چند ملاحظه راهبردی
درباره تغییر رئیس بانک مرکزی -2
🔹اکنون در اثر همین سیاست های مالی و ارزی و بانکی ناکارآمد، با تورم 35 تا 150 درصدی در حوزه مسکن، خودرو، ارز و سکه روبرو هستیم. و همچنین در اثر همین سیاست ها، 30 میلیارد دلار ارز کمیاب در ماه های پایانی سال 96 از کشور خارج شد و 30 میلیارد دیگر، امسال ظرف 75 روز در بازار توزیع شد و به جیب رانت خواران رفت. (دولت به خاطر نگاه نوک دماغی، از ما به التفاوت دلار 3700 تومانی با دلار 9 هزار تومانی ضرب در 30 میلیارد دلار، خیلی هم ناراحت نیست !)
♦️در تمام این تصمیم گیری های مهم، شخص رئیس جمهور و به ویژه جهانگیری معاون اول، نهاوندیان معاون اقتصادی، و مسعود نیلی دستیار اقتصادی ارشد روحانی، -بیش از سیف- دخالت و نقش داشته اند و آقای سیف غالبا تصمیمات اتاق اصلی تصمیم گیری های دولت را به اجرا گذاشته است.
🔹با این وصف اگر قرار باشد جانشین سیف، همان روند و رویکرد دستوری و دیکته ای را به اجرا بگذارد، باید پرسید تغییر بانک مرکزی، اقدامی جدی و موثر است یا نوعی رفع مسئولیت از دولت و مُسکّن دادن به بازار و افکار عمومی که واجد کمترین تاثیرات است؟ مشابه همین پرسش را می توان درباره تغییر قریب الوقوع وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه مطرح کرد.
♦️مهم تر از افراد، ضرورت گریزناپذیر تغییر رویکرد اقتصادی دولت است؛ همان که پنج سال است با آرزو اندیشی می خواهد همه بار 25 چرخ اعضای کابینهرا روی دوش ناتوان #دیپلماسی_التماسی بگذارد و پنج سال است که این بار در همان نقطه صفر شروع، روی زمین مانده است. البته اگر دقیق تر بگوییم، وضعیت اقتصادی نوعی عقبگرد در حوزه کسب و کار و تولید و روتق به نسبت سال 92 است.
🔹فقط کافی است توجه کنیم که ظرف 5 سال گذشته، به اندازه یک سال مسکن تولید شده است! بدین ترتیب، ترکیب تیم اقتصادی دولت و راهبرد آن نیاز به خانه تکانی اساسی دارد و چه بسا مهم تر از بازیکنان، این مربی و مدیر تیم است که لااقل باید دچار خانه تکانی فکری شود. اگر آقای سیف زمانی تصریح کرد عایدی ایران از برجام #تقریبا_هیچ است و همین سخن به مذاق آقای روحانی تلخ آمد، امروز بدون تغییر آن نگاه "برجام و دیگر هیچ" نمی توان تغییر مثبت در اقتصاد را امید داشت.
کجا زور می گویند؟ چگونه نرم می شوند؟!
✍️ حساب دو دو تا، چهارتاست: نخست وزیر انگلیس و رئیس جمهور آمریکا (و سران فرانسه و آلمان)، درباره ضرورت مذاکرات برجامی جدید، از موضع بالا حرف می زنند و به جای عذرخواهی، طلبکاری هم می کنند.
🔹اما همین ها، به خودشان اجازه نمی دهند درباره پهپاد ساقط شده و نفتکش توقیف شده توسط ایران حرف بزنند و ماجرا را کش بدهند. جالب این که ترامپ وحشی، حتی از ایران تشکر هم کرد که به جای پهپاد جاسوسی، هواپیمای نظامی سرنشین دار شان را ساقط نکرده است!
♦️عجیب نیست؟ بر حسب ظاهر، انگلیسی ها و آمریکایی ها باید در قبال برخورد های سخت و قاطع ایران، شاکی می شدند و برجام را که نرمش طرف ایرانی بود، روی سرشان می گذاشتند و حلوا حلوا می کردند.
🔹اما در عمل، وقتی اقتدار و قاطعیت نشان دادیم و در برابر گستاخی و ضربه، ضربت متقابل را زدیم، انگلیسی ها و آمریکایی ها (و دیگر کشورهای غربی)، ترجیح دادند جز چند غُر و لُند کوتاه، هیچ نگویند تا ماجرا را فراموشی شود.
♦️در عین حال، هر گاه انعطاف و نرمشی نشان دادیم که آنها حمل بر ضعف کردند، به جای قدردانی و نرمش متقابل، زبان شان دراز تر شد. به جای این که درباره تعهدات نقض شده برجامی شرمنده و عذرخواه باشند، طلبکار هم شدند و امتیازهای جدید مطالبه کردند.
🔹این دوگانه، درس بسیار بزرگی است، اگر واقع بین باشیم. زبان رایج و همه فهم در دنیا #زبان_اقتدار است و کسی در ازای #دیپلماسی_التماسی، جز تحقیر و توهین تحویل نمی دهد.
محمدایمانی