eitaa logo
✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
307 دنبال‌کننده
2هزار عکس
882 ویدیو
8 فایل
🍂ماییم‌وهواےبغض‌آلودفقط، دلواپسےوغصّه‌مشهودفقط والله‌که‌آسان‌شوداین‌سختےها باآمدنِ‌حضرتِ‌موعودفقط . . .(: تبادل: @hoonarman110 #درنشرمطالب‌درنگ‌نکنید...🍃 📌پیام سنجاق شده مطالعه شود•~
مشاهده در ایتا
دانلود
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتمنِ حتماً ببینید.😌 نمیگم راجب چیه. در همین حد بدونید که شاید با دیدنش از فردا یه جور دیگه زندگی کنید!💛🌱
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۷ثانیه بعد از مرگ....🙂 ✨✨✨✨✨✨ @eshgss110 ✨✨✨✨✨✨
✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
🌒 #نقطه_صفر پارت ۶ کودکی دستش را می‌گیرد. با خنده سرش را برمی‌گرداند و مرا نگاه می‌کند! روحینای م
🌒 پارت ۷ تعادلم را از دست می‌دهم... سرم بدجور ضربه خورده؛ یک شاخه از خون تا گوشه‌ی چشمم پایین می‌آید... نگاهی به قد و قامت عزرائیلِ جانم می‌کنم. هرکس که هست سلمان نیست. سلمان چنین جرعتی ندارد! حتما ( سایه )است. کسی که اگر ماموریتم را تمام نکنم او خوب بلد است تمامش کند! دستش را دور گردنم حلقه می‌کند؛ دو انگشت شستش را می گذارد جایی که نباید. لبخندش آشناست... شاید از آن‌هایی باشد که سر کلاس، روش های درگیری را از من یاد گرفته! _اینجا رو که فشار بدم، کمتر از یه دقیقه طول نمیکشه بری اون دنیا... خودت گفتی...یادت نیست؟ پس حدسم درست بود. با چشمانم التماسش می‌کنم... الان وقتش نیست. نباید بمیرم. فشار انگشتانش را بیشتر می‌کند. شاسی بمب از دستم می‌افتد... برا رهایی تقلا می‌کنم. دیگر نفسی برایم نمانده. رد پایم روی آسفالت هر لحظه عمیق تر می‌شود. در آن گیر و دار یادِ چاقوی بی زبانم می‌افتم. به یک حرکت دستم را دراز می‌کنم و از کیف برش می‌دارم... خرجش یک ضربه است. با قسمت چوبیِ سلاح، به گردنش می‌کوبم. دراز به دراز می‌افتد... نادان یادش رفته من استادم و او شاگرد! با تمام جانِ باقی مانده‌ام سرفه می‌کنم. نباید تعلل کنم، وقت تنگ است... همراه و شاسی را بر می‌دارم و از کوچه بیرون می‌زنم. شده‌ام یک نقطه‌ی بی‌هدف که تمام شهر را به دنبالِ راهِ گمشده‌اش طی می‌کند! نگاه های متعجبِ رهگذرها اذیتم می‌کند. دوباره با ۱۱۴ تماس می‌گیرم. _اطلاعاتِ سپاه...بفرمایید... چه بگویم؟ بگویم ببخشید من می‌خواهم یکی از شلوغ ترین نقطه‌های شهر را منفجر کنم، لطفا جلویم را بگیرید؟! اصلا من بگویم...کسی باور نمی‌کند! به همین چند جمله اکتفا می‌کنم. _تو یکی از سطل زباله ها یه بمب پیدا شده... تایمر نداره و از نوع کنترل از راه دوره _شما کی هستید؟ اسمتون؟ _آدرسش..(.....) و بی هیچ حرف اضافه‌ای قطع می‌کنم. بمب را از شکمم باز می‌کنم و به آرامی داخل سطل زباله جا می‌دهم. کلافه‌ام... افتاده‌ام در منجلابی که خودم ساخته‌ام. یک درصد اگر از دوربین ها شناسایی شوم، دودمانم به باد می‌رود. کمِ کمش ده سال حبس می‌کشم! سیمکارتم را از گوشی درمی‌آورم و داخلِ جوی آب می‌اندازم. اینکه در این شهر به کجا پناه ببرم مثل خوره به جانم افتاده. در این قضیه چنانچه دوباره به داعش پناه بیاورم زنده ماندم به رویا می‌پیوندد! و گزینه‌ی بعد؛ اگر در ایران بمانم و خود را به نیروهای امنیتی تسلیم کنم شانس این را دارم که دوباره روحینا را ببینم. ناسلامتی از معدود داعشی‌ها هستم که دستش به خون کسی آلوده نیست! با گوشه‌ی چادرم صورتم را کمی می‌پوشانم. جای زخم سرم گزگز می‌کند. زیر لب زمزمه می‌کنم. _حالا چیکار کنم؟ که یک باره به یاد خانه‌ی پدری‌ام می‌افتم. 🌿به‌قلــــــم فاطمه بیاتے
فرشا؎حرم؛رازدارترینان.. تمام‌ِدرد‌ودلارو؛سجده‌هارو؛ دعاهارو؛حࢪفاروشنیدند! اونامحرمِ‌زائرینن💔(: :)🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باشہ منو نبـر حسیـــن بہ ڪربلات، حق دارے آقــا . . .(: ✨✨✨✨✨✨ @eshgss110 ✨✨✨✨✨✨
🍃🌸 🚇تو مترو یا اتوبوس نشستے روے صندلے ...👇 🧕👱🏻‍♂یه خانم یا آقایے میاد روبه روے شما مے ایسته، شما بلند میشے و جاتو میدے بهش😊 🌸از این ڪار میتونے اهدافِ مختلفے داشته باشے. حالا یا مبارزه با هوای_نفس 👊یا خدمت به خلق‌ُالله☺️و خادمے عبادالله😉 🍀خانم یا آقایے ڪه جاتو دادے بهش از این لطفِ شما احساس شرمندگے میڪنن.😔 شرمنده میشن وقتے میبینن شما ایستادے و اون جاے شما نشسته. خودشو به شما مدیون میدونه و هے تشڪر میڪنه 🥰 ❌ ? 🤨 خیییلے وقته جاشونو دادن ڪه ما بشینیم😞 نههه . . . راستے جاشونو ندادن ما بشینیم !!!‼ جونشونو دادن تا ما بایستیم 😔💐 🤔اونوقت ما چیڪار میڪنیم؟ مگه خدا نگفته 🌟«ولا تحسبن الذین قتلوا فے سبیل الله امواتا بل أَحْيَاءٌ»🌟 ☝️یعنے: هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند مُرده مپندار بلكه زنده‏ اند.🌍 😔 ڪه بجاے راهت «من راحتے را انتخاب ڪردم»😣
هیچ بنده‌ای نیست که هنگام نوشیدن آب به یاد حسین باشد و لعن بر قاتلان حضرتش بفرستد مگر آنکه خداوند در قبالِ این توجه و تذکر، معادل صد هزار حسنه برای او می‌نویسد و صد هزار گناه از او محو می‌کند و یکصد هزار درجه او را بالا می‌برد و ثواب یکصد هزار بنده آزاد کردن به او مرحمت کرده و فردای قیامت با قلبی مَسرور و خُنک وارد محشر می‌شود.✨ ✍🏻امام‌صادق‌(ع) 📖کافی/ج۲/ص۴۲۷