بهترین چله در این ۴۰ روز
۱. #ترک_گناه هست
۲. زیارت عاشورا
۳. حدیث کساء
۴. روزه گرفتن
۵. ختم سوره های یسن و واقعه و الرحمن
۶. نمازشب
۷. نماز امام زمان ارواحناله الفداء
۸. بیدار بودن بین الطلوعین
۹. تفکر کردن
۱۰. نماز جعفر طیار رحمت الله علیه
و ........
هر بزرگواری میتونه طبق زمان و وقت خودش
هر کدوم رو که دوست داشت انجام بده
برای دیگران هم دعا کنه✅
#یه_نکته
فردا اول ماه ذی القعده و آغاز چله ی کلیمیه است
بزرگان برای این ۴۰ روز دستورات خاصی دارند
و می فرمایند که از این ۴۰ روز نهایت استفاده رو ببرید👌👌
به قول حاج آقاپناهیان عزیز😍
اگه هیچ کدوم از این ها رو انجام ندادی
جون مادرت حداقل آیت الکرسی رو بخون😒
💝🕊💝🕊💝🕊💝
#داستان_واقعی
#قصه_دلبری
#قسمت_۴۵
*═✧❁﷽❁✧═*
در کنار همه ی کارهای هنری اش, خوش 😍خط بود.
ثلث ونستعلین وشکسته را قشنگ می نوشت👌
این خوش خطی در دوران دانشجویی و در اردوهای بیشتر نمود پیدا می کرد: پارچه ی جلوی اتوبوس🚎, روی درهای🚪 ورودی و دیوارهای مسجد وحسینیه ها: می روم تا انتقام سیلی زهرا 《سلام الله علیها》 بگیرم. منم گدای فاطمه✅
گاهی وقتی از شهادت🌷 صحبت می کرد, هر چند شوخی ومسخره داری بود😏, ولی گاهی اشکم😭 را در می آورد.
به قول خودش , فیلم هندی
می شد وجمعش می کرد.
گاهی برای اینکه لجم را در آورد
😬صدایم زد:
( همسر شهید محمد خانی😱)
من هم حسابی افتادم روی دنده ی لج که از خر شیطان👹 پیاده شود.. همه چیز را تعطیل
می کردم🚫
مثلاً وقتی می رفتم بیرون,
به خاطر این حرفش می نشستم سر جایم و تکان نمی خوردم☹️
حسابی از خجالت در آمدم تا دیگر از زبانش افتاد که بگوید:
( همسر شهید محمدخانی)
روزی از طرف محل کارش خانواده ها را دعوت کردند برای جشن.
نا سازگاری ام گُل 🌺کرد که
( این چه جشنی بود?)
این همه نشستیم که همسران شهید🌷 بیان روی صحنه ویه پتو از شما هدیه 🎁بگیرن!
این شد شوهر برای این زن😏
اون الان محتاج پتوی شما بود?! آهنگ سلام آخرِ خواجه امیری رو گذاشتن واشک 😭مردم در اومد که چی? (همه چی عادی شد? )
باید می رفتیم روی جایگاه و هدیه می گرفتیم که من نرفتم❌ فردایش داده بودند به خودش آورد خانه🏚
گفت: ( چرا نرفتی بگیری?)
آتش گرفتم😡 با غیظ گفتم: ( ملت رو مث نونوایی صف کرده بودن که برن یکی یکی کارت💳 هدیه بگیرن!
برم جلو بگم من همسرفلانی ام و جلوی اسمت رو امضا کنم? محتاج چندرغاز پولش نبودم)👌 گمان کردم قانع شد که دیگر من را نبرد سرکار ش, حتی گفت:
( اگه شهید هم شدم , نرو❌)
همیشه عجله داشت برای رفتن. اما نمی دانم چرا این دفعه, این قدر با طمانینه رفتار می کرد. رفتیم پلیس +۱۰ پاسپورت امیر حسین را بگیریم,
بعد هم کافی شاپ.
می گفتم:( تو چرا این قدر
بی خیالی? مگه بعد از ظهر پرواز✈️ نداری⁉️)
بیرون که آمدیم, رفت برایم کیک🎂 بزرگی خرید.
گفتم: ( برای چی?) گفت: 《 تولدته😍》 تولدم نبود.
رفتیم خانه ی مادرم و دور هم خوردیم😋
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
💫☀️💫☀️💫☀️💫
#سوره ی مبارکه نساء آیه ۴۸
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
👈إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ
وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ ...
👈مسلما خداوند این را كه برای او
شریك قائل شوند نمیبخشد و آنچه را ...
👌خداوند شرک را قبول نمی کند
یاران امام زمان ارواحناله الفداء لحظه
ای برای خدا شریک قرار نمی دهند.
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💫☀️💫☀️💫☀️💫
#سلام_امام_مهربان_زمانم🌷
یك شب بيا ستاره بريزم به پای تو
ای آفتاب من همه چيزم فدای تو
يك شب بيا به ما برسد ای اذان صبح
از پشت بام مسجد كوفه صدای تو
ما مدتی است خانه تكانی نكرده ايم
شرمنده ايم در دل ما نيست جای تو
غير از همين دو قطره اشكی كه مانده بود
چيزی نداشتم كه بيارم برای تو...
#اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
🌺 عشق او و علی تنها عشق خواهر و برادر نیست، همان میراثی است که از زینب به فاطمه معصومه رسیده است؛
عشق به یاری امام و حجت خدا. و برای شیعیان و منتظران مهدی، این همان درس انتظار است.
🌸 میلاد #حضرت_معصومه و روز دختر را تبریک میگوییم.
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
هدایت شده از اعتقاد ما
💢 💯 ما متفاوتیم💯💢
✅ این کانال ویژه مربیان کودکه
این کانال متفاوته⁉️😳⁉️😳⁉️
اره خیلی فرق داره
💠نکات ناب تربیتی👶👶
💠کلی کاردستی♻️♻️❇️❇️
💠اونم چی آموزشی😳😳
💠پر از ایده های جذاب😲
💠دیگه دستت همیشه پُره😁💪💪
💠💠راستی بگم برا مادر ها هم ایده تزیینی داریم شما هم بیایید
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
http://eitaa.com/joinchat/1895825424C8a1f896e9d
@khallagheyat
هدایت شده از اعتقاد ما
اینم لینک کانالی که در خواست کردین برای آخرین بار خدمت شما👇
#کاردستی✂️
#نکته_تربیتی 😍
به روز باشید😃
http://eitaa.com/joinchat/1895825424C8a1f896e9d
اینجا میتونی یه مربی خاص و یه مامان ایده آل باشی 👆👆💖💖
👈#ادامه_بحث_امام مهدی منتظرماست...
🔻2. بدست آوردن ثروت
برخي ديگر از افراد، به طمع مال و منال دنيا، دست از ياري امام زمان خود بر ميدارند. زرق و برق دنيا، آن چنان چشمان آنها را کور ميکند که به چيزي جز ماديات، فکر نميکنند. مانند مردم پيمانشکن کوفه که به طمع بدست آوردن کيسههاي زر و زيور و دينار، ياري باطل را برحق ترجيح دادند.
🔻3. ترس از جان:
يکي ديگر از آفتهايي که باعث لغزش و گذشتن از حق ميشود، ترس از کشته شدن است. چنين کساني نميدانند که کشته شدن در راه خدا، فوز عظيمي است که هر کس قابليت آن را نخواهد داشت.
مردم کوفه، حدود هجده هزار نامه به سوي امام حسين (عليه السلام) فرستادند و از ايشان دعوت کردند که به سوي آنها بيايد؛
ولي پس از آنکه امام به سوي آنان حرکت کرد، عبيدالله (لعنه الله عليه) خبردار شد و مردم را به مرگ تهديد کرد.
کوفيان نيز به جهت در امان ماندن از دست دشمن، نه تنها دست از ياري امام برداشتند، بلکه سفير امام را نيز يکّه و تنها، رها کردند
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔻4. عافيت طلبي:
راحتطلبي و سستعنصري، آفت ديگري است که دشمن، از آن، به نفع خود استفاده ميکند؛ چراکه ميداند برخي از مردم، تن به خواري و ذلت ميدهند ولي حاضر نيستند که قدمي در راه امام زمان خود بردارند.
چنانچه حضرت علي (عليه السلام) در نکوهش کوفيان در نافرماني و سستي آنها، ميفرمايند: « اگر در تابستان، فرمان حرکت به سوي دشمن بدهم، ميگوييد« هوا گرم است؛ مهلت ده تا سوز گرما بگذرد» و آنگاه که در زمستان، فرمان جنگ ميدهم، ميگوييد « هوا سرد است؛ بگذار، سرما برود». شما که از گرما و سرما فرار ميکنيد، بخدا سوگند، از شمشير بيشتر گريزانيد!» حتي سستعنصري کوفيان به جايي رسيده بود که امام، مظلومانه ميفرمودند:
«چقدر دوست داشتم شما را هرگز نميديدم و هرگز نميشناختم که [بودن با شما] جز پشيماني، حاصلي نداشت».[1]
در غزوه تبوک نيز بسياري از افراد، به بهانههاي مختلف از رفتن به جنگ منصرف شدند و خداوند در سوره توبه، آياتي در مذّمت اين افراد نازل کرد.
🔻5. جهل و ناداني:
بدترين دردي که ممکن است دامنگير انسانها شود، جهالت و ناداني است؛ چراکه خود اين عامل، ميتواند زمينهساز عوامل فوق هم باشد.
چونان جهل و ناداني خوارج در جريان حکميت که فريب نيرنگ عمروعاص و سپاه شکست خورده معاويه را خوردند.
در آن ماجرا، سپاه معاويه- به جبران شکست و ترس از جان خود در برابر پيروزي سپاه حق- قرآنها را بر سر نيزه کردند و خوارج که اين صحنه را ديدند با اين بهانه که ما با قرآن نميجنگيم،
دست از جنگيدن و ياري کردن امام زمانِ خود برداشتند و کار را به جايي رساندند که حضرت را وادار به پذيرش حکميت کردند و بدين وسيله، فرمان امام خود، مبني بر ادامه جنگ با دشمنِ نيرنگباز را زير پا گذاشتند.
