eitaa logo
مسجد پایگاه قرآنی
331 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
788 ویدیو
34 فایل
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح دعای افتتاح، جلسه 15.mp3
7.34M
🔊 #صوت_مهدوی 🔖 #شرح_دعای_افتتاح 👤استاد #پناهیان ؛ جلسه ١۵ 📝 #دعای_افتتاح به توصیف دولت کریمانه امام عصر می پردازد. این دولت برخلاف دولت های کریمانه گذشته، به دلیل آگاه شدن مردم، مظلوم نخواهد بود. 🔖 ویژه ماه #رمضان نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ لحظه‌ی تاریخیِ نابودی ابلیس 🔹 یکی دیگر از رجعت‌های ویژه، بازگشت رسول خدا است که به عصر رجعت، شکوه خاصی می‌بخشد. امام سجاد در این باره می‌فرمایند: «پیامبرتان و امیرالمومنین و ائمه به سوی شما باز می‌گردند.» (١) 🔸 در قرآن کریم آمده است که خداوند به ابلیس، تا «روزی معلوم» فرصت داده است. طبق روایات، این روز در عصر رجعت است؛ امیرالمومنین با ابلیس می‌جنگد و رسول خدا به کمک آن حضرت آمده و ابلیس را گردن می‌زند و او را به قتل می‌رساند. و این پایان عمر ننگین ابلیس خواهد بود. (٢) 📚 ١. تفسیر القمی، ج ٢، ص ١۴٧ ؛ ٢. مختصر البصائر، ص ١١۵ - ١١٧ ٢٠ نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝 قسمت۸ *═✧❁﷽❁✧═* نزدیک در🚪به من گفت:(رفتم کربلا,زیرقبه به امام حسین《علیه السلام》گفتم:برام پدری کنید. فکرکنیدمنم علی اکبرتون😢هرکاری قراربودبرای ازدواج💞 پسرتون انجام بدید. برای من بکنید. دلم 💔بی قراربود. به همین سادگی پدرم گیج شده بودکه به چه چیزاین آدم دل خوش کرده ام😏نه پولی,نه کاری,نه مدرکی,هیچ. تازه بایدبعدازازدواج می رفتم تهران. پدرم با این موضوع کنارنمی آمد❌ برای من هم دوری ازخانواده ام خیلی سخت بود. زیادمی پرسید:توهمه ی اینهارومی دونی وقبول می کنی⁉️پروژه ی تحقیق پدرم کلیدخورد. بهش زنگ 📞زدسه نفررومعرفی کن تااگه سوالی داشتم,ازاونابپرسم. شماره ونشانی دونفرروحانی ویکی ازرفقای دانشگاهش🏦 راداده بود. وقتی پدرم باآن هاصحبت کرد,کمی آرام وقرار گرفت. نه که خوشش نیامده باشد. برای آینده زندگی مان نگران بود.برای دخترنازک نارنجی اش. حتی دفعه ی اول که اورادید👀,گفت:این چقدرمظلومه! باز یاد حرف بچه هاافتادم,حرفشان توی گوشم👂 زنگ می زد: شبیه شهدا🌷مظلومه. یادحس وحالم قبل ازاین روزهاافتادم. محمدحسینی که امروزمی دیدم, اصلاًشبیه آن برداشت هایم نبود🚫 برای من هم همان شده بودکه همه می گفتند. پدرم کمی که خاطرجمع شد. به محمدحسین زنگ 📞زدکه می خوام ببینمت. قرارمدارگذاشتندبرویم دنبالش. هنوزدرخانه دانشجویی اش زندگی می کرد. من هم باپدرومادرم رفتم. خندان سوارماشین 🚙شد. برایم جالب بودکه ذره ای اظهارخجالت وکمرویی درصورتش نمی دیدم😳پدرم از یزد راه افتادسمت روستایمان. اسلامیه وسیرتاپیاز زندگی اش راگفت:ازکودکی تاازدواج💞 بامادرم واوضاع فعلی اش. بعدهم کف دستش راگرفت طرف محمدحسین وگفت:(همه زندگی ام همینه.