eitaa logo
مکتب خانه
319 دنبال‌کننده
781 عکس
327 ویدیو
264 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
مکتب خانه
مرحوم بوعلی در استدلال بر این قاعده می نویسد: «إشارة؛ كلُّ حادثٍ فقد كانَ قبلَ وجودِه ممكنَ الوجودِ
❇️ در نقد این استدلال می فرمایند در این استدلال مغالطه اشتراک لفظی رخ داده و مستدل بین امکان ذاتی و امکان استعدادی خلط نموده است. ❇️ در تعلیقه اول بر فصل اول از مرحله نهم نهایه الحکمه با یادآوری این مطلب که مرحوم اشتراک امکان ذاتی و امکان استعدادی در امکان را از نوع اشتراک لفظی می داند، نقد را بر استدلال وارد می داند. ✳️ در پاسخ به این نقد می فرمایند که براساس اصالت وجود، امکان ذاتی و امکان استعدادی مشترک معنوی هستند. برای توضیح این نظریه ر.ک مجموعه آثار، ج10، ص 228 الی 245
مکتب خانه
❇️ #شیخ_اشراق در نقد این استدلال می فرمایند در این استدلال مغالطه اشتراک لفظی رخ داده و مستدل بین ام
🔆🔆 تفاوت‌های امکان ذاتی و امکان استعدادی🔆🔆 ✅ فرق اول‏ یکی از جهات افتراق ایندو این است که امکان استعدادی یک امر موجود بالفعل است و اصلًا وجود عینی دارد و حال آنکه ما قبلًا گفتیم که امکان ذاتی از معقولات ثانیه است و در عالم عین مابازاء ندارد؛ مصداقش همان معروضش است، یعنی فقط از معروضش انتزاع می‌شود بدون آنکه در معروضش وجود داشته باشد. قبلًا دیدیم که حاجی فرمود: فَمِثْلُ شَیئیةٍ أو امْکانٍ‏ مَعْقولُ ثانٍ جا بِمَعْنی ثانٍ‏ یعنی اگر ما می‌گوییم انسان ممکن الوجود است به امکان ذاتی، آنچه که در خارج وجود دارد انسان است؛ امکان انسان، دیگر در خارج وجود ندارد ولی این مفهوم از انسان انتزاع می‌شود که انسان چیزی است که نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم. این لااقتضائیت وجود و عدم اسمش «امکان ذاتی» است. لااقتضائیت یک وجود عینی ندارد، ولی امکان استعدادی یک حقیقت عینی است، چون امکان استعدادی در واقع همان استعداد است. استعداد را اگر به مستعد نسبت بدهیم «استعداد» نامیده می‌شود و اگر به «مستعد له» نسبت بدهیم «امکان استعدادی» نامیده می‌شود؛ یعنی الآن واقعاً و عیناً چیزی در گندم وجود دارد که آن مناط استعداد این گندم است برای بوته شدن و آن امکان استعدادی آن بوته است در اینجا. پس این یک امر بالفعل است و آن امکان ذاتی یک امر انتزاعی ذهنی است. پس یکی از فرقهای امکان استعدادی و امکان ذاتی در این جهت شد که امکان ذاتی صرفاً انتزاع ذهن است بدون اینکه خود این امکان یک وجودی در موضوعش داشته باشد، ولی امکان استعدادی خودش یک حقیقتی است که در خارج وجود دارد و به منزله یک عرَض در یک معروض وجود دارد[1]. ✅ فرق دوم‏ فرق دوم که حاجی در اینجا ذکر می‌کند این است که می‌گوید امکان ذاتی به منزله اصل است برای امکان استعدادی؛ یعنی شی‏ء باید اول امکان ذاتی داشته باشد، پس از آنکه امکان ذاتی داشت می‌تواند امکان استعدادی هم داشته باشد و می‌تواند نداشته باشد. پس آن به منزله اصل است برای این و این به منزله فرع است برای آن. هرچه که امکان ذاتی دارد هم می‌تواند امکان استعدادی داشته باشد و هم می‌تواند امکان استعدادی نداشته باشد. مثلًا می‌گوییم انسان یک