👌 آيا امام علي (عليه السلام)- که خود، قرآن ناطق است- به مسايل، آگاهتر است يا گروهي متعصب که از قرآن چيزي جز تلاوتش نميدانند؟!
📘 منابع
1) خطبه 27، نهج البلاغه، ص 76.
👈 مهدی یاور عزیزمنتظرادامه مباحث باشید...
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔴 نتیجه مبحث جلسه اول
از آنجا که رسيدن به هدف نهايي و درک حکومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سعي و تلاش فراوان نياز دارد، ثبات قدم و استواري، مهمترين توشه اين راه است؛
چراکه اگر انسان، دچار لغزش و بياعتمادي باشد، نميتواند از آن امتحان الهي سربلند بيرون آيد و مرتکب انحرافاتي خواهد شد.
لذا در سجده زيارت عاشورا، بعد از شکر و حمد خدا، از او ميخواهيم:
« مرا نزد خود با امام حسين (عليه السلام) و اصحابش، ثابت قدم بدار».[1]
📘 منابع
[1]. زيارت عاشورا: «و ثبت لي قدم صدقٍ عندک مع الحسين و اصحاب الحسين...».
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
👌از خدمت به بندگان خدا دریغ نورزید و از نیاز دیگران به شما به عنوان یکی از بزرگترین نعمت های الهی قدر دانی کنید
و بدانید که خداوند متعال قدرت و ثروت و موقعیت اجتماعی و دیگر ظواهر دنیوی را جهت امتحان در اختیار بندگانش قرار داده و ساحت قدس او از هر نیازی مبراست.
هدیه محضر ارواح پاک شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
🕊🌷🕊🌷
💝🕊💝🕊💝🕊💝
#داستان_واقعی
#قصه_دلبری
#قسمت_۴۶
*═✧❁﷽❁✧═*
از زیر آینه , قرآن ردش کردم. خداحافظی کرد
رفت کلید🔑 آسانسور را زد, برگشت وخیلی قربان صدقه ام😍 رفت: هم من, هم امیرحسین. چشمش👀 به من بود
که رفت داخل آسانسور .
برایش پیامک فرستادم:
《لطفی کرده ای تو به من,
مادرم نکرد***
ای مهربان تر 😍از پدر ومادرم حسین》👌
۲۵روزش پر شد, نیامد😔
بعد از شصت هفتاد روز
زنگ زد📞 که
(با پدرم بیا توی منطقه که زودتر بیام)
قرار بود حداکثر تایک هفته
همه ی کارهایش را راست وریس کند وخودش را برساند.
بعد هم با هم بر گردیم ایران.
با بچه, جمع وجور کردن و مسافرت خیلی سخت بود😟
از طرفی هم دیگر تحمل دوری اش را نداشتم😢
با خودم گفتم:
( اگه برم, زودتر از منطقه دل
می کنه💔)
از پیام هایش می فهمیدم خیلی سرش شلوغ شده.
چون دیربه دیر به تلگرام وصل می شد.
وقتی هم وصل می شد,
بد موقع بود و عجله ای😬
زنگ هایش خیلی کمتر وتلگرامی ترشده بود.
وقتی بهش اعتراض کردم😡
که (این چه وضیعه برام درست کردی?)
نوشت:( دارم یه نفری بار پنج نفر رو می کشم😱)
اهل قهر و دعوا هم نبودیم❌
یعنی از اول قرار گذاشت در جلسه ی خواستگاری💞 به من گفت: ( توی زندگی مون چیزی به اسم قهر نداریم. نهایتاً نیم ساعت)✅ بحث های پیش پا افتاده را جدی نمی گرفتیم.
قهرهایمان هم خنده دار😊 بود. سر اینکه امشب برویم
مجلس حاج محمود کریمی
یا حاج منصور ارضی.
خیلی پافشاری می کرد.
من قهر می کردم☹️
می افتاد به لودگی ومسخره بازی. خیلی وقت ها کاری می کرد, نتونستم جلوی خند ه ام😊 رابگیرم.
می گفت:( آشتی, آشتی) 😍
و سروته قضیه را به هم می آورد.
اگر خیلی این تو بمیری از آن تو بمیری ها بود,
می رفت جلوی ساعت⏱ می نشست,
دستش را می گذاشت زیر چانه ومی گفت:
( قول دادی باید پاشم وایستی☹️)
با این مسخره بازی هایش, خود به خود قهر کردنم تمام می شد👌
══ ೋ⚜♻️⚜ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
هدایت شده از اعتقاد ما
⛔️ماجرای سنی شدن سیدمحمدحسین #طباطبایی که در ۵سالگی حافظ #قرآن شد از زبان خودش😱😳
⛔️ #شخصی_که_هزار_نفر_را_وهابی_کرد
و درآخر به دست یک بچه شیعه ، #شیعه_شد😳
♦️ #انتشاربرای_اولین_بار
مشاهده دو #کلیپ 🎥فوق در 👇
http://eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
بعد از ورود #طباطبایی و #وهابی را جستجوکنید