eitaa logo
❀اِســرآ 313❀
57 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
174 فایل
﷽|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ ...‌. الاسرا/۱ 🌒🌓🌘. قصدمان این است که به‌یاری‌حی‌سبحان ، پیامبرگونه‌به‌معراج رویم ...🌱 . . 🗃️کپے : به شرط تأمل ، حلال😇 📝منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما هستیم »»»»»»»»»» @esra_13 ««««««««
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔✔ یک خاطره‌ زیبا از دکتر زرین کوب از یک سخنرانی در روز عاشورا 🚩⚫⚫⚫⚫⚫⚫🚩 حتما بخوانید🚩 ▪️روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی. نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه‌ای نشستم،دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می‌گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند،برای همین نمی‌خواستم فعلاً کسی متوجه حضورم بشود، هر چه بیشتر فکر می‌کردم کمتر به نتیجه می‌رسیدم، ذهنم واقعاً مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد:ببخشید شما استاد زرین کوب هستید؟ گفتم:استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم. ▪️خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند. همین‌طور که صحبت می‌کرد، دقیق نگاهش می‌کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره‌ای چین خورده و آفتاب سوخته،متین و سنگین و باوقار. می‌گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده، و در اوقات بیکاری یا قرآن می‌خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را می‌خواند. پرسیدم: حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟ گفت: سوالی داشتم. گفتم: بفرما. پرسید: شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم: خب بله، صددرصدگفت: ولی من اعتقاد ندارم. پرسیدم: من چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟ از من چه خدمتی برمی‌آید؟(عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می‌بردم) گفت:خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می‌کشید؟گفتم: اگر از دستم بر بیاید، حتماً، چرا که نه؟ گفت: یک فال برایم بگیرید. گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم. بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت: بفرما. ▪️مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید. فاتحه‌ای زیر لب خواند و گفت: برای خودم نمی‌خواهم، می‌خواهم ببینم حافظ در مورد امروز (روز عاشورا) چه می‌گوید؟ برای لحظه‌ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال. حافظ، عاشورا! اگر جواب ندادچه؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چه می‌شود؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد. متوجه تردیدم شد، گفت:چه شد استاد؟ گفتم: هیچ، الان، در خدمتتان هستم چشمانم را بستم و فاتحه‌ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه‌ای را باز کردم:👇 🍃زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 🍃گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 🍃بی‌مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 🍃یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت 🍃رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 🍃گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 🍃در زلف چون کمندش ‌ای دل مپیچ کانجا 🍃سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت 🍃چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 🍃جانا روا نباشد خونریز را حمایت 🍃در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 🍃از گوشه‌ای برون‌آی ای کوکب هدایت 🍃از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 🍃زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 🍃ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 🍃یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 🍃این راه را نهایت صورت کجا توان بست 🍃جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 🍃عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 🍃قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت ▪️خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین علیه‌السلام و وقایع روز و شب یازدهم محرم نباشد، پس چه می‌تواند باشد؟ سالها خود را حافظ پژوه می‌دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل، ویژه برای همین مناسبت سروده شده. بیت اولش را خواندم، از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه با من کرد و از حفظ با من همخوانی می‌کرد و گریه می‌کرد. طوری که چهار ستون بدنش می‌لرزید، انگار داشتم روضه می‌خواندم و او هم پای روضه من بود. متوجه شدم عده‌ای دارند ما را تماشا می‌کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده، حالا دیگر می‌دانستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم. بلند شدم، دستم را گرفت. ▪️ می‌خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم. گفت معتقد شدم استاد. معتقد بودم استاد، ایمان پیدا کردم استاد. گریه امانش نمی‌داد. آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه‌ای به قول خودشان گریه نکرده بودند. پیشنهاد می‌کنم هر وقت حال خوشی داشتید، وقایع روز عاشورا و شب یازدهم را در ذهن خود مرور کنید و بعد، این غزل را بخوانید.... @esra_313🖤❤️🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎨 | 🔻 کارتان را برای خدا نکنید؛ برای خدا کار کنید! تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین(ع) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا ...! ✍🏼 شهید سید مرتضی آوینی @esra_313🖤🖤🖤
🌷تعریف حماسه از منظر برخی از اندیشندان؛ 🌸مقام معظم رهبری:واقعه ی جهادگونه و پرشور. حماسه یعنی چه؟حماسه یعنی آن کار افتخار آفرینی ک با شور و هیجان انجام می گیرد. 🌹شهید مرتضی مطهری:کلمه حماسه به معنی شدت و صلابت است و گاه به معنی شجاعت و حمیت استعمال می‌شود. سخن حماسی یعنی سخنی که در آن بویی از غیرت و شجاعت و مردانگی باشد؛بویی از ایستادگی و مقاومت باشد.اگر شعر یا نثری دارای این خصوصیت باشد،آن را حماسی می گویند. یک سخن یا منظومه یا شعر یا نثر حماسی آن است که در روح انسانی جولان و هیجانی در جهت سلحشوری و مقاومت و ایستادگی و دفاع از عقیده ایجاد کند و یک شخصیت حماسی آن کسی است که در روحش این موج وجود دارد؛یک روحیه متموجی از عظمت،غیرت،حمیت،شجاعت،حس دفاع از حقوق و حس عدالت خواهی دارد. سرگذشت و تاریخ حماسی سرگذشتی است که پر از غیرت،شجاعت،مردانگی،ایستادگی و مقاومت است. 🌼حسین رزمجو:حماسه در لغت به معنی:"دلاوری،دلیری و شجاعت" است و در نوع ادب حماسی یا آثار منظوم و منثور حماسی،از رخدادهای پهلوانی و اعمال دلاوری و مردانگی قهرمانان و پهلوانان یک ملت یا یک آئین و کیش گزارش و توصیف می شود که در راه استقلال کشور یا تکوین حکومت و حفظ آئین خویش می کوشند و با دشمنانشان می جنگند. 🌼محمدرضا حکیمی:ملحمه در استعمالات قدیم عرب به معنای"موقعه" و "عظیمه القتل فی الحرب"است،یعنی:هنگامه ای بزرگ و کشتاری عظیم در کارزار. ملحمه:در استعمالات جدید عرب به معنای اشعار و منظومه های حماسی بلند است،مانند آثار هومر و فردوسی. ملحمه،از ماده لحمه گرفته شده است و لحمه به معنای پود است.جنگ بزرگ پر کشتار را از آن جا"ملحمه" گفته اند که مردمان در چنان کارزاری،چنان در هم فرو می روند که گویا پودهای جامه اند که در تارها فرو رفته اند. عبدالله جوادی آملی:حماسه واژه ای عربی است که به معنای شدت،صلابت،شجاعت،دلاوری،زنده دل و با نشاط بودن، غیرت به خرج دادن و دلیری می آید. 💐💐برگرفته از کتاب حماسه فاطمی💐💐 @esra_313🖤❤️🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⌛️ *چراغ روشن* 🤔 بعضی میگویند امام زمان(عج) می آید اوضاع را درست میکند... 🌗 مثل آن است که در شب تاریک انسان چراغ روشن نکند! ➕ «ما برای اینکه ارادتمان به امام زمان ثابت بشود، بایستی صحنه‌ها و جلوه‌هایی از جامعه‌ی مهدوی را خودمان به وجود بیاوریم. که عرض کردیم جامعه‌ی مهدوی، جامعه‌ی قسط است، عدل است و جامعه‌ی عزّت است، جامعه‌ی علم است، جامعه‌ی مواسات. اینها را بایستی ما در زندگی خودمان تحقّق ببخشیم؛ به قدر امکان خودمان؛ این ما را نزدیک می‌کند.» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱ @esra_313🖤❤️🖤