ماهیتی است که امکان ذاتی دارد. این ماهیت امکان ذاتی دارد، ولی ممکن است امکان استعدادی هم داشته باشد و ممکن است نداشته باشد. اگر یک ماده‌ای وجود داشته باشد که قابل تبدیل شدن به انسان باشد می‌گوییم امکان استعدادی دارد، ولی اگر چنین ماده‌ای نبود او دیگر امکان استعدادی ندارد ولو اینکه امکان ذاتی دارد؛ یعنی انسان یک چیزی است که می‌تواند موجود باشد ولی چون الآن یک ماده‌ای که قابلیت وجود او و استعداد وجود او را داشته باشد در خارج وجود ندارد پس امکان استعدادی ندارد. ✅ فرق سوم‏ فرق سومی که ذکر می‌کنند این است که می‌گویند در امکان ذاتی، دو طرف یعنی وجود و عدم برای شی‏ء علی السویه است. می‌گوییم انسان یک طبیعتی است که می‌تواند موجود باشد و می‌تواند معدوم باشد ولی اینچنین نیست که یکی از دو طرف تعینی و رجحانی پیدا کرده باشد، ولی با امکان استعدادی یک طرف تعین پیدا می‌کند، یعنی آن شیئی که دارای این امکان هست با آن چیزی که این امکان، امکان او هست یک اضافه و نسبت و تعینی پیدا می‌کند. دانه گندم که الآن قوه و استعداد بوته گندم شدن در آن هست اینچنین نیست که بگوییم برای دانه گندم بوته گندم شدن و نشدن علی السویه است؛ نه، علی السویه نیست. به حکم اینکه استعداد آن را پیدا کرده است، الآن بوته گندم شدن برای آن تعین پیدا کرده است؛ یعنی یک نسبتی با آن طرف پیدا کرده که این نسبت را با عدمش پیدا نکرده است. ، شرح مبسوط منظومه، ج 2 (مجموعه آثار، ج 10)، ص119 تا221
مکتب خانه
#اصطلاح_فلسفی 🔆🔆 تفاوت‌های امکان ذاتی و امکان استعدادی🔆🔆 ✅ فرق اول‏ یکی از جهات افتراق ایندو این ا
✅ فرق چهارم‏ و از این بالاتر، یک فرق بسیار روشنی بین ایندو وجود دارد و آن این است که در امکان استعدادی امکان زوال هست ولی در امکان ذاتی امکان زوال نیست. ما درباب امکان ذاتی این مطلب را گفته‌ایم که هرممکنی واجب الامکان است، یعنی هرچیزی که امکان ذاتی دارد بالضروره امکان ذاتی دارد، دیگر اینچنین نیست که امکان ذاتی خودش را بالامکان داشته باشد، کمااینکه هر ممتنع بالذاتی هم بالضروره ممتنع بالذات است و هر واجب بالذاتی هم بالضروره واجب بالذات است‏. بنابراین امکان ذاتی برای ممکن بالضروره ثابت است یعنی زوال پذیر نیست. نمی‌شود یک شی‏ء در یک زمان امکان ذاتی داشته باشد و در زمان دیگر واجب الوجود بالذات یا ممتنع الوجود بالذات بشود. هرچه که ممکن بالذات است ازلًا و ابداً ممکن بالذات است. واجب بالذات هم ازلًا و ابداً واجب بالذات است؛ ممتنع بالذات هم ازلًا و ابداً ممتنع بالذات است. اما امکان استعدادی زوال پذیر است. این بوته گندم امکان استعدادی در این دانه گندم دارد؛ می‌شود کاری کرد که این امکان استعدادی زایل شود. مثلا می‌شود آفتی در آن وارد کرد، آفت که در آن وارد شد دیگر امکان استعدادی برای بوته گندم شدن ندارد. یا می‌شود این دانه گندم را با یک وسیله مکانیکی و یا با یک سنگی خرد کرد و آرد کرد، بعد از اینکه آن را خرد کردید دیگر امکان بوته گندم شدن در آن نیست. ✅ فرق پنجم‏ یک فرق دیگر این است که امکان استعدادی جایش محل شی‏ء ممکن است ولی امکان ذاتی جایش خود آن شی‏ء ممکن است. توضیح اینکه وقتی می‌گوییم «انسان ممکن است»، وجود انتزاعی این امکان در انسان است. خود انسان که این امکان را به او نسبت می‌دهیم متصف است به این امکان؛ همین ماهیت انسان متصف است به این امکان. پس اگر در اینجا بخواهیم تعبیر به حالّ و محل بکنیم- که البته با حالّ و محل عینی نباید اشتباه بشود- «امکان» حالّ است و «ماهیت انسان» محل. اما امکان استعدادی چگونه است؟ امکان استعدادی در خود انسان وجود ندارد، در نطفه وجود دارد، یعنی در ماده‌ای که بعد محل انسان می‌شود وجود دارد. پس جای امکان استعدادی، محل ممکن است یعنی آن ماده‌ای است که بعد این ممکن در آن ماده تحقق می‌یابد ولی جای امکان ذاتی خود همان ممکن است نه محلش؛ ولهذا اینکه در آن بحث اول عنوان کردیم که امکان استعدادی را می‌توان معدوم کرد نه امکان ذاتی را، برای این است که جای امکان استعدادی محل شی‏ء ممکن است یعنی شی‏ء دیگری است که با معدوم کردن آن شی‏ء دیگر امکان معدوم می‌شود ولی جای امکان ذاتی، شی‏ء دیگر نیست بلکه ذات آن ماهیت است. ماهیت را همیشه می‌توان اعتبار کرد و هر وقت هم شما ماهیت را اعتبار کنید امکان برای آن اعتبار می‌کنید. ✅ فرق ششم‏ فرق دیگر این است که امکان ذاتی شدت و ضعف بردار نیست ولی امکان استعدادی شدت و ضعف بردار است؛ یعنی یک امری که می‌گوییم ممکن است به امکان ذاتی، اینچنین نیست که تدریجاً ممکن‏تر بشود، ولی امکان استعدادی شدت و ضعف دارد، یعنی شی‏ء مرتّباً مراحلی را طی می‌کند و پیوسته امکان شی‏ء دیگر شدن در آن قوّت می‌گیرد. مثلًا در نطفه انسان امکانِ انسان شدن هست ولی وقتی این نطفه مراحلی را در رحم طی می‌کند و مثلًا به صورت علقه درمی‌آید این امکان شدت می‌گیرد و بیشتر می‌شود، یعنی امکان انسان شدن در آن بیشتر است. هنگامی که یک مرحله جلوتر می‌آید باز هنوز انسان نیست ولی امکان انسان شدن در آن بیشتر است. هرچه جلوتر می‌آید این امکان قوت می‌گیرد و شدت پیدا می‌کند. ولی در امکان ذاتی شدت و ضعف معنی ندارد. اینها مجموع فرقهایی بود که میان امکان ذاتی و امکان استعدادی گذاشته اند. ، شرح مبسوط منظومه، ج 2 (مجموعه آثار، ج 10)، ص222 تا 225
در فصل 13، مرحله دوم، جلد اول اسفار درباره شناخت حقایق اشیا بحث کرده است. ر.ک: رحیق مختوم، ج 5، ص 237 تا 279
مقام معظم رهبری «مدظله العالی» |1396|: "درس خواندن را دستِ کم نگیرید. این حرفهایی که شما زدید، این عبارات خوب، این مطالب خوب، معنایش این نیست که شما خوب درس خوانده‌‌اید؛ معنایش این است که شما خوش ‌فکرید، خوش ‌بیانید؛ امّا آیا درس هم خوب خوانده ‌اید؟ ... بچّه‌های عزیز من! بدانید اگر درس نخوانید؛ نمی‌توانید تأثیرگذارِ خوبی باشید ... اگر می‌خواهید افکارتان، پیشنهادهایتان، خصوصیات برجسته‌‌ای که روحیّه‌ شما بحمدالله از آن برخوردار است، در جامعه تأثیر بگذارد، باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. درس را جدّی بگیرید ... ما در بین روحانیّون کسانی را داشتیم که از لحاظ مبارزه چیزی کم نداشتند؛ امّا از لحاظ علمی، نصاب لازم را نداشتند؛ اینها نتوانستند تأثیر قابل توجّهی در پیشرفت این مبارزه یا در ایجاد این حرکت عظیم بگذارند. آن کسی توانست که مثل امام، در حدّ نصاب کامل بود".
