اسلام تمدّنی | ابوالفضل انصاری
دکتر نیلی میگوید آیا باید انسان خوبی باشیم تا اسراف نکنیم؟! یا باید قیمت آنقدر بالا باشد که برای فر
🌱بسم الرب الحکیم🌱
✍ ملازمهٔ لیبرالیسم و آگنوستیسیسم: یک اعتراف مغتنم!
#تحلیل
🔹یکی از مبانی معرفتی #لیبرالیسم—مکتبی که صورتهای فلسفی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی دارد— #آگنوستیسیسم (agnosticism) است. آگنوستیسیسم را لفظاً میتوان به مذهب تعطیل یا نادانستگرایی یا ناشناختگرایی ترجمه کرد (ترجمه مشهور اما غیردستوری آن «ندانمگرایی» است) که حال فرد یا مکتبی است که از شناخت موضوعی ابراز عجز جدی کند یا شناخت را محال بداند. از لحاظ تاریخی آگنوستیسیسم اغلب معطوف به موضوعات فلسفی و الهیاتی (وجود خدا، هدف و معنای حیات و ماهیت انسان) مطرح بوده است.
⚔ مشخصاً در طلیعهٔ عصر مدرن از قرن شانزدهم بود که قصور جریانهای مذهبی و فکری اروپا از توافق بر سر مسائل الهیاتی —که نهایتاً سر از جنگهای مذهبی خانمانسوز نیز در آورد— باعث شیوع شکاکیتگرایی (skepticism) و آگنوستیسیسم در بشر اروپایی شد.
💡نکتهٔ بسیار مهم و مربوط به ما نحن فیه این هست که لیبرالیسم ناگزیر پاسخی حقوقی و سیاسی به این وضعیت تعلیق و بحران معرفتی بود. سکولاریسم که خود از شؤون لیبرالیسم بود، با اعلام لاینحل بودن اختلافات فِرق مسیحی حکم به اخراج حُکام دینی (حالا فرقهای) از حکومت کرد و از #مسیحیت جز ما یتفق علیه یعنی اعتقاد به خدا، عیسی علیه السلام و لفظ کتاب مقدس را به عنوان مذهب رسمی نپذیرفت و گرچه لیبرالهای پروتستان مانند همکیشان کاتولیک خود در دورهٔ جنگهای صلیبی و دورهٔ استعمارگری اسپانیا و پرتغال، از رویکرد تکفیری مسیحیت نسبت به دیگر ادیان نهایت استفاده را بردند، اما با گسترش الحاد از قرن نوزدهم، ناشناختگراییِ زیربنای لیبرالیسم توسعهٔ بیشتر پیدا کرد و به خود خدا و اخلاق مسیحی گسترش یافت، چنان که لیبرالیسم تبدیل به پایگاه سیاسی همهٔ جریانهای لامذهب، آتئیست و آگنوستیک از جمله حتی مارکسیستهای غیرکمونیست شد!
🔹آنچنان که در خاطرم هست، تاریخ اندیشهٔ سیاسی کمبریج به ملازمهٔ لیبرالیسم با اگنوستیسیسم تصریح داشت آنجا که میگفت لیبرالیسم در شرایط عدم توافق جوامع بشری بر ارزشهای بنیادی، ضامن حداقل ارزشهای مورد اتفاق است یعنی آزادی فردی و رفاه مادی.
💡البته از نظر ما روشن است در وضعیتی که ارزشهای الهی و دینی انکار یا مجهول شوند، اغراض دنیایی و ارزشهای مادی در جامعه انگیزهٔ غالب خواهند شد و این وضعیت بیش از همه به نفع آنها است که در شرایط هرج و مرج معرفتی و اخلاقی، میتوانند گوی سبقت را در رقابت بیرحمانهٔ مادی از دیگران بربایند. طبق این تحلیل، جامعهٔ طبقاتی #سرمایهداری با تمام ضایعات و مظالمش فقط خروجی اجتماعیِ بحران معرفتی بشر مدرن است و لیبرالیسم هم توجیهکنندهٔ این وضعیت در سطح حقوقی، سیاسی و اقتصادی است.
↩️ لذا با توجه به توضیحات بالا، صحبت آقای مسعود نیلی، یکی از پدران #نیولیبرالیسم در ایران، در بارهٔ عدم اولویت اخلاق در تصمیمات اقتصادی و مشخص نبودن معنای «انسان خوب»، اصلاً مایهٔ تعجب نیست و صرفاً بیانی از آگنوستیسیسمِ منطوی در تمام اَشکال لیبرالیسم است. آنچه مایهٔ تعجب و تأسف است این است که طیفی از درسخواندههای لیبرال-آگنوستیک که خودشان به حیرت و سرگردانی خودشان در مسائل فلسفی، الهیاتی و ارزشی اذعان میکنند سه دهه است که برای جمهوری اسلامی که دارای مبانی صریح الهیاتی و ارزشی و تحت رهبری یک عالم دینی است برنامهریزی میکنند! 😐
📚 لذا بطلان این تصور که دانشمندان علوم اجتماعیِ آگنوستیک میتوانند برای #تمدن اسلامی برنامهریزی کنند در نظر و عمل اثبات شده است. این طایفه خود بخشی از مشکل هستند نه راهحل. این وضعیت بدون تحول در #علوم_انسانی قابل حل نیست و لازمهٔ این هم ورود فقها، الهیدانان و متافیزیسینهای مسلمان به علوم اجتماعی است.* جمهوری اسلامی هم دیر یا زود باید این برنامهریزان آگنوستیک را بازنشست کند.
