eitaa logo
استغفار امیرالمومنین علیه السلام
148 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۳۴) 🔴 سعید بن عبداله حنفی شهید نماز ☑️ او کسی است که نامه های کوفیان را به امام ع رساند و با مسلم بن عقیل به کوفه برگشت و مجددا نامه مسلم را به امام ع رساند و این مسیرطولانی را چهار بار طی کرد. ☑️ امام ع از او خواست که به سوی کوفه و نزد خانواده خود برود، اما عشق او به امام ع باعث شد تا لحظه شهادت همراه حسین ع بماند. ☑️ ........نماز ظهر عاشورا شروع شد. سعید جوانمردانه و با قدرت تیرها را می گرفت تا به امام ع اصابت نکند باران تیر شدت گرفت. دیگر با سپر امکان نداشت. تیرها را با دست می گرفت و خود را سپر امام ع کرد یکی را با دست یکی را با سینه‌ و..... تا نماز دو رکعتی مولایش به پایان رسید. ☑️ تیر اندازان عمر سعد بازگشتند. سعید بر زمین افتاد و گفت خدایا این گروه را لعنت کن همانطور همانند قوم عاد و ثمود! و سلام مرا به پیامبر ص برسان. ☑️ بعد گفت خدایا این زخمها را برای یاری فرزند رسول خدا به جان خریدم. و به امام گفت: آیا به عهد خود وفا کردم؟ امام حسین ع فرمود آری تو در بهشت پیشاپیش من قرار خواهی داشت. ☑️ سعید علاوه بر زخم نیزه و شمشیر دهها تیر دیگر بر بدنش فرو رفته بود و بخاطر نماز امام ع شهید شد. ✍ سید حسین کانال این روزها 3️⃣4️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۳۵) 🔴 زهیر بن قین بجلی(۱) ☑️ «زهیر» مرد جنگاور و شجاعی بود که در فتوحات اسلامی حضور داشت. بعد از قتل عثمان به علی ع نپیوست و جزو شیعیان نبود. ☑️ از اقبال بلندش در سفر حج سال ۶۰ هجری در مسیر بازگشت با کاروان امام حسین (ع) همسفر شد ولی با فاصله میرفت و خودش را نشان نمیداد و دوست نداشت امام (ع) او را ببیند. ☑️ تا اینکه در یکی از منازل بین راه، او و امام (ع) در یک جا توقف کردند. امام (ع) قاصدی فرستاد و زهیر را دعوت کرد. ☑️ زهیر مبهوت ماند. «دلهم» همسر زهیر فورا گفت زهیر! پسر رسول خدا تو را دعوت کرده و تو نزد او نمی روی؟ برخیز و برو. ☑️ «زهیر با اکراه رفت ولی شاد و راضی بر گشت و به اباعبدالله (ع) ملحق شد. ☑️ هیچکس نفهمید امام (ع) به زهیر چه گفت؟ که اینگونه زندگیش عوض شد. چون زهیر به افکار شیعه معتقد نبود عثمانی مسلک بود. ☑️ زهیر با شعاع نور هدایت، حسینی شد و تا تاریخ، آزادی و آزادگی وجود دارد نام زهیر خواهد درخشید. ⬇️⬇️⬇️⬇️ ✍ سید حسین کانال این روزها 3⃣5⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۳۶) 🔴 زهیر بن قین بجلی(۲) ☑️ ظهر عاشورا فرا رسید. بعد از پایان نماز، زهیر با اجازه امام (ع) وارد میدان شد. ☑️ مبارزه سختی با سپاه کوفه کرد. هر کس به جنگ او می آمد کشته یا مجروح می شد. ☑️ نوشته اند که «زهیر» بیش از صد نفر را کشته یا زخمی کرد. او پس از رزمی شجاعانه، وصلی عاشقانه داشت و به کاروان شهدا پیوست. ☑️ امام حسین علیه‌السّلام پس از شهادت زهیر برایش دعا کردند و فرمودند: ای زهیر! خدا قاتلان تو را همانند لعنت شدگان مسخ شده، به لعنت ابدی خود گرفتار سازد. ☑️ امام زمان عجل‌الله در زیارت ناحیه مقدسه اینگونه به زهیر سلام می دهند: ☑️ سلام بر زهیر بن قین بجلی. وقتی حسین (ع) به زهیر اجازه ترک کربلا را داد، زهیر گفت: به