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصراع به مصراع این شعر طنز جنجالی، وصف الحال بسیاری از ما ایرانی ها است! بابا شبیه آی بدون کلاه شد، از بس کلاه بر سر بابا گذاشتید! فعلا که زنده ایم ولی فکر می کنم، ما را برای روز مبادا گذاشتید! باشد که از خزانه غیبم دوا کنند، دیگر مگر شما خزانه جا گذاشت.
مکتب خانه
مصراع به مصراع این شعر طنز جنجالی، وصف الحال بسیاری از ما ایرانی ها است! بابا شبیه آی بدون کلاه شد،
گزارشهای محرمانه از خودکشی داوطلبان کنکور بدلیل شکست در کنکور طی سالهای گذشته وزیر اسبق آموزش و پرورش: ذینفعان کنکور دهها هزار میلیارد تومان گردش مالی از قِبل کنکور دارند و به این سادگی سفره شان را جمع نمی کنند ولو اینکه باور داشته باشند این جریان نسل آینده را تهدید می کند. در سال های گذشته در بولتن های محرمانه اخباری از خودکشی دهها نفر از داوطلبان کنکور داشتیم که به علت شکست، سرکوب و تحقیر در خانواده این کار را انجام داده بودند. برخی داوطلبان واقعا آینده دردناکی را از حیث ویژگی های روانشناختی باید به خاطر شکستی که در کنکور خورده اند متحمل شوند. *ایسنا*
🔴وقتی یک برادر چند شغله و خسته را امام جماعت یک مسجد کنیم، این فرد چطور می ‌خواهد محیط مسجد را حفظ کند؟ 🔲 شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔸کسی که نتواند سربازانش را حفظ کند، خطش سقوط کرده و اگر جوانانی از مسجد رفتند، خط آن امام جماعت شکسته و سقوط کرده است. 🔸 وقتی یک برادر چند شغله و خسته را امام جماعت یک مسجد کنیم، این فرد چطور می ‌خواهد محیط مسجد را حفظ کند؟ 🔸 امام جماعت باید بتواند با حجاب و بی حجاب را با هم جذب کند. 🌐 فارس 🆔@tahavol_howze
مجموعه آثار 1. حکمت صدرایی به روایت ؛ شرح نهایه الحکمه، مرحله پنجم، ششم و هفتم تاکنون به چاپ رسیده است. (در دوران کنونی که هراس می رود که ارتباط نسل کنونی با میراث حکمی گذشته قطع شود، تالیف کتاب برای درک حکمت متعالیه بدون خواندن اسفار ضروری است، یعنی باید کتابی طراحی کنیم که بدون اسفار، درک حکمت متعالیه انجام شود.) 2. درآمدی به نظام حکمت صدرایی مشتمل بر سه جلد (هستی شناسی، جهان شناسی، معرفت شناسی، خداشناسی، انسان شناسی) 3. نظام حکمت صدرایی، جلد دوم، تشکیک 4. خطوط کلی حکمت متعالیه؛ تلخیصی از مجلدات درآمدی به نظام حکمت صدرایی 5. خداشناسی؛ از مجموعه کتب طرح ولایت 6. فلسفه مقدماتی؛ برگرفته از آثار (متن این کتاب، جز در مواردی اندک شمار، که در پاتوشت بدان اشاره شده، تقریر استاد شهید مرتضی مطهری(ره) است؛ با این تفاوت که عبارات از سبک گفتاری به نوشتاری تبدیل، و موارد تکراری ملال آور حذف گردیده، و در مواردی نیز در تقدم و تاخر مطالب تصرف شده است. افزون بر این، تبویب و تنظیم مباحث از گردآورنده است.) 7. درآمدی بر فلسفه اسلامی (این کتاب از سلسله مباحث اندیشه های بنیادین است که با هدف آشنایی اجمالی با فلسفه اسلامی بر مبنای آرای ابن سینا و ملاصدرا نگارش یافته است. کتاب دارای یک مدخل و پنج بخش است.)
