💢تیم تخصصی استخدام 100💢
_میدونستی امشب ماه گرفتگی گزارش شده؟ _نه..کجا؟ کنارم نشست و آروم زد روی چشمم: اینجا... بازم که این
تا دستش رو گرفتم عقبکشید.
با گریه گفتم: ما محرمیم سپهر من هنوز #زنتم #طلاق ما باطل بود من #باردار بودم...
با تعجب و خشم بهم خیره شد.
گفتم: بعدا برات همه چیزو توضیح میدم.تو رو خدا فقط الان منو از این جا ببر..منو از دست این عوضی #نجات بده خواهش میکنم...
تازه یادش اومد که فرهاد منو آورده اینجا...
هلم داد بیرون و در اتاق رو بست.دیگه فقط صدای #کتک کاریشون می اومد.با ترس به دری که قفل کرده بود میزدم و التماس میکردم: #سپهر تو رو خدا ولش کن بیا بریم... یه بلایی سرت میاره...سپهر...
داد زد: برو تو ماشین تا من بیام...اینجا واینستا...
https://eitaa.com/joinchat/2678128666C1841f45cfb
تا دستش رو گرفتم عقبکشید.
با گریه گفتم: ما محرمیم سپهر من هنوز #زنتم #طلاق ما باطل بود من #باردار بودم...
با تعجب و خشم بهم خیره شد.
گفتم: بعدا برات همه چیزو توضیح میدم.تو رو خدا فقط الان منو از این جا ببر..منو از دست این عوضی #نجات بده خواهش میکنم...
تازه یادش اومد که فرهاد منو آورده اینجا...
هلم داد بیرون و در اتاق رو بست.دیگه فقط صدای #کتک کاریشون می اومد.با ترس به دری که قفل کرده بود میزدم و التماس میکردم: #سپهر تو رو خدا ولش کن بیا بریم... یه بلایی سرت میاره...سپهر...
داد زد: برو تو ماشین تا من بیام...اینجا واینستا...
https://eitaa.com/joinchat/2678128666C1841f45cfb