eitaa logo
مکتب خانه
315 دنبال‌کننده
775 عکس
322 ویدیو
261 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
💥نظریه تشأن و جامعه پردازی ✍محمد متقیان 1⃣ پروژه‌ای که می‌تواند فلسفه اسلامی را به انقلاب اسلامی در دو عرصه کلان؛ جامعه‌پردازی و حکومت‌سازی متصل گرداند، پروژه است که اساس آن با مطالبات مقام معظم رهبری از اساتید فلسفه اسلامی بنیان گذاشته شد. با توجه به قرائنی که در کلام ایشان موجود است، امتداد حکمت به این معناست که؛ مفاهیم فلسفی بعینه و بدون انضمام و الصاق مفاهیمی از بیرون دستگاه فلسفی، بتواند در موضوع و فرآوری گردد، به گونه‌ای که هم آن مفهوم فلسفی از حقیقت فلسفی‌اش خارج نشود و هم مفهوم جامعه و حکومت به معنای واقعی آن که مورد وجدان و ادراک همگانی است، به دست آید. 2⃣ درباره «امکان امتداد حکمت صدرایی» ابهام‌های فراوانی وجود دارد، که در شماره قبل به نظریه «وحدت شخصی وجود» و امتناع امتداد آن پرداخته شد. در این شماره - که اشاره‌ای کوتاه است- به نظریه «تشأن» صدرا اشاره می‌شود. ابتدائاً به جمله‌ای صریح و ساده از ملاصدرا که به جایگاه این نظریه در نظام فلسفی او اشاره دارد، توجه نماییم: «فما عقلناه أولا بحسب الوضع و الاصطلاح و من جهة النظر الجليل أن في الوجود علة و معلولا أدى بنا أخيرا من جهة السلوك العلمي إلى أن المسمى بالعلة هو الأصل و المعلول شأن من شئونه و رجعت العلية و التأثير إلى تطور العلة في ذاتها و تفننها بفنونها» (الشواهدالربوبیة، جلد اول، ص 50) صدرا می‌گوید: آنچه که در ابتدای اندیشه فلسفی براساس اصطلاح علمی داشتیم که در صحنه هستی، علت و معلول وجود دارد، در مرحله اخیر اندیشه ما به این نقطه منتهی شد که، آنچه که مسمی به علت است همان «اصل» است و معلول هم «شأن» از شئون اوست و علیت و تأثیرگذاری هم به تطور ذات علت و تفنن ذات علت بازگشت می‌کند. 3⃣درباره نظریه تشأن و انتقال صدرا از تشکیک و علیت به آن، که او در مواضع متعددی به این انتقال اندیشه فلسفی تصریح کرده است، مطالب فراوانی می‌توان گفت، لیکن از منظر امتداد حکمت به آن پرداخته و سؤالاتی را طرح می‌نماییم؛ آیا نظریه تشأن صدرایی ظرفیت تفسیر فلسفی دو مقوله «جامعه» و «حکومت» را داراست؟ اگر براساس فلسفه صدرایی، جامعه و حکومت امری حقیقی باشد، آیا نظریه تشأن، فارقی فلسفی در تفکیک میان جامعه و حکومت دینی از جامعه و حکومت غیر دینی ارائه می‌نماید؟ یا اینکه براساس نظریه تشأن، همه جوامع و حکومت‌ها، از شئونات واجب تعالی هستند و امکان تفکیک میان جوامع وجود ندارد؟ اگر براساس فلسفه صدرایی، جامعه و حکومت امری اعتباری باشند و آحاد افراد جامعه وجود حقیقی داشته باشند، آیا نظریه تشأن می‌تواند ساختارهای اجتماعی را تفسیر فلسفی نماید؟ یا اینکه فقط به بیان اینکه، انسان‌ها همه شئونات واجب تعالی هستند اکتفا می‌نماید؟ اگر این نظریه از چنین امکانات فلسفی برخوردار نیست، آیا برای اینکه بتواند در ساحات اجتماعی و حکومتی وارد شود، می‌تواند در مفهومی یابد و آن مفهوم اساس و بنیان برای شرح فلسفی جامعه و حکومت قرار بگیرد، به گونه ای که بتوان مدعی و گردید؟ اگر آری، آن مفهوم چیست؟ 4⃣ به نظر حقیر، این نظریه امکان امتداد ندارد و نهایت ظرفیت آن، ارائه تصویری از رابطه علة العلل عالم هستی با سایر موجودات است که او اصل وجود است و سایر موجودات شئونات و تطورات آن وجود. در صواب و صحت این تصویر که مجال ایراد و تردید وجود دارد بماند، اما چه گزاره‌های فلسفه اجتماعی و فلسفه حکومتی از این تصویر می‌توان برداشت نمود؟ این نظریه و مفهوم ، زایشگر و مولد مفهوم فلسفی که تنزل در فلسفه مضاف پیدا کند هم نیست. ↩ در همین مقام از محضر دوستانی که برخلاف نگارنده، اعتقاد به امکان امتداد نظریه تشأن دارند، درخواست دارم که اگر بر دیدگاه خود اصرار دارند، لطف فرمایند و از امتداد نظریه تشأن بدون بهره‌گیری از مفاهیم بیرون از دستگاه فلسفی ارائه نمایند، به گونه‌ای که حکایت از ظرفیت امتداد همان نظریه تشأن و مفهوم شأن باشد نه چیز دیگری. مشتاقانه تبیین فلسفی عزیزان را منعکس خواهم نمود. 🆔https://eitaa.com/monir_ol_din