هدایت شده از احمد فربهی
چند نکته درباره‌ی پیام آقای جعفریان 1) دغدغه‌ی آقای مصباح، فقط شریعتی و سروش نبود، این نوعی گزارش ناقص از دغدغه‌های آقای مصباح‌است؛دغدغه‌ی آقای مصباح؛ «شریعتی»، «سروش»، «خاتمی» و «دولت روحانی»، و از سوی دیگر، «کمونیست‌‌ها» و «سکولارها» بود؛ دغدغه‌ی آقای مصباح، مبارزه با نمودهای نفی‌دین؛ چه در قالب «تحریف»، چه «انحراف»، چه «انکار» و چه «نفاق و التقاط» بود؛ کتاب‌‌های ایشان موجود است می‌توانید ببینید. 2) دغدغه‌ی ایشان نسبت به این‌افراد و مکاتب هم یکی نبود؛ روزی آقای مصباح را بین راه دیدم خدمت ایشان عرض کردم؛ شما آقای سروش را همانند آقای شریعتی می‌دانید؟ ایشان گفتند: هرگز این دو را یکی نمی‌دانم!؛ آقای شریعتی انسان‌ دینداری بود که برداشت‌های غلطی از دین داشت اما آقای سروش، برخی از بنیاد‌های دین را انکار کرده! برای آقای مصباح، دغدغه‌ی شریعتی، «تحریفِ دین»، دغدغه‌ی سروش «انکار دین»، دغدغه‌ی خاتمی «به‌حاشیه‌بردن دین» و دغدغه‌ی دولت روحانی «تمسخر دین» بود. 3) عیب آقای مصباح آن بود که بزرگان قوم را با شمشیرِ رسایش می‌زد از این‌رو برخی از دشمنی‌های با ایشان، از قبیل احقاد بدری و خیبری‌‌اند. 4) عنوان فیلسوف برای آقای مصباح افتخار نبود و لذا با مکتب تفکیک و مخالفان فلسفه، درگیری نداشت زیرا اگرچه نظرات آن‌ها را قبول نداشت اما چون سخن آن‌ها را «نفی‌دین» نمی‌دانست، فعالیت آن‌ها نیز برای او دغدغه نبود؛ آقای مصباح هم‌چنان‌که شعار «جان‌‌ها فدای دین» سر می‌داد، خودش، عمر و اعتبارش را فدای دین می‌کرد و لاغیر. خدا به همه‌ی ما صداقت، اخلاص و خدمت‌گزاری به دین، عنایت کند. https://eitaa.com/farbeh
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 شهید متعالی و سه‌گانه دنیا، آخرت و توحید 3️⃣ قسمت سوم ◾️حالا شهید متعالی چه سطح و مستوایی را پر می‌کند؟ ▪️شهید متعالی در اصلاح دنیا برای خود مرز نمی‌شناسد. بی‌مرز است و کارش اقدام اصلاح‌گرانه. ▪️شهید متعالی اصرار آگاهانه به اصلاح دارد حتی تا فداشدن! ▪️شهید متعالی دلسوزی‌اش ناب است. دغدغه مستضعفین را دارد. خاطراتی که از شهید سلیمانی در این‌باره نقل شده است را ببینید. نمی‌خوابد چون به فکر فلان مستضعف عراقی و سوری است. ▪️شهید متعالی ابد ویژه را می‌بیند که همان اکرام و لبخند خداست. ▪️شهید متعالی مخلصانه عمل می‌کند. حرف از خودش نمی‌زند. خودش را سرباز می‌داند! شهید متعالی عاشقانه عمل می‌کند؛ بی‌سر و پا شدن و محو شدن در دل شهادت نسبت به حق را می‌طلبد. می‌گوید: ای مرگ زیبای من... ! ▪️چنین شهیدی به وجه خدا نظر می‌کند و احساس خشنودی حق را می‌بیند و تازه الآن است که جزء شهداء می‌شود. آگاه به امت می‌شود و اصلاح‌گری شهید در همین دنیا هم ادامه می‌یابد. ▪️هر کس منطق شهادت را در خودش پرورش ندهد ضرر کرده است. 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri