزد!
پدر و مادر یوسف نگاه چپ چپی به بهجت کردند و بنیامین چشم غره ای به او رفت:
- تو مگه نگفتی نور خونه کمه میرم پرده رو کنار بزنم؟
بهجت با صدای لرزانی که هدفش از رفتن پای پنجره را لو میداد گفت:
- به خدا من رفتم پرده رو کنار بزنم... اصلا قصدم فضولی نبود!
بنیامین در حالیکه صدایش از خشم میلرزید گفت:
پاشو جمع و جور شو بریم. بچه ها خونه ی مادرت تنهان... پاشو!
یوسف در حالیکه لبخند پیروزمندانه ای برلب داشت و با خودش میگفت دست و پای این زن باید
جمع شود تا هرز نرود، به سمت اتاقی رفت که ماه منیر در آن کودکش را در آغوش کشیده بود و
گریه میکرد.
🌱🌱🌱
دلنوشته های یوسف
از لحظه ای که ماه منیر، امیر طاها را از جلوی کامپیوتر بلند کرد و بدون هیچ توضیحی اجازه نداد تا
با او صحبت کنم، حسی در وجودم به غلیان افتاد. بچه نبودم نفهمم که حسادت زنانه ی ماه منیر با
بردن نام بهجت فوران کرده است ولی چرا؟ مگر قرار بود که این وسط حسی باشد؟ قرارمان یک
شناسنامه برای امیر طاها بود و یک ازدواج صوری که بنا به دلایلی فسخش به تعویق افتاده بود.
چه روزهایی را که درگیر افکار ضد و نقیضم بودم و بعد ساعتها فکر کردن و به نتیجه نرسیدن با
خودم میگفتم:
- غصه نخور درست میشه... درست میشه! اگه هم نشد به جهنم... تموم میشه!
آری بهجت هم برای من مرد و تمام شد. خصوصا از آن شب که ماه منیر با من صحبت کرد، یادش
هم از خاطرم رفت.
کپی؟نشه بهتره:)!
Eshghe4harfe
🌱🖤
🌱🖤🌱🖤
🌱🖤🌱🖤🌱🖤
🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ
صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ
فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة
وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ
ناصرا وَ دلیلا و عَیناً
حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً
وتُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
#اللهمعجلالولیڪالفرج♥️
شیخرجبعلیخیاطمیگفت:
هرسوزنیکهبرایغیرخدا زدم،
بهدستمفرورفت....!
تا شهید هست رفیق دل من
میل همراه شدن با دگران نیست مرا! 🍀👌
#شهیدجھادمغنیھ
Eshghe4harfe
در دیداری که با حضرت آقا داشتیم
ایشان فرمودند که به بچهها بگویید
عدهای آمدهاند که اسلام و انقلاب را
میخواهند با هم از ما بگیرند
هر کسی هر کاری که میتواند انجام دهد!
#حاجحسینیکتا
Eshghe4harfe
22.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما بخاطر این است که درمنطقه سوریه حضور
پیدا نکردیم
#سوریه
Eshghe4harfe
وقتیمسلمانشدمفهمیدم
منفقطبایددنبالنگاهیکنفرباشم
واوخداست..
فهمیدملازمندارم
اینقدربهفکرنگاهدیگرانباشم،
همینکهخدانگاهممیکند
برایمبساست:)
📚 | برشیازکتابِتولددرتوکیو
#تیکه_رمان
Eshghe4harfe
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
صداتوبلندکنببیندکههستی
بگوکهبرندتاسراغشوننرفتی
#حاج_قاسم
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از سلاطین دهه هشتاد و نود
_به کسی که نماز نمیخونه اعتماد نکن
+چرا؟
_فراموشت میکنه همونجوری که خدارو فراموش کرده🚶🏻♀️
ما اگر از مرگ میترسیدیم
کفن را دور سر خود نمی پیچیدیم! ✌️🫰🏻
#طلبگیم_افتخار
#ادمین_طلبه🙂
Eshghe4harfe