#درس_گفتار #جام_جم_اجتهاد (3) 💢 علوم انسانی بدون پیش فرض 🔰استاد علی فرحانی #پای_درس_استاد #علوم_انسانی_اسلامی @almorsalat

#درس_گفتار #جام_جم_اجتهاد (4) 💢 استخلاف و دین 🔰استاد علی فرحانی #پای_درس_استاد #علوم_انسانی_اسلامی @almorsalat

#درس_گفتار های #استاد_حبیبی #فلسفه_علم #تقریر 🔅🔅 ادوار مختلف شکاکیت در فلسفه غرب دوره‌های مختلفی از شکاکیت در جهان غرب وجود دارد و در هر دوره‌ای اندیشمندان، متناسب با ظرفیت‌های فکری و علمی آن دوره، تلاش کرده‌اند پاسخ‌هایی به شبهات شک گرایان و برون‌رفت از مخمصه شک گرایان ارائه دهند. ❇️ مرحله اول شک گرایی؛ دوره یونان باستان در این دوره، سقراط و افلاطون و ارسطو عمدتاً به ارائه چارچوب تفکر منطقی [یعنی دانش منطق که عهده‌دار مصون نگه‌داشتن ذهن از خطا در تفکر است] پرداخته‌اند؛ از طرف دیگر در جریان تفکر سه مرحله وجود دارد: مواجهه با سؤال، رفتن به سراغ معلومات، گردش در بین معلومات برای دست‌یابی به پاسخ و شکی نیست که اگر معلومات از نظم و انضباط و انسجام برخوردار نباشند، بعد از مواجهه با سؤال و رفتن به سراغ معلومات، به‌سادگی نمی‌توان پاسخ‌های مناسب پیدا نمود و از همین رو بشر هم به چارچوب حرکت نیاز دارد و هم به انتظام یافته بودن داده‌های معرفتی. فلاسفه در یونان باستان تلاش نمودند تا با این دو راهکار (تدوین منطق و راهکارهای تفکر صحیح و تفکیک معلومات صحیح از معلومات اشتباه و طبقه‌بندی دانش‌ها) مسیر قابل‌اعتمادی را جهت پاسخ به سؤال شک گرایان ارائه نمایند. ❇️ مرحله دوم شک گرایی؛ اواخر یونان باستان مرحله دوم، شک گرایی در اواخر دوره غرب باستان است که با ظهور مسیحیت و فقدان رونق اندیشه و تعطیلی بسیاری از مراکز آموزشی عملاً به حاشیه رانده شد. پاسخی که مسیحیت تحریف‌شده به دست برخی از آبا کلیسا همانند پولس ارائه شد نه‌تنها راهکاری برای حل مشکل شبهات شک گرایان ارائه نکرد بلکه بن‌بست فکری را بیشتر کرد چه اینکه پولس اولاً عقل را محکوم کرده و بر عقل‌گرایی مهر بطلان زد و اساساً رو آوردن به تفکر و معرفت برای دست‌یابی به حقیقت را امری نادرست و موهوم قلمداد کرد و ثانیاً فهم را بعد از ایمان قرار داد و برای باور پیدا کردن مسیر ایمان را پیشنهاد داد به این معنا که شخص باید ابتدا ایمان بیاورد و سپس وارد جریان فکری بشود و آنگاه‌که وارد جریان فکری می‌شود باید خود را به وادی‌ای که در مسیر ایمان قدم برمی‌دارد، بسپارد. ❇️ مرحله سوم شک گرایی؛ شک گرایی مونتنی این نوع شک گرایی جریان بسیار گسترده‌ای بود به‌گونه‌ای که هم نخبگان و هم آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار داد؛ دکارت و سایر متفکران معاصر تلاش نمودند تا به این جریان پاسخ بدهند که در این زمینه دکارت با برجسته کردن عقل و عقل‌گرایی، نقش اصلی و جریان ساز را بر عهده دارد. عقل‌گرایی دکارت از منظر فلسفه اسلامی، مشکل اساسی ندارد ولی با توجه به ماهیت مسیحیت پولسی، لطمه جبران‌ناپذیر محسوب می‌شود چه اینکه پولس با ضدیت با عقل و با تکیه برایمان در پی حل مشکلات بود اما دکارت مسئله عقل را بیشتر برجسته کرد به‌گونه‌ای که وجود این عنصر را در همه مردم، به‌عنوان یک آموزه اساسی در دستگاه معرفتی و فکری خود مطرح نمود. ادامه دارد ... @esra_rasane