eitaa logo
استکبار ستیزان
208 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو الحکیم 🔹 ، گرما، گلوی زخمی، قطعی آب، محاصره، اسارت و شهادت.... در عملیات ۷ بود که تازه فهمیدیم و گرما و گلوی زخمی و طفل و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سم ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه؛ البته باز هم نه کامل مانند صحرای کربلا و اهل‌بیت و یاران حسین (ع). فهمیدیم تا نکشیده باشی و زخم نخورده باشی و داغ عزیز ندیده باشی و برادر به مسلخ عشق نفرستاده باشی و چکاچک شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از «عاشورا و کربلا» زدن فقط یک حرف است، حرفی که حداقل احساس را به همراه خواهد داشت. حدود ساعت ۱۰ صبح بود که دیگر تمامی آب همراه بچه‌ها تمام شد و هُرم گرمای بیابان صورت بچه‌ها را می‌سوزاند و جگر تشنه‌شان را به آتش می‌کشید و افزایش در دمای بالای ۵۵ درجه در کنار آتش انفجارهای سنگین گلوله‌های خمپاره و توپ و انواع سلاح با کالیبرهای متفاوت به شکل تصاعدی بر جان خسته رزمندگان اثر می‌گذاشت. تازه این برای بچه‌هایی بود که سالم بودند و فقط ، امانشان را بریده بود. در آن عملیات، بعنوان امدادگر وقتی به بعضی از بچه ها که مجروح شده بودند جهت پانسمان و سرکشی سر می‌زدم، می‌دیدم بیش از درد و رنج زخمشان از می‌نالیدند و چه شهدایی که در آن شرایط فقط در اثر تشنگی با اقتدا به مولای لب صحرای کربلا در صحرای شلمچه به شهادت رسیدند. علت نرسیدن آب به رزمندگان، تا حدود ساعت ۱۱ صبح ، آتش سنگین عراقی‌ها و محاصره از سه جهت و بسته شدن خط عقبه تدارکات لشکر از طریق آتش شدید دشمن بود، که هر تویوتایی می‌آمد اکثراً مورد اصابت گلوله قرار می‌گرفت و خودروهای تدارکات بیشتر مورد اصابت قرار گرفته بودند و هر از گاهی فقط یک وانت همراه با آب نوشیدنی می‌آمد که با توجه به تعداد نیروها و و گرمای شدید تقریباً می‌شود گفت به جایی نمی‌رسید. وقتی دستور عقب‌نشینی (تاکتیکی) را دادند از کنار یک خاکریز عبور می‌کردم که دیدم، یکی از بچه ها آنقدر زخمی شده که دست و پایش قطع شده بود و علی‌رغم پانسمانی که به تن داشت و اما به دلیل درگیری شدید و نبود آمبولانس، درکنار خاکریز روی خاک رها شده و شاید وضعیت اسفبار او باعث شده بود که دیگران از کنار او به خیال اینکه به شهادت رسیده است گذر می‌کردند، البته من وقتی کنار او رسیدم دیدم که او هنوز زنده است و دارد طلب آب می‌کند، که البته هیچ آبی به همراه نداشتیم که لااقل این رزمنده عزیز در حال شهادت را بتوانیم تر نمائیم و حتماً او نیز همچون مولایش باید با لب به دیدار حق می‌شتافت. در صبح این عملیات اسرای عراقی، طلب آب از رزمندگان می‌کردند و رزمندگان نیز با خوًشرویی قمقمه‌های آب خود را به اسرای جنگی می‌دادند و لب آنان را سیراب می‌کردند اما در اواسط روز این رزمندگان بودند که با تشنگی دست و پنجه نرم کردند. حتما تاریخ گواهی خواهد داد که چطور جوانان عزیز ایرانی در این روز با لبان و با ذکر یا حسین و یا زهرا به دیدار معشوق شتافتند، حتماً مورخان خواهند نوشت که رزمندگان اسلام چطور با در چنگال بعثی ها اسیر شدند، حتماً مردم فهیم کشور قدر آزادگان بویژه برادران اسیر خود در ۷ را خواهند دانست که با لب خشکیده و با کام سرخ در لبیک‌گویی به امام خود کم نگذاشتند و با تحمل سالها درد و رنج به کشور عزیزمان بازگشتند. 🌷یاد همه این عزیزان و شهدا گرامی‌باد🌷
۱- آب خرمشهر و آبادان که قطع شد، قرارگاه خاتم الانبیا(ص) سپاه ۳شیفته کار کرد و پروژه آب رسانی رو تکمیل کرد و مردم رنگ آرامش به خود دیدند. ۲- در مدت زمانی که آب این شهرها قطع بود، پایگاه های بسیج سپاه و بسیج دانشجویی دانشگاه های استان خوزستان و مخصوصا بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز کار آب رسانی با تانکرهای سپاه و توزیع آب معدنی رو انجام میدادند. دقت کنید👆 در بین همه اینها یک تفکر انقلابی جریان دارد، تفکری که وعده میدهد پای وعده اش میماند و در طول مسیر تحقق وعده جایگزین هم ارائه میکند تا مردم نباشند. آری این است که مردمِ تشنه رفاه، آسایش و آرامش را به میعادگاه تحقق وعده ها می رساند. پ.ن: این ۲نکته رو که مینوشتم ناخوداگاه یاد جمله پیرجماران حضرت روح اله(ره) افتادم که فرمودند: اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید.