eitaa logo
استکبار ستیزان
211 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹بهش گفتیم نمیخوای کنی؟💍 خیلی راحت گفت چرا نمیخوام؟ 🔸فکر نمیکردیم اینقدر جواب بدهد 🔹مادرش گفت ننه کیو میخوای؟بگو تا برات بگیرم گفت من یه زن میخوام که بتونه با من زندگی کنه 🔸مادرش گفت این دیگه چه صیغه ایه؟ گفت یعنی من جلو اونم بشینه عقب، یعنی این 🔹مادرش گفت اخه کدوم دختری اینو میکنه ابراهیم گفت اگه میخواید من ازدواج کنم اینه 🔸اول فک کردیم چون ندارد این حرف را میزند برایش خانه ساختیم و گفتیم تو همین شهر برات زن میگیرم اینم خونه زندگیت توهم راحت بکارت برس، 🔹گفت من زنی میخوام که باشه هرجا میرم اونم بیاد بعد از مدتی از برگشت گفت کسی رو که میخواستم پیدا کردم ❤️ 🔸به او گفتیم به همین قبول کرد؟ گفت نه همچین ساده هم نبود، بیچارم کرد تا بله را گفت. 🔹دختر مورد علاقه او از بود که برای به مردم در مناطق ، شهر و دیار خود را رها کرده بود و رفته بود 🔸حاجی چندبار از او کرده بود ولی جواب رد داده بود در اخر او چهل روز دعای توسل و روزه میکند که پس از چهل روز حاجی مجددا از او خواستگاری میکند و جواب مثبت میگیرد. ✍راوی: پدر شهید همت 📚منبع: کتاب برای خدا مخلص بود 🌷نثار روح پاکش صلوات🌷 🍃🌹🍃🌹
استکبار ستیزان
‍ ⭕ من همت هستم؛ پوست از کله‌ی همه‌تان می‌کنم 🔹دیروز سالگرد شهادت بود و همه از چشم هایش گفتند آری این چشم ها نظر می کند به وجه الله اما پشت این چشم ها شور انقلابی نهفته است که برای تحقق آرمانش با هیچکس رودربایستی ندارد و کمتر بازگو شده است.  ‌ 🔹سال ۶۱ در عملیات مسلم ابن عقیل همت اینگونه می خروشد: "اف به گور آن مسئول. اگر آن مسئول شرف داشت، می‌رفت وضع آن جاده را می‌دید. خدا شاهد است آن‌جا بیشتر از سی چهل متر خاکریز لازم نداشت بزنی. به شرف زهرا قسم به خاطر نبود آن خاکریز، آن‌جا شش نفر شهید شده‌اند گلوله‌ی تک‌تیرانداز بعثی، داراق! زده توی مغزشان و آن‌ها را کشته. جواب خدا را اینها چه می‌دهند؟ بلند شوید کار کنید. مگر شرف ما از آن بعثی کمتر است؟ آن بعثی کافر پفیوز، لودر و بلدوزرش بیشتر از ما کار می‌کند... ملت بدبخت فقیر و بی‌نوا از خرج خرید تخم‌مرغ برای شام و ناهار زن و بچه‌ی یتیمش می‌زند، با چنین پولی، کمپوت دانه‌ای بیست‌تومان را می‌خرد و به این جبهه‌ها می‌دهد. 🔹آن خائنی که راننده‌ی این گریدر است، دارد می‌خورد و می‌خوابد. آن مردکی که راننده‌ی این بلدوزر است مفت‌خور است. بچه‌های مردم دارند توی خط زیر گلوله‌ی خمپاره شهید می‌شوند. چرا؟ چون اینها نرفته‌اند برای بچه‌های مردم سنگر بزنند. پس‌فردا جواب خدا را چه می‌دهید؟ نشسته‌اید کمپوت گلابی می‌خورید. انگار ملت این کمپوت‌‌ها را فرستاده، که بدهیم مفت‌خورها بخورند... خب کار کنید. شماها به دل‌خواه خودتان نیامده‌اید. اگر آمده بودید یک لحظه هم برای رضای خدا کار می‌کردید و از این که بچه‌ها این‌همه زخمی و شهید می‌دهند خجالت می‌کشید... 🔹من همت هستم؛ فرمانده‌ی لشکر هستم، پوست از کله‌ی همه‌تان می‌کنم. رفته‌اند از بودجه‌ی بیت‌المال بدبخت زده‌اند، این دستگاه‌ها را خریده‌اند برای کمک به جنگ. یک مشت الّاف را به این‌جا آورده‌اند از بودجه‌ی بیت‌المال خرجشان کرده‌اند و آن‌ها را گذاشته‌اند پشت این دستگاه‌ها..." از کتاب "به روایت همت" نشر بیست و هفت اثر حسین بهزاد و چه زیبا گفت به راستی شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند... ⬅️ پ.ن: شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند کنایه از این هست که شهدا برای آرمان ها و دربرابر کژی ها و ظلم ها بی تفاوت و خثی نبودند. این تصویر از شهدا که آزارشان به هیچ چیز نمی رسیده غلطه رحما بینهم و اشداء علی الکفار بودند. دربرابر ظلم و بدی ها محکم و انقلابی بودند. شهید مرد میدان است نه مرد گوشه گیری و بی تفاوتی. ارزش و منزلت شهید را به چشم ‌و ابرو تنزل ندهیم و عمق رفتار انقلابی آنها را تحریف نکنیم. علیرضا_فقیهی_راد تریبون مستضعفین استکبار ستیزان