#حسیـن‌جانم...! اول‌بنـانبودچنین‌عاشقـت‌شوم، یڪبارحࢪم‌آمدم‌ودربـھ‌درشدم...! #دلتنگ‌حریم‌عشق :)💔 ✦ ✧ ✦ ✧ ✦ ✧✦ ✧ ✦ ✧ ✦ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

محال است که عبودیت باشد ، ترک‌معصیت باشد ، با این‌حال، انسان بیچاره باشد و نداند چه بکند و چه نکند؛ محال است! |آیت‌الله بهجت|

«واِن‌یُرِدڪَ‌بِخَیرفلا‌رادَّلِفَضِله» و‌اگر‌خداوند‌اراده‌خیر‌درباره‌توڪند هیچ‌ڪس‌قادر‌نیست‌مانع‌فضل‌او‌گردد.‌‌‌... [سوره‌یونس‌آیه‌۱۰۷] #من‌به‌تو‌امیدوارم♥️

چـــقــدر پــــر مــے کــشـــد دلــــ❤️ــم بـــہ هـــواے تــــــو انگــــار تــمـامـ پرنــــده هــاے جـهــان در قـــلبــم آشــیانـــہ کرده انــد.... #سـلام_مولای_غریبم✋🥀 ❅✿🍃🦋🍃✿❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

کجای صبحهایم نشسته ای که بی هیچ ذکری نامت بر زبانم می آید ❅✿🍃🦋🍃✿❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

أیْن الْقُلُوبُ الّتی وُهِبَتْ لله ... کجایند #دل های به خدا پیش کش شده؟! نهج البلاغه / خطبه 144 🌱 ❅ঊঈ✿🍃🌸🍃✿ঈঊ❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

[و کَم من ثناء الجمیل لست اهلا له نشرتة] چه خوبی هایی كه من لايقشون نبودم و تو بر سر زبونا آوردی♥️ #دعای‌کمیل 🌱 ❅ঊঈ✿🍃🌸🍃✿ঈঊ❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

خدایا ، اگر پشیمانی پیش تو بازگشت به سوی توست، پس من پشیمان ترینم❤ #صحیفه‌سجادیه دعای سے و یکم 🕊

«وَلَنَبلُوَنَّکُم حَتیَ نَعلَمَ المُجَاهِدینَ مِنکُم والصَّابِرینَ وَ نَبلُوَا اَخبَارَکُم» و همه گونه شما را امتحان میکنیم تا از میان شما تلاشگران و صابران را معلوم بداریم ، واحوالتان را بشناسیم 🌱 محمد/ 31 ❤

لَیسَ لِحاجَتی مَطلَبُُ سِواک ، ولا لِذَنبی غافرُُ غَیرُکَ، حاشاکَ ! الهی جز تو به کسی نیاز ندارم و هرگز غیر از تو آمرزنده ای برای گناهانم نیابم🌸 دعای دوازدهم #صحیفه_سجادیه

گفتم:من‌ازشما دستورنمی‌گیرم بگید #فرمانده بیاد... همون لحظه فرمانده پرده چادر رو بالا زد و وارد شد:_یاالله چه خبره چرا هنوز اینجایید شما؟ _ما جایی نمیریم آقای محترم... _خواهرِ من شما... کلافه گفتم:_چند بار بگم من خواهر شما نیستم!!! دستی به پشت سرش کشید:_بله...ببخشید خانم محترم شما نمیتونید اینجا بمونید همتون باید برگردید عقب... اینجا هر لحظه ممکنه سقوط کنه...عجله کنید... _من یه پزشکم وظیفمہ الان اینجا باشم آقای فرمانده!!..ببینم کی میخواد منو بیرون کنه...!!!!! https://eitaa.com/joinchat/2735013943Cbf991e5e57 💌داستانهای عاشقانه #شهــدا در دلِ #دفاع‌مقدس👆♥️

•┈┈••✾•|❤️|•✾••┈┈• 💠|یڪ صبح بہ بام آے و ز رخ پـردهـ برانداز... 🍃|آوازهـ بہ عالـم زن و خورشیـد برانداز... •┈┈••✾•|❤️|•✾••┈┈• #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج •♡° ❅ঊঈ✿🍂✿ঈঊ❅ @non_valghalam

♥️•°| 🦋|لینڪ قسمت اول عاشقانہ اجتماعے اعتقادےِ #تاریک‌خانہ•°⏳👇 https://eitaa.com/non_valghalam/14094 🍃|دسترسی به رمانهای تکمیل شده از همین نویسنده 💕👇 https://eitaa.com/non_valghalam/15457

🌸 #میلاد_حضرت_معصومه(س) 💐روزی قم! رونق قم! 💐در حرمت دل شده گم 🎤 #میثم_مطیعی ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

[و کَم من ثناء الجمیل لست اهلا له نشرتة] چه خوبی هایی كه من لايقشون نبودم و تو بر سر زبونا آوردی♥️ #دعای‌کمیل 🌱

چه جای شِکوِه از اندوه؟ وقتی دوست‌تر دارم من از هر شادیِ دیگر، غمِ عشقِ تو خوردن را... #حسین_منزوی الهی و ربی من لی غیرک...

🎥| نماهنگ « رضا جان »✨ 🎤 خواننده و آهنگساز: پویا بیاتی 🖊 شاعر: جواد الهی پور ❤️🍃هدیه به پیشگاه امام مهربان و دل های بیقرار حرمش #روز_زیارتی_امام_رئوف #ولادتِ_جٰان♡ #دلتنگیم ❅ঊঈ✿💟✿ঈঊ❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7

چند دقیقه اے میشد پشت پرده نگاهش میکردم... روم نمیشد برم جلو... یکم دل دل کردم و بالاخره صداش کردم باخجالت: _آقا محمد!... برگشت طرفم و اومد جلوم ایستاد... مثل همیشه سر بزیر... چرا من از دیدن این چشمان فروافتاده سیر نمیشم _بله هدی خانوم... _میشه این سینی رو تو مجلس مردونه بچرخونید؟... _چشم شما بفرمایید بالا... روی چشمام غیرتیِ من❤️ کاش هیچ وقت دلتو نمیشکوندم که حالا حسرتت به دلم بمونه😭 کاش... https://eitaa.com/joinchat/2735013943Cbf991e5e57 #عاشقانه‌مذهبی 💞 شدیدا آموزنده👌

🍃رمان آنلاینی که فقط تو ایتا هست و فقط این کانال⛔️عاشقااآنههه_ناب پاک♥️ سرم تو گوشی بود و داشتم عکسا رو نگاه میکردم و میخندیدم که با شنیدن صداش کپ کردم:_چقدر خنده ت قشنگه... تند از روی تاب بلند شدم و راه افتادم سمت ویلا که صداش میخکوبم کرد: _چرا از من فرار میکنی؟بشین کارت دارم... جرئت نکردم برم... نشستم روی تاب...عصبی بود ولی سعی میکرد خودشو کنترل کنه... اون وقت صبح توی آب یخ حوض صورتشو شست!...از دیدنشم لرزم گرفت... حیاط وهم انگیز و خلوت بود... همه خواب بودن...چقد شبیه خوابم بود... دستی به صورت خیسش کشید و گفت: _من دوستت دارم چرا از دست من فرار میکنی؟میخوام باهات حرف بزنم... قلبم توی دهنم میزد...به سختی زبون باز کردم: _من نمیخوام ...... وقتی آرزوی محالت برآورده میشه ولی خیلی دیر😭رمان جذذذااب اینروزای ایتا🔥 پایان خوش😍🍃 https://eitaa.com/joinchat/2735013943Cbf991e5e57

💜🍃خواستم بگم زودتر بریم بیرون جلو بقیه زشت نباشه...تا دهن باز کردم دستش رو آورد جلو:_هیچی نگو...بزار یکم نگات کنم...میدونی چند #سال انتظار این لحظه رو کشیدم؟انتظار لحظه ای که محرمم بشی و بتونم دل سیر نگات کنم؟ مثل همیشه خجالت زده سرمو انداختم پایین و چشمام رو بستم...طاقت نگاهشو نداشتم...انگار آتیشی بود که تمام خرمنم رو میسوزوند... دستم رو گرفت و به لبهاش نزدیک کرد...بوسید و روی چشمش گذاشت:_یادت میاد اولین باری که دیدمت؟چقدر به چشمم دوست داشتنی اومدی...نمیدونم چی داشتی که منو با تمام زندگیم درانداخت و عوضم کرد...اونقد که... https://eitaa.com/joinchat/2735013943Cbf991e5e57