خدا سوگند شما را ترک نخواهم کرد، این برایم نجات الهی است که در رکاب امام حسین ع شهید شوم. ☑️ سلمان بن مضارب پسر عموی زهیر بود که همراه زهیر به کربلا آمد. روز عاشورا قبل از زهیر به میدان رفت و به شهادت رسید. ✍ سید حسین کانال این روزها 3⃣6⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت (۳۷ و ۳۸) 🔴 عابس بن ابی شبیب (۲) شهید ایرانی ☑️ عابس از یاران با وفای امام ع و به قولی از خاصّان امام علی (ع) بود. عابس از مهتران، دلاوران، سخنوران، عابدان و شب‌ زنده‌ داران شیعه بود. ☑️ عمر سعد گفت او را سنگباران کنید. ☑️ عابس به سمت دشمن حمله کرد و در جنگی جانانه بیش از دویست نفر از سپاه کوفه را تار و مار کرد. ☑️ ربیع بن تمیم میگوید: از هر طرف بر او حمله کردیم و توانستیم او را بکشیم. ☑️ من دیدم سر عابس در دستان عده ای از مردان سپاه عمر سعد بود و دعوا میکردند. هرکس میگفت من او را کشتم. ☑️ عمر سعد گفت به خدا قسم هیچکس تنها نمیتواند او را کشته باشد. ☑️ بعد از عابس، نوبت به « حجاج بن مسروق جعفی» رسید. او از شیعیان علی ع بود و در اوقات نماز اذان میگفت. ☑️ در روز عاشورا حجاج بن مسروق بعد از اجازه امام ع به میدان رفت و آنقدر جنگید تا شهید شد. ✍ سید حسین کانال این روزها 3️⃣7️⃣ 3️⃣8️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۳۹) 🔴 شوذب بن عبدالله ☑️ شوذب از رجال شیعه و از معدود دلیران کربلا و حافظ حدیث از امیرالمؤمنین بود و شیعیان از او حدیث فرامی گرفتند. ☑️ شوذب به همراه عابس بن ابی شبیب از کوفه به مکه و نزد امام حسین ع آمد و تا روز عاشورا ماند چون جنگ آغاز شد، به میدان رفت و به مبارزه پرداخت. ☑️ درحالیکه برخی از اصحاب از کثرت دشمن سخت در هراس بودند، عابس شوذب را صدا کرد و از تصمیم او برای شهادت سوال کرد، شوذب گفت آماده شهادت هستم. او مانند دلیران، مردانه جنگید و شهید شد. ✍ سید حسین کانال این روزها 3️⃣9️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۴۰) 🔴 حنظلة بن اسعد ☑️ حنظله (آخرین اصحاب باقیمانده) نیز از بزرگان شیعه بود. مردی فصیح و شجاع و قاری قرآن بود. ☑️ حنظله بعد از ورود امام حسین ع به کربلا، به امام ع پیوست. ☑️ عصر عاشورا نزد امام آمد و اجازه رفتن به میدان گرفت. ☑️ حنظله در مقابل لشکر کفر: ای مردم من از عاقبت شما میترسم همانند روز احزاب و سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود. و از رسوایی شما در قیامت میترسم، آن روزی که هیچ یاوری جز خدا نیست. گمراهان راهی جز هدایت ندارند. ☑️ ای مردم حسین ع را نکشید که به عذاب سخت گرفتار می شوید. امام ع به او فرمود وقتی آنان را به حق دعوت کردی آنان نپذیرفتند. و تصمیم به کشتن شما گرفتند. اینها مستوجب عذابند. بعد امام ع به او اجازه نبرد با دشمن داد. حنظله نگاهی به مولایش کرد و گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله و علی اهل بیتک ملاقات ما و شما در بهشت. امام ع فرمود: آمین ☑️ سپس حنظله به سپاه کوفه حمله کرد و پس از نبردی شجاعانه به شهادت رسید. ✍ سید حسین کانال این روزها 4️⃣0⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۴۱) 🔴 غلامان شهید 1⃣ غلامی پیر و سیاه در لشکر حسین ع حضور داشت که به «جون