eitaa logo
استکبار ستیزان
211 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ درسی از تاریخ آمریکا و سازمان ملل عامل کشتار 8000 مسلمان❗️👇 ▪️حدود 3 دهه قبل، در چنین روزهایی، در طول 3 روز، بیش از ۸۰۰۰ نفر از اهالی در کشته شدند. یعنی روزانه حدود ۲۶۰۰ نفر یعنی در هر ساعت حدود ۱۱۰ نفر! ✖️ - ها را تحویل دهید؛ - شما در امان هستید؛ - سازمان ملل، امنیت شما را تضمین میکند؛ - جامعه جهانی همراه شماست؛ - آنها نمیتوانند به شما نزدیک شوند! - چرا دنبال هستید، خوب است! ▪️اینها شعارهایی بود که از بیرون به گوش مردم شهر میرسید. - ما نمیتوانیم؛ - «آنها» قویتر اند؛ - اگر شویم نمیمانیم؛ -اگر وارد شهر شوند هیچ چیز برایمان نمیماند؛ 🔕 و اینها حرفهای «تعدادی از مردم شهر» بود. حرفهایی که توانست بذر را در دل دیگر همشهری ها بکارد. مردم مسلمانی که هم داشتند و هم توان دفاعی... 👿 با این شعارهایی که از خودی ها و ناخودی ها شنیدند، اسلحه ها را تحویل دادند و وارد کمپ شدند. کمپی که و حمایت از مردم در آن جا را ضمانت کرده بود. 🔴🔴 و را جدا کردند. مردان از ۱۲ تا ۸۰ سال ماندند و بقیه افراد را با اتوبوس به شهرهای دورتر از کمپ فرستادند. «تعدادی از مردم شهر» به «بقیه» گفتند: دیدید کار خوبی کردیم که تسلیم شدیم؟ دیدید حل شد؟ 🔴⚫️ «بقیه» فقط نگاه میکردند. بعد از 3 روز نیروهای سازمان ملل و همان جامعه جهانی از کمپ رفتند. انگار نه انگار باید پای تضمینشان میماندند. «آنها» (صربها) وارد کمپ شدند و مردها را دسته دسته کشتند. «بقیه» طوری به «تعدادی از مردم شهر» نگاه میکردند که انگار با چشمهاشان عمیقترین ناسزاهای تاریخ را نثارشان میکنند. 🔺این ماجرای واقعی کمتر از 30سال پیش در مهد و ! همان ی افسانهای! در کشور مسلمان و در شهر اتفاق افتاد. ▪️مردم شهری که با اعتماد به قول و تضمین و سازمان های جهانی، تسلیم شدند و در سه روز بیش از ۸۰۰۰ نفر از آنها کشته شدند..!!
💢امام خمینی: نوه ام را با بزنید «در سال 59 آقای سید حسین خمینی که نوه امام بود در زمانی که اختلافات بین بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی می رود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی می کند. مردم به او حمله می آورند و می خواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمری اش می برد، بچه های کمیته جلوی او را می گیرند می برندش در یک اتاق دیگر. از همانجا مسئولین کمیته تماس می گیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده می شود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بین صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به برده ما چه کار کنیم. امام به مرحوم آیت الله اشراقی می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند. آقای اشراقی به دفتر می آید و از طریق آقای رحمانی که بعدها نماینده امام در نیروی انتظامی شدند، از طریق ایشان به بچه های کمیته پیغام می دهند. ولی بخش دوم پیام امام را آقای اشراقی نمی دهد و فقط می گوید امام گفته آقای سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود. وقتی ایشان پیش امام بر می گردد امام می پرسد شما دستور من را ابلاغ کردی. ایشان می گوید بله. امام گفت آقای اشراقی کامل کردی؟ آقای اشراقی که نمی توانسته دروغ بگوید می گوید نه من قسمت دومش را نگفتم. امام به آقای اشراقی می فرمایند بر می گردی مجدد تلفن می زنی و هر دو قسمت پیام من را می دهید. سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش زد با او را بزنید.» 📚روزنامه جمهوري اسلامي دهم تیر ۱۳۷۸ صفحه ۱۳ استکبار ستیزان