💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸عالمی که فرش خانهاش از حصیر بود!
🔹مرحوم آیةاللّه کوهستانی با آنکه می توانست وسائل زندگی بهتر برای خود فراهم سازد در کمال سادگی بدون آلایش به سر میبرد و در هیچیک از جهات زندگی او آثار تجمّل دیده نمیشد. تمام فرشهای منزل و اتاق مهمانی و غیره را، حصیرهای بافت مازندران تشکیل میداد. کسانی که محل مطالعه و اتاق استراحت او را دیدهاند به خود حق میدهند بگویند این شیوه ستوده مخصوص اولیاء خداست، چندین بار مردان خیراندیش حاضر شدند که برای اتاقهای وی قالی یا فرشهای بهتر تهیّه نمایند اما ایشان قبول نفرمودند.
🔹معظم له نه تنها در ایّام اشتغال بلکه در تمام مدّت عمر خود برای هزینه شخصی خود از سهم امام و سایر وجوهات استفاده نکرده و گاهی میشد در شدّت احتیاج و نیاز بود با این حال از تصرّف آن خودداری میفرمود و به اندک منافع املاک موروثی خود که در همان قریه کوهستان قرار داشت اکتفا میکرد.
📘داستانهایی از علماء
@eslam20
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸تقوای عبدالله بن مسعود در برابر درخواست خلیفه
🔹 در زمان خلافت عثمان، عبدالله بن مسعود خزانهدار بیتالمال بود. ولید بن عقبة از رئیس بیتالمال مبلغ گزافی را که کمتر از صد هزار نبود، قرض گرفت، زیرا پیش از وی، والیان کوفه گاهی مبلغی را از رئیس بیتالمال قرض میگرفتند و بعداً میپرداختند، ولی ولید برخلاف اصول و مقررات در برابر فشار خزانهدار که حتماً باید مبلغ مزبور را به صندوق بیتالمال بازگرداند، سماجت به خرج میداد و با خلیفه وقت که برادر وی بود مکاتبه کرد و از او خواست به متصدی بیتالمال دستور دهد که از این مبلغ صرفنظر کند.
🔹خلیفه در سایه تأثیر عاطفه غلط برادری قرار گرفت و به عبدالله ابن مسعود نوشت: تو خزانهدار ما هستی، متعرض ولید مباش. خزانهدار که دستپرورده رسول خدا صلیالله علیه و آله و مردی پرهیزکار بود از ریخت و پاش خلیفه سخت ناراحت شد و به خلیفه چنین نوشت: من تصور میکردم که خزانهدار صندوق مسلمانان هستم، اکنونکه معلوم شد من خزانهدار شخص خلیفه میباشم، مرا به چنین منصبی نیاز نیست و از این سمت رسماً استعفا میدهم، سپس در خطابهای آتشین مردم کوفه را از جریان آگاه ساخت.
📘 مردان علم در میدان عمل https://eitaa.com/eslam20
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸نصیحت شیخ حسنعلی نخودکی به ملاعلی همدانی
🔹آخوند ملاعلی همدانی از علمای طراز اول همدان، روزی در مشهد، خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد، حاج شیخ حسنعلی در جواب میگوید: «مرنج و مرنجان».
🔹مرحوم آخوند ملاعلی همدانی میگوید: خب «مرنجان» راحت است، ما کاری میکنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم، اهانت به کسی نمیکنیم، غیبت کسی را نمیکنیم و این را میشود انجام داد، اما «مرنج» را چکار کنیم؟ کسی به ما بدی میکند، غیبتمان را میکند، پولمان را میخورد، قهراً انسان رنجش پیدا میکند، مگر میشود چنین چیزی که انسان نرنجد؟
🔹فرمودند: بله، گفت: چطور؟ فرمود: «خودت را کسی ندان»، عیب کار ما همینجا است. ما خودمان را کسی میدانیم. به ثروتمان، به علممان، به ریاستمان، به هر چیزی میبالیم، لذا هیچ کس جرات ندارد به ما تو بگوید.
📘 موعظه خوبان
@eslam20
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸منش عالم شیعی در هدایت سارق
🔹روزى علامه محمدتقی جعفرى به منزلش در خیابان خراسان میرفت، که متوجه شد دزدى قالى منزل ایشان را برداشته و میبرد. دزد را تعقیب کرد و در سراى بوعلى بازار تهران دید که آنجا در حال مظنه کردن قالى است .
🔹لحظهای که دزد قالیچه در مقابل حجرهای قصد معامله آن را داشت، استاد پیش رفته و با پیشنهادی به طرفین صاحب حجره و دزد، قالى را میخرد. ولى شرط میکند که حتما باید خود فروشنده، آن را تا منزل برایش حمل کند، وقتى دزد به درب منزل استاد میرسد، پى به اصل قضیه میبرد، دزد از استاد معذرت میخواهد اما استاد بدون آنکه به رویش بیاورد او را از زشتی و قباحت عملش آگاه میکند و او را از این عمل، منع میکند و میگوید من که ندیدم تو از خانه من فرش را دزدیده باشى، من فقط قالى را از تو خریدهام و به این صورت او را به راه صواب و هدایت رهنمون ساخت.
📘 موعظه خوبان
@eslam20
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸این گونه #نهی_از_منکر، حرام است
🔹در زمان زعامت مرجع تقلید آیتالله آقا نجفی یک روز عدهای درحالیکه نفسنفس میزدند و یک دایره و یک تنبک شکسته در دست داشتند به منزل آیتالله آقا نجفی آمدند، ایشان پرسید: چه خبر است؟ از کجا میآیید؟ اینها چیست که در دست دارید؟ در پاسخ گفتند: در مدرسه بودیم که به ما اطلاع دادند در خانهای، مجلس عروسی است و در آنجا دایره و تنبک میزنند؛ از پشتبام مدرسه، روي بامها رفتیم تا به آن خانه رسیدیم، داخل آن خانه شدیم و مردم را زدیم و دایره و تنبک آنها را شکستیم. یکی از آنها جلو آمد و گفت: من خودم جلو رفتم، سیلی محکمی به گوش عروس زدم.
🔹مرحوم آیتالله آقا نجفی بسیار ناراحت شد و با عصبانیت فرمود: عجبا! به راستی نهی از منکر همین است که شما کردید؟! شما چندین منکر را به نام نهی از منکر مرتکب شدید؛ شما حق تجسس نداشتید؛ شما حق نداشتید که از پشتبامهای مردم عبور نمایید، چه کسی به شما اجازه زد و خورد داده است؟! بنابراین کار شما نه تنها واجب و مستحب نبوده؛ بلکه قطعاً حرام بلکه چند کار حرام بوده است
📘 داستانهای صاحب دلان
@eslam20