——————
* ضمناً اتفاقاً این دقیقاً همان رویکردی است که این حقیر در کانال دانش حیاتی پیگیر هستم: منظر فلسفی و الهیاتی به مسائل اجتماعی
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
اسلام تمدّنی | ابوالفضل انصاری
📌 نئولیبرالها فاختههای عرصههای حکمرانی اقتصادی در جمهوری اسلامیاند! 🔰 #فاخته پرندهای زیبا است
بسم الرب علی المرصاد
✍ سابقهٔ یهودیان آنوسی در ایران 🕎
#تحلیل
⚠️ فیلم بالا که معلوم نیست متعلق به چه زمانی است دلالتهای متنی و فرامتنی مهمی دارد:
1⃣ نفوذ فائق یهودیان در اقتصاد ایران در دروهٔ پهلوی را نشان میدهد.
2⃣ نمونهای است از پدیدهٔ #یهودیان مخفی یا آنوسی که در بسیاری از ملل غربی و شرقی حضور دارند و بسیاری از آنها نسل اندر نسل آیین یهودی خود را مخفی میکنند و مخفیانه به نفع منافع #یهود_بینالملل عمل میکنند. بله. برای آشنایان با تاریخ یهود این الگویی بسیار آشنا است و اصلاً تازگی ندارد. در این خصوص شمار را به تحقیقات ارزندهٔ عبدالله شهبازی ارجاع میدهم.
3⃣ شاهدی است بر امکان قوی (قریب به یقین) استمرار حضور یهودیان مخفی بعد از #انقلاب در #اقتصاد ایران و به تبع تأثیرگذاری سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی و فرهنگی آنها.
4⃣ این پدیدهای بسیار موذی است چون از چند جهت چالشزا است:
۱. طرح آن بلافاصله با اتهام #یهودیستیزی از طرف یهودیان رو به رو میشود.
۲. شناسایی یهودیان مخفی بسیار دشوار است.
۳. اعتقاد به حضور یک گروه قومیتی منسجم اما مخفی زمینه را برای اتهامات بیپایه علیه افراد غیریهودی نیز فراهم میکند؛ چنان که در کشور ما بسیاری از شخصیتهای موجه متهم شدند که یهودی آنوسی هستند! کاملاً ممکن است خود یهودیان مخفی رقبای غیریهودی خود را متهم به آنوسی بودن کنند تا به آنها ضربه بزنند!
↩️ نتیجه: در حقیقت این پدیده یک بازی دو سر برد برای قوم #یهود است. یا ملت میزبان از حضور آنوسیها خبردار نمیشود یا اگر شود با مجموعهای از چالشها مواجه است: شناسایی آنوسیها چنان که گفته شد بسیار دشوار است. عمومی شدن اعتقاد به حضور آنوسیها باعث بدبینی نابهجای بسیاری از مردم و نخبگان نسبت به همه چیز و همه کس از جمله حکومت میشود. جو ترس و ناامیدی ایجاد میشود. مخالفین را در معرض اتهام یهودیستیزی قرار میدهد. برای یهودیان فرصت مظلومنمایی ایجاد میکند. افشاگران را با خطر توطئهٔ مخفی آنوسیها رو به رو میکند و ... حالا با توجه به این پیچیدگیها است که متوجه میشوید چرا مسؤولان کشور ما هرگز در خصوص این پدیده علنی صحبت نمیکنند اما این موضوع همیشه از دغدغههای ثابت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ما است!
❓اما راهحل چیست؟ هر راهکاری غیر از راهکار معرفتی و فرهنگی در برابر جریان فائق و چقر یهود بینالملل محکوم به شکست است چنان که در آلمان نازی دیدیم که چه طور با بسیج امریکا به وسیلهٔ یهودیان امریکا علیه آلمان نازی چه دماری از روزگار ملت آلمان در آوردند و چه افسانههای که در خصوص عملکرد نازیها نساختند و یهودیستیزی آلمان را تبدیل به درس عبرتی فراموشناشدنی برای تمام ملل کردند طوری که غرب یهودیستیز قبل از جنگ را تبدیل به غرب یهودیدوست امروز کردند!
💡منظورم از راهحل چیست؟ راهحل ناظر به یک سری شاخصهای معرفتی است: ۱. باید معارف حق و مواضع حق را دائماً در جمیع عرصهها اعم از داخلی و خارجی، اقتصادی و فرهنگی، سیاسی و امنیتی شناخت. ۲. باید به این مواضع حق ملتزم بود و از آنها دفاع کرد. ۳. مواضع تقیه و مصلحت و اولویت را درست تشخیص داد. ۴. در چنین شرایطی کار برای تمام عناصر آشکار و پنهان دشمن که بخواهند خلاف مصالح جامعهٔ اسلامی عمل کنند دشوار میشود چون در شرایطی که معیارها و شاخصهای اعتقاد و عمل صحیح مشخص است، عناصر مغرض نمیتوانند حرف و کار اشتباه خود را پیش ببرند چون آنها همیشه با ظاهر موجه نفوذ میکنند اما افکار و رفتار غلط را ترویج میکنند.
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی