#آموزش_خطوط 👇👇👇
قصه خط👇
یکی بود یکی نبود اقایی بود بنام اقای خط
بچه ها اقای خطی چشمش خط بود دستش خط بود دهنش خط بود بدنش خط بود و این شکلی ک میفرستم. میتونید بهشون نشون بدید
بروز اقای خطی میخواست بره سرکار نمیتونست صاف سوار ماشین بشه چون خط راست بوددیگه مجبور شد یکمی خم بشه
همون موقع خودتونم خم بشید و ب بچه ها بگید خم بشن تا قشنگ مفهموم خم را یاد بگیرند و ببینند
اقای خطی خمیده شدو سوار ماشین شد وقتی رسید. محل کارش پیاده شد خواست بره اونور خیابون ک ی ماشین باسرعت بهش زد و اقای خطی حواسش نبود و تصادف کرد وشکسته شد.
#خط