#زندگینامه
علی خلیلی در سال 1371 در استان تهران متولد شد،و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.
علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد.او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت،خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ دیپلم،وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع)شد.
شام نیمه شعبان تصمیم میگیرد بعد از هیئت رفقای نوجوانش را از نارمک تا محله ی خاک سفید تهران بدرقه کند.شاید نگران بود.اضطراب اینکه نکند نیمه هاش شب برای هم هیئتی های کم سن و سالش خطر ساز باشد.
غیرتش اجازه نداد تنها راهیشان کند.اما در میان راه متوقف شد.غیرتش به جوش آمد.عده ای خناس در حال آزار و اذیت دختر جوان بودند.دختر وحشت زده استمداد میطلبید...
ادامه دارد...
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_غیرت
#شهید_دفاع_از_ناموس
#یادشباصلوات
@shahidalikhalili_ir
@esra_313
#زندگینامه
تاب نیاورد.امر به معروف کرد.محل نگذاشتند.طاقت نیاورد.جلو رفت.جامه به دندان گرفتند و گریختند.
دخترک دامنش آلوده نشد،اما لحظاتی بعد،قمه ی جاهلی آب دیده،خون علی را بر زمین ریخت.
ماه ها گذشت؛تا در خلسه بهاری،نوروز زهرایی(س)،نام علی در قطعه آسمانی و بهشتی شهدای غیرت نقش ببندد.
علی پهلوان و خوش عیار،ماه ها با بیماری دست و پنجه نرم کرد.طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخم های جان کاهش را فراموش کرد.
روز های پایانی عمر کوتاهش،نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد.
ادامه دارد...
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_غیرت
#یادشباصلوات
@shahidalikhalili_ir
@esra_313
#زندگینامه
زخم هایی که در این روزهای آخر،نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود.وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جا نماز آب کشیده او را نصیحت میکردند:جوان مگر مملکت قانون ندارد،تو چرا درگیر شدی؟رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیندازی.و...
و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق...
اما علی جان داد چون علی نمیخواست و نمیتوانست بی غیرت باشد.ابرو بر هم کشید و جان بر کف نهاد چرا که دفاع از ناموس را فتوای اخلاق و حکم دین می دانست و خونش را نیز در راه دفاع از غیرت و مردانگی اهدا کرد...
ادامه دارد...
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_غیرت
#یادشباصلوات
@shahidalikhalili_ir
@esra_313