eitaa logo
عاشِقانِه های خانومِه وَ عاقاهِه️
3.9هزار دنبال‌کننده
179 عکس
0 ویدیو
0 فایل
در لا به لای این درد و بلاها😇 تووو بهترین بلای عالمی😉🌹 #نگار_نادری . . "کپی فقط با ذکر منبع مجاز میباشد" "کپی از بنر حرام" . . تبلیغات 👈 @Khanomeh . . . "تنها کانال رسمی خانومه و عاقاهه در #ایتا میباشد"
مشاهده در ایتا
دانلود
💛 🌹 هیچ وقت مناسبت ها🎈🎉 واعیاد ائمه اطهار رو یادش نمیرفت و سعی داشت در این مناسبت ها با یک شاخه گل بیاد خونه🌹 تا چراغ معرفت اهل بیت توی خونه ما خاموش نشه😌 عادت همیشگیش بود وقتی از در میومد تو، گل رو پشتش قایم میکرد و اول مناسبت رو تبریک میگفت بعد گل رو... ☺️🌹 تقریبا تموم گلهایی که میاورد رو نگه میداشتم...👌😊 °عاشقانہ هاے خانومہ و عاقاهہ° 🌸🍃 @eshgoolaaaaanee
💛 🌹 👈اولین باری بود کـه با هـم مـی‌رفتیم بیرون؛😍 اولین گردش بعد از عقـد!☺️💍 @eshgoolaaaaanee گفتم: "کجـا می‌ریم؟" گفت: "خودت می‌فهمی"😉 دستم را گرفت مستقیـم برد مسجد! چند بار طول و عرض حیاط مسجد را قدم زدیم. گشتیم و صحبت کردیم😌 بعد هم با خوشحالی گفت: همیشـه از خدا مـیخواستم زندگی مشترکم رو از شروع کنم😍 به آرزویــش رسید، چقدر خدا را شکر می‌کرد...❤️ °عاشقانہ هاے خانومہ و عاقاهہ° 🍃🌸 @eshgoolaaaaanee
💛 🌹 با چندتا از خانواده های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم🏢 یه روز که حمید از منطقه اومد، به شوخی گفتم: " دلم میخواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدن ومن هم کشته شدم اونوقت برام بخونی فاطمه جان شهادتت مبارک!"😓❤️ بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم😅 دیدم ازحمید صدایی در نمیاد😢 @eshgoolaaaaanee نگاه کردم دیدم داره گریه میکنه😭 جا خوردم😳 گفتم: " تو خیلی بی انصافی!☹️ هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمیزاری من گریه کنم،‼️‼️ حالا خودت نشستی و جلوی من گریه میکنی؟😔😢 سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی💔 من اصلا از جبهه برنمیگردم"😭 °عاشقانہ هاے خانومہ و عاقاهہ° 🌸🍃 @eshgoolaaaaanee
💛 🌹 +ناصر؟؟؟ -جانم... +امشب چقدر خوشگل شدی❤️ خندید...😅 صورتش را برگرداند،بلند شد رفت سمت ساکش -امشب چت شده اکرم؟ راه رفتنش با همیشه فرق داشت حرف که میزد من رو درسٺ یاد اولیڹ باری که خونه حاج آقا دیده بودمش انداخت... +ناصر؟ -جانم... +بهم قول میدی رفتی شفاعتمو بکنی؟؟؟🤔😔💔 @eshgoolaaaaanee چشم از چشمم برنمیداشت، گفت اونی ڪه باید شفاعت ڪنه تویی خانومم❤️ -اما اکرم جان،جوڹ ناصر اگه نیومدم دنبال جنازم نگرد ... سرمو گذاشتم رو پاش هق هق گریه کردم 😭 گفتم بس کن ناصر،اینو ازم نخواه بذار یادگاری داشته باشم😔 کمے مکث کرد سرمو گرفت بالا سفیدی چشماش سرخ شده بود😢 -میدونسی شهدایی که جنازشون برنمیگرده حضرت زهرا(س)میاد پیش جنازشون(😭💔) -دوست داری تو تشییع ناصرت حضرت زهـــــرا باشه یا آدمای دیگه؟؟ بغضمو قورت دادم ... +قبول ولی یه شرط داره ؛قول بده حوری های بهشتی رو دیدی دست و دلت نلرزه ☹️😑 @eshgoolaaaaanee زد زیر خنده گفت:امان از دست تو حوری کیه بابا من اکرممو با دنیا عوض نمیکنم ... 😍☹️😉 گفتم: آره میدونم ناصر صورتاشونو که ببینے،با اوڹ لباسای حریر دیگی اسم اکرمم یادت نمیاد😭☹️ گفت:همشوڹ رو میزنم کنار میگم برید مڹ فقط خانومم اکرمم رو میخوام 😇 دیگه نمیتونستم جلو اشڪامو بگیرم... چشاشو ریز کرد😌 وگفت:اکرم،من شهید شدم گریه نکنی...👌 قول ندادم گریه کردم وگفتم : بسـه،😓😠 مگہ میشه آدم تو یه روز همه کَسش رو از دست بده و گریه نکنه ...😕😢 دلم میخواست صبح نشه... دلم میخواست تا ابد کنارش همینطوری بشینم ونگاهش کنم☹️ صبح چایش را که خورد سمیه رابغل کرد وبوسید😌 گفتم:میذاری چادر سر کنم باهات بیام دم در؟😭 خندید گفت مڹ کہ حریف تو نمیشوم خانوم خونم ..😍 ناصر که رفت دلم آشوب شد...😔💔 توی گوش سمیه گفتم: مامانی باباناصر رفتـــــــ💔ـــا خوب نگاش کن...😍😭😭 °عاشقانہ هاے خانومہ و عاقاهہ° 🏴 @eshgoolaaaaanee
💛 🌹 هیچ وقت مناسبت ها🎈🎉 واعیاد ائمه اطهار رو یادش نمیرفت و سعی داشت در این مناسبت ها با یک شاخه گل بیاد خونه🌹 تا چراغ معرفت اهل بیت توی خونه ما خاموش نشه😌 عادت همیشگیش بود وقتی از در میومد تو، گل رو پشتش قایم میکرد و اول مناسبت رو تبریک میگفت بعد گل رو... ☺️🌹 تقریبا تموم گلهایی که میاورد رو نگه میداشتم...👌😊 °عاشقانہ هاے خانومہ و عاقاهہ° 🌸🍃 @eshgoolaaaaanee