بن ابی مالک» معروف بود. ☑️ او را علی ع یکصد و پنجاه دینار خرید و به ابوذر بخشید. ☑️ بعد از تبعید و وفات ابوذر، «جون» در خدمت علی ع و امام حسن ع بود. سپس افتخار حضور در نزد امام حسین ع را پیدا کرد و از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا آمد. بعد از ظهر عاشورا درخیمه ها تعداد کمی مانده بودند. ☑️ غلام سیاه از امام ع اجازه میدان خواست. امام ع به او فرمود که میتواند برود و خود را به زحمت نیندازد. «جون بن ابی مالک» نگاهی به چهره امام ع انداخت و در نهایت ادب و ایمان گفت: من در راحتی باشم و شما را در سختی تنها بگذارم. ☑️ به خدا قسم از شما جدا نمیشوم تا خون سیاه من با خون شریف شما آمیخته شود. به جنگ با دشمن رفت چندین تن از آنان را به هلاکت رساند و شهید شد. ☑️ امام بر بالین او حاضر شد و گفت: خدایا او را با نیکان محشور کن و با محمد ص و آل محمد ص همنشین گردان. ☑️ بعد از عاشورا هر کسی کشته خود را از میدان برد و دفن کرد. «اما جون بن ابی مالک» کسی را نداشت و پیکر پاره پاره اش چند روز در گودالی ماند و بوی عطر از آن به مشام میرسید. ✍ سید حسین کانال این روزها 4️⃣1️⃣ ---‐-----------------------‐---------------------- ادامه مطلب ⬇️⬇️⬇️
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۴۲) 🔴 غلامان شهید 2⃣ غلام ترکی ☑️ غلام امام ع و از قاریان قرآن بود. همراه امام ع به کربلا آمد. با اجازه حضرت به میدان رفت. بعد از جنگی جانانه و کشتن عده ای از کوفیان، بعلت زخم های وارده بر زمین افتاد. ☑️ امام حسین ع بالای سر او آمد و گریست و صورت به صورت غلامش نهاد. غلام ترکی لبخندی زد و به شهادت رسید. 3⃣ رافع بن عبدالله ☑️ غلام مسلم بن کثیر بود. با مولایش وارد کربلا شد و بعد از نماز ظهر، و بعد از مسلم بن کثیر جنگید و به شهادت رسید. 4⃣ « منحج» ☑️ مادرش در خانه امام حسین ع و بعد هم در خدمت امام سجاد ع بود. از اصحاب امام حسین ع بود که در کربلا به شهادت رسید. ✍ سید حسین کانال این روزها 4️⃣2️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۴۳) 🔴 شهادت آخرین اصحاب(۱) 1⃣ «عبدللرحمن ارحبی» ☑️ از آخرین اصحاب امام ع است که عصر عاشورا به کاروان نور ملحق شد. مردی شجاع و دلاور بود. ☑️ در عصر عاشورا اجازه میدان گرفت. آنقدر جنگید تا به شهادت رسید. ☑️ امام ع عبدالرحمن را همراه مسلم به کوفه فرستاده بود و او مجددا باز گشت و از جمله یاران امام ع بود. 2⃣ «انس بن حارث» ☑️ از اصحاب رسول خدا بود. و در غزوه های بدر و احد و حنین خدمت پیامبر ص بود و وارد میدان شد. ☑️ از پیامبر ص حدیثی نقل کرد که: هر کس در کربلا باشد باید حسین ع را یاری کند. ☑️ «انس بن حارث» با اجازه امام ع وارد میدان شد با همان میانسالی، عده ای از کوفیان را به هلاکت رسانید. 3⃣ و 4⃣ « عبدالله و عبدالرحمن بن عروه» که دو برادر بودند وارد میدان شدند. جد آنها از اصحاب علی ع بود. در عصر عاشورا از امام ع اجازه میدان گرفتند. آنقدر جنگیدند تا شهید شدند. ☑️ افتخار دیگر این دو جوان این است،پیامبر ص در زیارت ناحیه مقدسه ی امام زمان عج به آنها سلام داده است. ☑️ السلام علی عبدالله و عبدالرحمن ابناء عروه.ً..... ادامه دارد ✍ سید حسین کانال این روزها 4️⃣3️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت (۴۴) 🔴 شهادت آخرین اصحاب (۲) 5⃣ «عمرو بن جناده انصاری» ☑️ او فقط ۱۱ سال سن داشت، خدمت امام ع آمد و بعد از شهادت پدرش «جنادة بن حارث»، اجازه میدان خواست. ☑️ امام ع به او اجازه نداد و گفت پدرش در حمله اول شهید شده شاید مادرش، ناراحت باشد. ☑️ جناده گفت مادرم به من دستور داده که به میدان بروم. امام ع با شنیدن این حرف به جناده کودک اجازه میدان داد. ☑️ شیطان صفتان سر این کودک را از بدنش جدا کرده و بسوی امام حسین ع انداختند. ☑️ مادرش سر فرزند را برداشت و خاک و خون را از آن پاک کرد. و آن را بر سر مردی از سپاه کوفه که آن نزدیکی بود کوبید. ☑️ بعد از او چند نفر دیگر، «واضح ترکی» و «ضرغامة بن مالک» و ....و آخرین نفر از اصحاب، «ابو عمره حنظلی اهل همدان » به میدان رفتند و شهید شدند. تا نوبت به «بنی هاشم » رسید. ✍ سید حسین کانال این روزها 4️⃣4️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت(۴۵) 🔴 علی اکبر ع اولین شهید بنی هاشم (۱) ☑️ ایشان در اوائل خلافت عثمان به دنیا آمد. ☑️ علی اکبر ع در گفتار، وجاهت و تناسب اندام و خلق و خو مانند جدش رسول خدا ص بود. ☑️ او بزرگترین فرزند امام حسین ع است. سن او را ۲۵ سال گفته اند. اولین شهید بنی هاشم علی اکبر ع بود. ☑️ امام ع در یکی از منازل به جوانان خاندان خودش فرمود، آب بردارند و در آخر شب دستور حرکت داد. ☑️ حضرت کمی خوابید و بیدار شد و چند بار گفت: «انا لله وانا الیه راجعون و الحمد لله رب العالمین» ☑️ علی اکبر ع علت را پرسید. امام ع فرمود: درخواب اسب سواری را دیدم که میگفت: این گروه میرود و مرگ نیز به سوی این گروه میرود. ☑️ علی اکبرع: پدر جان مگه ما بر حق نیستیم؟ امام ع: چرا بر حقیم. علی اکبر: پس ترسی نداریم از اینکه برحق بمیریم. ✍ سید حسین کانال این روزها 4️⃣5️⃣
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲قسمت (۴۶) 🔴 علی اکبر ع اولین شهید بنی هاشم (۲) ☑️ روز عاشورا، بعد از اجازه پدر به سپاه کوفه حمله کرد و چندین بار به دشمن تاخت و بسیاری از کوفیان را کشت. ☑️ آن حضرت با تشنگی شدید ده ها نفر را به هلاکت رساند. ☑️ بعد نزد پدر آمد و گفت عطش مرا کشت و سلاح بر من سنگینی میکند. آیا جرعه آبی هست؟ ☑️ امام ع گریه کرد و فرمود، پسرم اندکی مبارزه کن بزودی رسول خدا ص را زیارت میکنی و از دست او سیراب میشوی. ☑️ علی اکبر ع مجدد به میدان رفت عده زیادی را کشت. پیرمردان سپاه کوفه گفتند پیامبر ص به جنگ ما آمده است. ☑️ یکی از سران سپاه کوفه با نیزه و سپس با شمشیر بر فرق آن حضرت وارد آورد. ☑️ علی اکبر ع از اسب بر زمین افتاد دشمن از هر سو بر او حمله کرد و بدنش را پاره پاره کردند. در این هنگام بود که فریاد زد خداحافظ پدرم این جدم رسول خداست که مرا سیراب کرد. ☑️ امام ع بر بالین علی اکبر ع آمد و گفت خدا بکشد گروهی که تو را کشتند و حرمت رسول خدا ص را شکستند. ☑️ بعد از تو خاک بر سر این دنیا. امام ع فرمود: پدرت بعد از تو تنها مانده و بزودی به تو ملحق میشود. ☑️ آنگاه به جوانان بنی هاشم دستور داد پیکر علی اکبر را در برابر خیمه شهدا زمین گذارند. ☑️ امام ع محزون و دلشکسته به خیمه ها باز گشت. سید حسین کانال این روزها 4️⃣6️⃣