༻﷽༺
صد آرزو به گِرد دلم در طواف بود
از حیرت ِجمالِ تـو بی آرزو شدم...
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part189 همونطور که نگاهم از پنجره خیابونها رو میگشت
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀
🥀🔥🥀🔥🥀🔥
🔥🥀🔥
🥀
♡﷽♡
رمان #شُعله🔥
#part190
به محض رفتنش هزارجور فکر به ذهنم هجوم آورد
منطق کاری میگفت تو کارت تموم شده و همین الان اون بچه توی شکمته
پس باید همین الان بلند شی و برای همیشه از دسترس امیرعباس گم و گور شی
باید برگردی پیش شراره
چندماه تحت مراقبت باشی
بعد بچه رو تحویلشون بدی پولت رو بگیری و تمام...
ولی مگه دلم میگذاشت اینطوری امیرعباس رو ترک کنم؟
چطور راضی نمیشدم که بچه م رو تحویل اونا بدم؟!
بچه ام؟ بچه من...
من هم یه مادر بی مسئولیت بودم مثل مادر خودم
اون بچه هم یکی میشد مثل خودم
دیگه نمیخواستم به این زندگی کثیف ادامه بدم
ولی راه فراری نبود
زنده م نمیگذاشتن...
ترس عجیبی توی دلم دویده بود
چند بار خواستم بلند شم و برم و این احساس نو ظهور رو خفه کنم و به زندگی پر از کثافط خودم برگردم اما هربار نتونستم
با خودم گفتم میتونم بمونم و یه مدت بازی رو مدیریت کنم و وقت بخرم
بعد یه طوری این بچه رو از بین ببرم تا دست اونا بهش نرسه
بعد امیرعباس رو ترک کنم و فرار کنم!
اینجوری وقت بیشتری هم برای بودن باهاش دارم
تو همین فکرا بودم که امیرعباس سر رسید و فرصت فرار از بین رفت و تصمیم آخر قطعی شد
همراه هم به سمت اتاق دکتر راه افتادیم
به صندلی های نزدیک در اشاره کرد:
چند نفر بیشتر نیستن الان نوبتمون میشه...
همونطور که مینشستم زبون ریختم:
_ بخاطر من امروز از کار افتادی!
واقعا لازم نبود...
در جوابم با اخم نمکینز سر تکون داد اما چیزی نگفت
نگاهی به شماره نوبت توی دستش انداخت و بعد کنارم نشست
میخواست سر حرف رو باز کنه اما انگار ابا داشت
بالاخره اینطور شروع کرد:
به نظرت دلیل تهوع ت چیه؟!
پرش به قسمت اول رمان👇🏻♥️🍂
https://eitaa.com/nonvalghalam/28941
❌کپی به هر نحو حرام و موجب پیگرد قانونی ست❌
○•○•••○•○•••○•○•••○•○
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
○•○•••○•○•••○•○•••○•○
🥀
🔥🥀🔥
🥀🔥🥀🔥🥀🔥
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part190 به محض رفتنش هزارجور فکر به ذهنم هجوم آورد من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|| #پروفایل
دلم را
جانم را
جهانم را دستی بکش اے صاحب عالم🤍
° #خداجانم •
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part190 به محض رفتنش هزارجور فکر به ذهنم هجوم آورد من
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀
🥀🔥🥀🔥🥀🔥
🔥🥀🔥
🥀
♡﷽♡
رمان #شُعله🔥
#part191
خودم رو به نفهمیدن زدم:
گفتم که بد غذا خوردم مسموم شدم لابد
من کلا معده م ضعیفه...
سر برگردوند و یکم نزدیک شد
آهسته گفت:
یعنی حتی احتمال هم نمیدی که دلیل دیگه ای داشته باشه؟
باز هم به نفهمیدن ادامه دادم:
چه دلیل دیگه ای؟!
کمی خیره نگاهم کرد و بعدچشم برداشت
نفس عمیقی کشید و به روبرو چشم دوخت:
مشخص میشه...
سکوت فعلا بهترین راه حل بود
من خم سر به زیر انداختم و به کفشهام خیره شدم اما یکم که سرم پایین موند حالت تهوعم تشدید شد
ناچار سرم رو بالا گرفتم و چند بار پشت هم عمیق نفس کشیدم
نگاهش برگشت طرفم و فوری پرسید:
چی شد خوبی؟!