گذاشتم جلوت. کسی که می خواد دوماد خونه ی من بشه, فرزندخونه ی منه وبایدهمه چیزاین زندگی روبدونه)👌 اوهم کف دستش رانشان دادوگفت:منم باشماروراستم ✅ تااسلامیه ازخودش وپدرومادرش تعریف کرد.حتی وضیعت مالی اش راشفاف بیان کرد. دوباره قضیه موتور تریل راکه تمام دارایش بودگفت. خیلی هم زودباپدرومادرم پسرخاله شد😳 موقع برگشت به پیشنهادپدرم رفتیم امام زاده🕌 جعفر(علیه السلام)یادم هست بعضی ازحرفهاراکه می زد, پدرم برمی گشت عقب ماشین رانگاه👀 می کرد. ازاومی پرسید:این حرفهارابه مرجان هم گفتی? گفت:(بله.) درجلسه ی خواستگاری همه رابه من گفته بود. مادرش زنگ زدتاجواب بگیرد. من که ازته دل راضی بودم.پدرم هم توپ⚽️ راانداخته بود در زمین خودم. مادرم گفت:به نظرم بهتره چندجلسه دیگه باهم صحبت کنن. ( کورازخداچه می خواهددوچشم بینا😍) قارقارصدای🔊 موتورش درکوچه مان پیچید. سرهمان ساعتی که گفته بودرسید👌 ┅═ঊঈ🌸🎀🌸ঊঈ═┅ 👈 ادامه دارد👉 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 💝🕊💝🕊💝🕊💝
هدیه محضرارواح پاک شهدای 🌷وامام شهدا🌷صلوات نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه رمضان که ماه پرفیــــــــــض خداست هـنگام تقاضــــــای ظــــــــهورمولاســـت زیـــــن خــواسته هرکسی که غفلت دارد غافل زخــــــــداودیـــن وقــــرآن ودعاسـت #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجـ #سلام_امام_مهربان_زمانم نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 🔻
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_16.mp3
9.67M
❤شرح دعای روز شانزدهم ماه مبارک نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح دعای افتتاح، جلسه 16.mp3
7.86M
🔊 #صوت_مهدوی 🔖 #شرح_دعای_افتتاح 👤 استاد #پناهیان ؛ جلسه ١۶ 📝 در روایات توصیه شده است که #دعای_افتتاح در ماه #رمضان هر شب خوانده شود. بنابراین، مسائلی که در این دعا مطرح میشود، باید به یک معرفت عمومی تبدیل شود‌ نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
🌹مولا جان❣ خسته ایم از این عبادتهایی که به دیدار تو ختم نمی شوند... خسته ایم از این ماه های مبارکی که برکت حضور تو را کم دارند...😔 پرده از چهره ات بگشا و روحی تازه در کالبد خسته‌ی زمین بِدَم!🌸🍃 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝🕊💝🕊💝🕊💝 قسمت۹ *═✧❁﷽❁✧═* چهاربعدازظهر☀️یکی ازروزهای اردیبهشت نمی دانم آن دسته گل💐 راچطورباموتورآن قدرسالم رسانده بود. مادرم به دایی ام زنگ📞 زدکه بیایدسبک سنگینش کند. نشنیدم باپدرودایی ام چه خوش وبش کردند.تاوارداتاقم شدم پرسید:دامادتون نظامیه⁉️ گفتم:(ازکجامی دونید❓) خندید☺️که ازکفشش حدس زدم!برایم جالب بود. حتی حواسش به کفش های👞 دم درهم بود. چندین مرتبه ذکرخیرپدرراکشیدوسط.😐 برای اینکه سیرتاپیاززندگی اش رابرای اوگفته بود. یادم نیست ازکجاشروع شدکه بحث کشیدبه مهریه. پرسید:(نظرتون چیه?) گفتم:(همون که حضرت آقامیگن).بال درآورد. قهقهه 😃زد: (یعنی چهارده تاسکه?)