#دلنوشته
تکراری باشیم از مهدی، هشام عزیز؛ تکراری از شهید ادواردو آنیلی🌷
▫️هشام عزیز، مهدی، ادواردو؛ همه ی نام ها یک نفرند اما دلم میخواهد او را در این واگویه مهدی یاد کنم.
▫️شیعه، و به تفسیر خودش الماس؛ و هزاران واژه ی دیگر که اگر در کلام بیایند باز هم مهدی را آن طور که باید معنا نکرده اند.
رمز و راز نورانیت قرآن را با ماجرای شیعه شدنش مرور کردم و بر دنیای قرآن سجده داشتم و بار دیگر معجزه ی قرآن را بر قلبم زمزمه کردم.
شیعه بودن را با بغلی از نغمه های عارفانه معنا می کند و این عارفانه امنیت کلامش را دو چندان می سازد.
▫️مدافع دیر یاسین، دست مهر بر سر فلسطین و به معنای واقعی کلمه انسان، همان لفظ غریب بر جهان امروز و همه ی آنچه مهدی بود.
با اینکه در میان معرکه ی #صهیونیست ها بود آن هم از جنس خویشاوندی اما لحظه ای فلسطین را در امان ندید و حامی بود و مشتاق بر نجاتش❗️
👈آشنایی با واژه ی #شهید در کنار نام ادواردو را رمز ایمان مجدد بدانیم، ایمان بر #قرآن و یقین بر حق بودن واژه ی #فلسطین قصه ی پر غصه ی این سالها و همانا تکراری باشیم از مهدی ،هشام عزیز تکراری از شهید ادواردو آنیلی:)
✅بنیاد بین المللی استبصار
@estebsar_ir
Estebsar.ir💯
✍برای تو می نویسم
ما عهد بستهایم بمیریم در غمش
مُردن برای روضهٔ مادر بنای ماست .
مادرانه ها را همه برای زهرا گفته اند برای ام عالمیان برای زهرا همان یاس کبود آغوش علی.
گفتن از او خط به خط روضه است، و حالا روضه را با چه شروع کنم؟ کوچه؟سیلی ؟درد یا پهلو؟
روضه روضه ی کلمات است برای فاطمه واژه ها مرثیه می خوانند.
شاید ادب تکرار واژه نپسندد اما این سطر ها همه تکرار واژه ی مادر است.
داستان کوچه را که میشنوی بیش از فاطمه نگران حال حسن می شوی؛ کوچه بعد از مادر شرم گلویش را گرفته که ای کاش دست و پا داشتم اجازه به سیلی نمی دادم کاش دستی بر دل بی قرار حسن می کشیدم.
هر چه از تار و پود محبت خانم بگویم کم است چرا که مهر بالا تر از مهر زهرا نیافتم.
تمام طول زندگی ایشان را با قلم ملکوتی نگاشتند؛ عشق بابایمان علی را می گویم.
همیشه بعد از نبود مادر، تنهایی پدر به یاد می آید چه دردناک می گویند روایات که بعد از خانوم آقایمان علی سر بر چاهی نهادند و گریستند و از نبودن یار با چاه گفتند؛ راستش را بخواهید با در، خانه ی امید آقا جانمان هم سوخت.
کاش آن روز کمی دیوار ها شرم می کردند؛ کاش به قدر کوتاهی آتش رحم داشت؛ باران بی پروا می بارید شاید قرار آتش میشد!
شاید پهلویی نمی شکست، حرمی بی فاطمه نمیشد.
ای بانوی خورشید، ای نشان بی نشان ها؛ قلبمان را حرمت کرده ایم بر روح های خسته ی ما 🤲دعایی کن
مادر می دانم بدون آنکه حتی قدمی به سمت شما بردارم با همان پهلوی شکسته با همان کبودی های تن تمام مادرانه هایت را به پایم میریزی اما من همان بشر گمراهی هستم که دلم برایتان پر می کشد .
حرف مدینه که می شود چشمانم بهانه ی بودنتان را می گیرد صحبت از حرم که می شود قبر بی نشانتان را صدا میزنم و حرف مادر که می شود دلم برای زینب آتش می گیرد بی دلیل نیست که دختر را سیده العقائل نامیدند چرا که زهرا مادر اوست؛ بی دلیل نیست اسوه ی صبر بودن زینب، مادرش فاطمه است و حالا حضرت عشق، ای دریای موج های آرام به ما صبر زینب وار برای زندگی در این دنیا بده و نگه دار علی وار زیستنمان باش.
#دلنوشته. #فاطمیه
📅شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ کانال بنیاد بین المللی استبصار
@estebsar_ir
Estebsar.ir 💯