قبل از اینکه جوابی بدم شماره مون پیج شد و من هم برای فرار از این دل بهم خوردگی فوری از جا بلند شدم
همونطور که دنبالم می اومد آهسته حالم رو میپرسید و من به دکتر حواله میدادم
وارد اتاق شدیم و به خانوم نسبتا جوونی که پشت میز نشسته بود سلام کردم
با آرامش جواب داد و اشاره کرد بشینم
نشستم و امیر پشت صندلیم ایستاد
دکتر با لبخند پرسید: خب مشکلتون چیه؟!
بجای من امیرعباس جواب داد:
خانم دکتر حالشون خوب نیست بیحالن و مزاجشون آشفته شده
میخواستم خواهش کنم یه سونوگرافی براشون بنویسید
خانم دکتر با لبخند عاقل اندر سفیهی جوابش رو داد:
ممنون از تجویزتون حالا میشه چند لحظه بیرون باشید خانومتونو معاینه کنم؟!
هم خنده م گرفته بود و هم دلم کباب شده بود که اینطور زده بود توی برجکش
هم اضطراب داشتم و هم دلم به هم میخورد!
امیر عباس هم خودش رو از تک و تا نینداخت و جدی سر تکون داد:
بله حتما
ولی حتما سونوگرافی رو براش بنویسید
ممنون
بعد آهسته رو به من لب زد: بیرون منتظرتم
و با قدمهای محکم از اتاق بیرون رفت
دکتر جوان با خنده به تخت اشاره کرد:
خب خانوم بیا ببینم چرا شوهرتو نگران کردی!
یه لحظه به سرم زد با دکتر وارد مذاکره بشم اما از عواقبش ترسیدم و در سکوت همراهیش کردم
بعد از معاینه پرسید:
ِآخرین تاریخ قاعدگی کی بوده؟
ناچار گفتم: سه هفته پیش...
_خب پس بعید نیست؟
_چی بعید نیست؟
خندید و با تعجب نگاهم کرد:
بارداری دیگه!
تجویز شوهرت هم درست بود باید برات سونوگرافی بنویسم
پرش به قسمت اول رمان👇🏻♥️🍂
https://eitaa.com/nonvalghalam/28941
❌کپی به هر نحو حرام و موجب پیگرد قانونی ست❌
○•○•••○•○•••○•○•••○•○
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
○•○•••○•○•••○•○•••○•○
🥀
🔥🥀🔥
🥀🔥🥀🔥🥀🔥
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part191 خودم رو به نفهمیدن زدم: گفتم که بد غذا خوردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پروفایل
راه ظهورت را بستم
قبول ...!
اما شاید قرار است
حـُر تو باشم🤍(:
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
༻﷽༺
چـشمِ من خیره به عڪسِ
حرمت بنـد شده…!
بـٰا چه حالی بـنویسـم که
دلـمتـنگ شــده ...
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
#سݪاماربابـ✋🏻💚°|
هرچہمیخواهیبگیر
اماسـلاممرانـگیـر
#اݪسݪامعݪیڪیااباعبداللهاݪحسین🌹🌱
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
••
در فراقت گلِ ما بو،
میِ ما رنگ نداشت!
حالِ ما #بیتـو،
چو احوالِ تنِ بیسر بود...🥀
#حسینجانم
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
♥️🍃
خدایا!
مرا بر آنکه ستمی بر من کرده مسلط کن،
و یاری ام کن که کاری را که او با من کرد
با اون نکنم
#صحیفهسجادیه💚
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
#شین_الف
♥️به نیابت از همه بچه های نازنین کانال قلم و پیج
پ.ن: پیج رو هم فالو کنید ان شاالله قراره من بعد بیشتر در ارتباط باشیم
یه خبراییه🙃
https://instagram.com/shin_alef_official?utm_medium=copy_link
ذکر نام تو کنم در همه جا
چون که گویند ،
هر کجا نام تو آید ..
حرم توست حسیــن ...
#صلیاللهعلیکیااباعبداللهالحسین♥️
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد شما افتادن
اتفاقِ هر صبحِ من است!
سلام کردن به تو عشق من است
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💛🍃|#مستہمولا¹¹⁰
فاش میگویم صفاے صُبح ایوان نجف
از صفا و مࢪوه هم باشد صفایش بیشتࢪ
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
بر دَرَش بگذار ای سائِل سر از روی نیاز
در نخواهد ماند هر کس قبلهگاهش این دَر است
•
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
《یا اُنْسَ کُلِ مُستَوحِشٍ غَریبٍ 》
«ای آرامش هر ناآرام غريب!! »
•♥️🌱
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
°
°
هفته ها میگذرد، نیست نشانی از تو
پس کی از این درغم راه گشا می آید ...
#اللهمعجللولیکالفرج 🌱
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7