اززیرچادرسرم راتکان دادم که یعنی بله✅ می خواست دلیلم رابداند. گفتم:(مهریه خوشبختی نمیاره)حدیث هم برایش خوندم:《بهترین زنان امت من زنی است که مهریه اوازدیگران کمترباشد👌》این دفعه من منبررفته بودم.دلش نمی آمد صحبتمان تمام شود. حس می کردم زورمی زندسربحث جدیدی بازکند. سه تا نامه ی 💌جدیدنوشته بودبرایم.گرفت جلویم وگفت:(راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه❌)ته دلم ذوق کردم. نمی دانم اوهم ازچهره ام فهمیدیانه. چون دنبال این طورآدمی می گشتم,بایدپایه هم باشیدنه ترمز. زن اگه حسینی باشه,شوهرش رهبرمیشه✅ بعدهم نقل قولی ازشهید🌷علمداربه میان آورد: (هرکس روکه دوست داری,بایدبراش آرزوی شهادت🌷 کنی👌) مسئول اعتکاف دانش آموزی یزدبود. ازوسط برنامه هامی رفت🚶 ومی اومد. قرارشدبعدایام البیض برویم کنارمعراج شهدای گمنام دانشگاه🏦 عقدکنیم. رفته بودپیش حاج آقای آیت اللهی که بیایندبرای خواندن خطبه ی عقدایشان گفته بودند:(بهتره برویدامام زاده 🕌جعفر《علیه السلام》یزد.) خانواده هابه این تصمیم رسیده بودندکه دوتامراسم مفصل درسالن بگیرند: یکی یزد.یکی تهران. مخالفت کرد,گفت:(یکی روساده بگیریم.)اصلاًراضی نشد❌ من راانداخت جلوکه بزرگترهاراراضی کنم. چون من هم بااوموافق بودم✅ زورخودم رازدم تاآخربه خواسته اش رسید. شب تاصبح خوابم نبرد🚫دورحیاط راه می رفتم. تمام صحنه هامث فیلم 🎞درذهنم ردمی شد.همه ی آن منت کشی هایش. ازآقای قرائتی شنیده بودم,(۵۰درصدازدواج تحقیقه و۵۰درصدش توسل✅ نمیشه به تحقیق امیدداشت. ولی می توان به توسل دل بست💯) بین خوف ورجاگیرافتاده بودم بااینکه به دلم😍 نشسته بود,بازدلهره داشتم. متوسل شدم.🙏 زنگ زدم📞 حرم امام رضا《علیه السلام》همان که خِیرم کرده بودبرایش. چشمانم رابستم . بانوای صلوات خاصه خودم راپای ضریح می دیدم. دربین همهمه ی زائران,حرفم رادخیل بستم به ضریح: (ماازتوبه غیرازتونداریم تمنا/حلوا به کسی ده که محبت نچشیده) همه راسپردم به امام رضا《علیه السلام》هندزفری راگذاشتم داخل گوشم👂 راه می رفتم وروضه گوش می دادم😔 •❤•.¸✿¸.•☆ ☆•.¸✿¸.•❤• 👈 ادامه دارد... 👉 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 💝🕊💝🕊💝🕊💝
هدیه محضرارواح پاک شهدای 🌷وامام شهدا🌷صلوات نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
#آقای_مهربانم_سلام شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی  بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان  اسیر فتنه ی زمان، بشر شد و نیامدی  تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین  و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی... #اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
17.mp3
5.15M
❤شرح دعای روز هفدهم نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
شرح دعای افتتاح، جلسه 17.mp3
7.48M
🔊 #صوت_مهدوی 🔖 #شرح_دعای_افتتاح 👤 استاد #پناهیان ؛ جلسه ١٧ 📝 در #دعای_افتتاح به این موضوع پرداخته میشود که دین برای آباد کردن دنیا و بهره مندی انسان است. 🔖 ویژه ماه #رمضان نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝🕊💝🕊💝🕊💝 قسمت۱۰ *═✧❁﷽❁✧═* رفتم به اتاقم باهدیه هایش🎁 وررفتم. کفن شهیدگمنام,پلاک شهید. صدای📣 اذان مسجدبلندشد. مادرم سرکشیدداخل اتاق وگفت:(نخوابیدی?برویه سوره قرآن بخوان.) ساعت شش ونیم صبح 🌄خاله ام آمد. بامادروسایل سفره عقد💞راجمع می کردند .نشسته بودم وبّربّرنگاهشان 👀می کردم. به خودم می گفتم:(یعنی همه اینهاداره جدی میشه?) خاله ام غرولندی کردکه کمک نمی کنی حداقل پاشولباست روبپوش😕 همه عجله داشتندکه بایدزودتربریم عقدخوانده شودتابه شلوغی امام زاده 🕌نخوریم. وقتی باکت وشلواردیدمش,پقی زدم زیرخنده😂 هیچ کس باورنمی کرداین آدم,تن به کت وشلواربدهد. ازبس ذوق مرگ بود. خنده ام 😅گرفت. به شوخی بهش گفتم:(شماکت وشلوارپوشیدی یاکت شلوارشماروپوشید❓) درهمه عمرش فقط دوبارکت وشلوارپوشید:یکی برای مراسم عقد.یک بارهم عروسی. دروهمسایه دوست وآشناباتعجب😱 می پرسیدند:(حالاچراامام زاده?) نداشتیم بین فک وفامیل کسی این قدرساده دخترش رابفرستدخانه بخت. سفره عقدساده ای انداختیم,وسایل صبحانه راباکمی نان وپنیر🧀وسبزی وگردووشیرینی یزدی گذاشتیم داخل سفره. خیلی خوشحال 😌بودم که قسمت شدقرآن وجانمازهدیه ی حضرت آقارابگذارم سفره عقد. سال🗓۱۳۸۶که حضرت آقااومده بودندیزد,متنی 📝بدون اسم برای ایشان نوشته بودم. چن وقت بعد,ازطرف دفترایشان زنگ☎️ زدندمنزلمان که نویسنده این متن زنه یامرد?مادرم گفت:(دخترم نوشته!) یکی دوهفته گذشت که دیدیم پستچی بسته ای آورده است. آقای آیت اللهی خطبه ی مفصلی خواندندباتمام آداب وجزئیاتش. فامیل می گفتند:(ماتاحالااین طورخطبه ای ندیده بودیم😳) حالادراین هیروویرپیله کرده بودکه برای شهادتش 🌷دعاکنم. می گفت:《اینجاجاییه که دعامستجاب می شه.》 فامیل که درابتدای امر,گیج شده بودنند,آن ازریخت وقیافیه ی داماد,این هم ازمکان خطبه ی عقد,آن هاآدمی بااین همه ریش راجزدرلباس روحانیت ندیده بودند. بعضی هاکه فکرمی کردندطلبه است. باتوجه به اوضاع مالی پدرم,خواستگارهای پول💵 داری داشتم که همه رادست به سرکرده بودم. حالابرای همه سوال شده بودمرجان به چه چیزاین آدم دل خوش کرده که بله گفته است😏عده ای هم بامکان ازدواجمان کنارمی آمدند. ولی می گفتند:(مهریه اش روکجای دلمون بذاریم.چهارده تاسکه هم شدمهریه☹️) همیشه درفضای مراسم عقد,کف زدن وکِل کشیدن واین هادیده بودم, رفقای محمدحسین زیارت عاشوراخوانده بودند,مراسم وصل به هیئت وروضه شد. البته خدای متعال دروتخته راجورمی کند💯 ══ ೋ💠🌀💠ೋ 👈 ادامه دارد... 👉 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 💝🕊💝🕊💝🕊💝
هدیه محضرارواح پاک شهدای 🌷وامام شهدا🌷صلوات نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
یـا صاحـب الـزمـان (عج) .. تــو خواهے آمد ؛ و یاسها و نیلوفرهاے سرڪش را به دعوت خواهے خواند و حضور تــو ، تسلاے دل یاسهاے ڪبود خواهد بود... اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّڪَ الفَرجْ 🍃🌷🍃🌼🍃🌷 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا