eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
27.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
87 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part194 کنار ساندویچی کوچیکی که نشونش دادم ایستاد و
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان 🔥 شوکه بهم خیره شد من هم مظلوم بهش خیره شدم توقع نداشت از اون لحن شوخ این حرف تلخ رو بشنوه اونهم چیزی که انتظارش رو نمیکشید فوری گفت: این حرفا چیه خودت بهتر میدونی دلیل حالت چیه پس بیخود اوقات منو تلخ نکن _صددرصد که نیست اومدیم و دلیلش یه چیز دیگه بود فرار نکن چواب بده... در سکوت و با اخم بهم خیره شد آهسته سر تکون دادم: میدونم که اینکارو میکنی جایگاه من اونقدر متزلزله که بدون بیماری و عیب و ایراد هم ممکنه هر آن از دست بره پوزخند کج و عصبی چاشنی مظلوم نماییم شد: هرچند جایگاهی وجود نداره هرچی هست خیال بچگانه من بوده با بهت زبون باز کرد: تو چت شد یهویی.. یه وقتایی ازت میترسم یهو بهم میریزی یهو جبهه میگیری! مگه چی شده؟ من که گفتم به مادرم بگم تو گفتی نه! قطره اشکم رو تند از صورت گرفتم: برای من دیگران مهم نیستن خود تو مهمی رفتار امروزت نشون داد که من فقط یه عروسک وقت پر کنم که اگر بخواد دردسر درست کنه... سرش رو با دستهاش گرفت و آروم لب زد: تو حالت خوب نیست بهتره الان حدف نزنیم احتمالا از عوارض همین ماجراست! سینی غذا که روی میز قرار گرفت به جدل بی معنایی که راه انداخته بودم پایان داد نگاه پر از سوالش رو بهم دوخت: بخور دیگه مگه هوس نکرده بودی! پ.ن: دوستان میدونم این یک هفته سخت گذشته ولی همزمانی امتحانات و مشکلات دیگه من رو هم تو مضیقه قرار داده ولی ان شاالله از سه شنبه به روال عادی برمیگردیم 🌸💚 پرش به قسمت اول رمان👇🏻♥️🍂 https://eitaa.com/nonvalghalam/28941 ❌کپی به هر نحو حرام و موجب پیگرد قانونی ست❌ ○•○•••○•○•••○•○•••○•○ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 ○•○•••○•○•••○•○•••○•○ 🥀 🔥🥀🔥 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