eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
15.7هزار ویدیو
119 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 🪴تندخوانی سی جز قرآن👇🤩😍 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه برای از واژه استفاده میکنیم برای بعضی پسرای امروزی از چه واژه ای باید استفاده کرد... داشت از باشگاه برمیگشت دخترا با هم پچ پچ کردن... دوستش دید و بهش گفت! ✨از فرداش دیگه با لباس ورزشی نیومد بیرون! آره داداش! ما داریم اشتباه میریم...😔
🌹 بسـْــمِ رَبِّـــــ الشُهـَــــدا 🌹 ‍ قبل از بود. جهت هماهنگی بهتر بین سپاه و ارتش، جلسه‌ای در محل گروه برگزار شده بود. بجز من و ابراهیم، سه نفر از فرماندهان و سه نفر از فرماندهان هم حضور داشتند. تعدادی از بچه‌ها هم داخل حیاط مشغول نظامی بودند. اواسط بود. همه مشغول صحبت بودند که یک‌ دفعه از پنجره اتاق، یک به داخل پرت شد! دقیقا افتاد وسط اتاق! از رنگم پرید! همین‌طور که کنار اتاق نشسته بودم، سرم را در بین دستانم قرار دادم و به سمت دیوار زدم! برای لحظاتی در سینه‌ام حبس شد! بقیه هم مانند من هر یک به گوشه‌ای خزیده بودند. لحظات به سختی می‌گذشت. اما صدای نیامد! خیلی آرام چشمانم را باز کردم. با چشمانی که از تعجب بزرگ شده بود گفتم: ! بقیه هم یک یک از گوشه و کنار اتاق سرهایشان را بلند کردند. همه با رنگ پریده وسط اتاق را نگاه می‌کردند! صحنه بسیار عجیبی بود! در حالی که همه ما به گوشه و کناری خزیده بودیم، ابراهیم روی خوابیده بود! در همین حین مسئول آموزش وارد اتاق شد. با کلی معذرت خواهی گفت: خیلی شرمنده‌ام! این نارنجک بود! اشتباهی افتاد داخل اتاق! تا آن موقع که سال اول بود، چنین اتفاقی برای هیچ‌یک از بچه‌ها نیفتاده بود! بعد از آن، ماجرای نارنجک زبان به زبان بین بچه‌ها می‌چرخید. 📚 سلام بر ابراهیم 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 ❇️ 。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。   @Story_maazhabi 。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。  
🍃🌸🍃 🕊 یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت وقتی کار تحویل تمام شد .جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست،بیکاری عیبه،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره! گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست! شما ورزشکاری و.........خیلی ها می شناسنت. ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم! ♥️✨ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊 ❇️ 。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。   @Story_maazhabi 。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。  
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
❃ ضعف شیــــ🔥ــــطان ❃ روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شیطان را دید که خیلی ضعیف و لاغ
 یہ جا هسٺ:•°✨°• شہید ابراهــیم هادے•°🧡°• پُست نگہبانےرو •°💥°• زودتر ترڪ میڪنه•°👀°• بعد فرمانده میگهـ •°🤨°• ۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°• یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°• برادرا بلند صلوات•°🔊°• همه صلوات میفرستن•°😁°• برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...•°😂°• 💚☘️ شآدی‌روح‌پآک‌شهدآ‌صلوآت(:🥀 ‍🌸⃟🕊჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
Shafaat-Mikonam.mp3
3.16M
🎧 شفاعت میکنم!🌿 آخرین صحبت های شهید ابراهيم هادی قبل از شهادت در کانال کمیل 🎤 🌸⃟🕊🇮🇷🍁჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 شهید‌ آوینی : شهـدا ... مثل آیه های قرآن مقدسند تقدس آیه های قـرآن بہ این است ڪہ حڪایت از حـق دارند و شهـدا نیـز ... 🌹☘ 🖇🌸⃟🕊🇮🇷჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi