👈#ادامه_بحث_امام مهدی منتظرماست...
🔻2. بدست آوردن ثروت
برخي ديگر از افراد، به طمع مال و منال دنيا، دست از ياري امام زمان خود بر ميدارند. زرق و برق دنيا، آن چنان چشمان آنها را کور ميکند که به چيزي جز ماديات، فکر نميکنند. مانند مردم پيمانشکن کوفه که به طمع بدست آوردن کيسههاي زر و زيور و دينار، ياري باطل را برحق ترجيح دادند.
🔻3. ترس از جان:
يکي ديگر از آفتهايي که باعث لغزش و گذشتن از حق ميشود، ترس از کشته شدن است. چنين کساني نميدانند که کشته شدن در راه خدا، فوز عظيمي است که هر کس قابليت آن را نخواهد داشت.
مردم کوفه، حدود هجده هزار نامه به سوي امام حسين (عليه السلام) فرستادند و از ايشان دعوت کردند که به سوي آنها بيايد؛
ولي پس از آنکه امام به سوي آنان حرکت کرد، عبيدالله (لعنه الله عليه) خبردار شد و مردم را به مرگ تهديد کرد.
کوفيان نيز به جهت در امان ماندن از دست دشمن، نه تنها دست از ياري امام برداشتند، بلکه سفير امام را نيز يکّه و تنها، رها کردند
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔻4. عافيت طلبي:
راحتطلبي و سستعنصري، آفت ديگري است که دشمن، از آن، به نفع خود استفاده ميکند؛ چراکه ميداند برخي از مردم، تن به خواري و ذلت ميدهند ولي حاضر نيستند که قدمي در راه امام زمان خود بردارند.
چنانچه حضرت علي (عليه السلام) در نکوهش کوفيان در نافرماني و سستي آنها، ميفرمايند: « اگر در تابستان، فرمان حرکت به سوي دشمن بدهم، ميگوييد« هوا گرم است؛ مهلت ده تا سوز گرما بگذرد» و آنگاه که در زمستان، فرمان جنگ ميدهم، ميگوييد « هوا سرد است؛ بگذار، سرما برود». شما که از گرما و سرما فرار ميکنيد، بخدا سوگند، از شمشير بيشتر گريزانيد!» حتي سستعنصري کوفيان به جايي رسيده بود که امام، مظلومانه ميفرمودند:
«چقدر دوست داشتم شما را هرگز نميديدم و هرگز نميشناختم که [بودن با شما] جز پشيماني، حاصلي نداشت».[1]
در غزوه تبوک نيز بسياري از افراد، به بهانههاي مختلف از رفتن به جنگ منصرف شدند و خداوند در سوره توبه، آياتي در مذّمت اين افراد نازل کرد.
🔻5. جهل و ناداني:
بدترين دردي که ممکن است دامنگير انسانها شود، جهالت و ناداني است؛ چراکه خود اين عامل، ميتواند زمينهساز عوامل فوق هم باشد.
چونان جهل و ناداني خوارج در جريان حکميت که فريب نيرنگ عمروعاص و سپاه شکست خورده معاويه را خوردند.
در آن ماجرا، سپاه معاويه- به جبران شکست و ترس از جان خود در برابر پيروزي سپاه حق- قرآنها را بر سر نيزه کردند و خوارج که اين صحنه را ديدند با اين بهانه که ما با قرآن نميجنگيم،
دست از جنگيدن و ياري کردن امام زمانِ خود برداشتند و کار را به جايي رساندند که حضرت را وادار به پذيرش حکميت کردند و بدين وسيله، فرمان امام خود، مبني بر ادامه جنگ با دشمنِ نيرنگباز را زير پا گذاشتند.
👌 آيا امام علي (عليه السلام)- که خود، قرآن ناطق است- به مسايل، آگاهتر است يا گروهي متعصب که از قرآن چيزي جز تلاوتش نميدانند؟!
📘 منابع
1) خطبه 27، نهج البلاغه، ص 76.
👈 مهدی یاور عزیزمنتظرادامه مباحث باشید...
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔴 نتیجه مبحث جلسه اول
از آنجا که رسيدن به هدف نهايي و درک حکومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سعي و تلاش فراوان نياز دارد، ثبات قدم و استواري، مهمترين توشه اين راه است؛
چراکه اگر انسان، دچار لغزش و بياعتمادي باشد، نميتواند از آن امتحان الهي سربلند بيرون آيد و مرتکب انحرافاتي خواهد شد.
لذا در سجده زيارت عاشورا، بعد از شکر و حمد خدا، از او ميخواهيم:
« مرا نزد خود با امام حسين (عليه السلام) و اصحابش، ثابت قدم بدار».[1]
📘 منابع
[1]. زيارت عاشورا: «و ثبت لي قدم صدقٍ عندک مع الحسين و اصحاب الحسين...».
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313