eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
27.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
87 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 مروه میدانست بخاطر راحتی خیال خودش عجله به خرج میدهد... میخواست همه را یکجا سر و سامان بدهد و بعد بنشیند برای دردهای خودش قبر کهنه بشکافد... و خودش این را میفهمید ولی به روی خودش نمی آورد... معصومه اما دلش میخواست یک نفر یکبار دیگر از او بخواهد تا با عقد قریب الوقوع موافقت کند! و اینکار را مروه برایش کرد... به این ترتیب با فاصله ای کوتاه یک عقدکنان دیگر برپا شد و اینبار هم خانوادگی... اینبار دیگر دلیل مستقیم عروس و داماد نبودند... اینبار فقط محض خاطر مروه و زندگی پنهانی اش مصلحت این بود که کسی نیاید و از او نپرسد یا او را آنطور که هست نبیند... و این او را نزد خواهر و داماد و خانواده هایشان خجل میکرد... هرچند آنها تمام تلاششان را میکردند که نباشد اما بود... خجل بود! از طرفی دلش میخواست زودتر سر و سامان گرفتنشان را ببیند و از طرفی این مراسمات برایش تلخ بود... میفهمید نه خودش لذتی میبرند و نه دیگران با دیدنش لذتی میبرند! بالاخره مادر حره و حامد هم میفهمید و فرشته و حسین کوچک هم او را میدیدند... چقدر توجیه کردنشان به سکوت سخت بود... باز برای مراسم بی سر و صدای دیگری آماده میشد هرچند دلش میخواست معافش کنند و نرود... کاش معصومه ناراحت نمیشد تا با این حال ترحم برانگیز کانون توجهات نمیشد و خودش و دیگران را عذاب نمیداد... اینبار هم حره دلداری اش میداد: _ان شاالله عروسی هر دوشون رو با هم میگیریم... تا اونموقع خوبِ خوب شدی... _تتا اون...موقع... بقیه هم... همه چیزو... فراموش کردن؟! حره ترجیح داد جواب سوال تلخش را ندهد و شیرینش کند: _وای لباسی که مغصومه پسندید خیلی قشنگ شده بود خیلی ام بهش می اومد حالا باید بیای و ببینیش خودت... میگم به نظرت... صدای حسنا کلامش را قطع کرد: _بچه ها اونبار سر خطبه رسیدید اینبار به بله هم نمیرسیدا... شما چرا انقدر تو حاضر شدن حوصله به خرج میدید؟ حره با لبخند لب زد: شیش ماهه به دنیا اومده... و بعد بلندتر گفت: ما دیگه حاضریم فقط یه چادره که الان سر میکنم آن آن... بریم... ☕️گروه نقد و بررسی رمان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3242000447C20e76db847 🎙تمامۍحقوق رمان محفوظ و حق انتشار مجازے آن منحصرا بہ کانال ن.والقلم واگذار شده است...👇 http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🚫 🚫 🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