هدایت شده از تبلیغات انصار💛
_#بنده_وکیلم_عروس #خانم_؟
لبخند آرامی زدم و با صدای کمی لرزان جواب دادم:
_با اجازهی بزرگترها، و پدر و مادرم
نگاه عمیقی با عشق به کارن غرق شده
در فکر انداختم و ادامه دادم:
_برای اولین و آخرین بار بله
صدای دست و سوت جیغ سکوت مجلس و شکست! عاقد تک سرفهی دیگری کرد و جمع و مجبور به سکوت کرد وادامه داد :
_جناب آقای کارن نیک زاد آیا بنده وکیلم شما را به عقد دائم خانم افرا امینی در بیاورم؟
نگاه سرد و کدر کارن لبخند از روی لبم برد.
نفس عمیقی کشید و بم محکم جواب داد:
😱🔥
https://eitaa.com/joinchat/1738539096C1ae631732c