hossein.haghighi.salam.be.ayande(320).mp3
8.1M
🇮🇷🌺🍃
🌺
❇️ نوآهنگ| سلام به آینده
🍃❤️ اول چلچلی ایرانه
🍃🧡کیمیگه صورتما پیر شده؟
🍃💙 بعدِ انقلابِ مردم، تازه
🍃💜 گربۀ نقشۀ ما «شیر» شده
🎙 حسین حقیقی
🇮🇷 #دهه_فجر
🇮🇷 #ایران_قوی
43.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر رخش منوّره؛ #الله_اکبر
از همهی سرا، سره؛ اللهاکبر
خود خود پیغمبره؛ اللهاکبر
چقدر شبیه حیدره؛ اللهاکبر
محمود_کریمی🎙
#میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)🌺
.#روز_جوان
.
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
🔴 دقت کنید که احتمالا امشب یا فردا یا دو سه روز دیگه یه ضربه بزرگ به اعصاب مردم از طرف جریان غربگرا وارد خواهد شد.
دلیلش هم انتقام از مردمی هست که امروز در راهپیمایی شرکت کردند.
💢 حالا یا قیمت های دلار و طلا خیلی شدید میره بالا یا قیمت خودرو و یا هر چیزی که بتونه اعصاب مردم رو خراب کنه.
خلاصه این رو هم گفته باشم که کسی سورپرایز نشه.
🔷@IslamlifeStyles
GOSH_BE_FARMAN - Haj Abozar Rohi.mp3
14.56M
ضربان قلب من یاابن الحسن❤
یا ایها العزیز ای واسم همه چیز
من تا تو رو نبینم ازت دست بر نمیدارم💔
ای مهربون تر از پدر و مادرم دوست دارم🍃
گوش به فرمانم فرمانده🤚🏻
😍سلام_فرمانده۴
.
#نیمه_شعبان
#ایران_قوی
#دهه_فجر
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 آدم دلگرم میشه ...
کاش قدر بدونیم🥲
https://eitaa.com/eta_mazhabiun
.
#نیمه_شعبان
#تا_انقلاب_مهدی
#میلاد_امام_زمان
.
رمــان جدید😍
💜اسم رمان؛ #جانم_میرود
💚نویسنده؛ فاطمہ امیرے
💙چند قسمت؛ ۱۹۲ قسمت
با ما همـــراه باشیـــــن 😊👇
https://eitaa.com/joinchat/2920808762Cd9ef399ea0
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۱
رژ لب قرمز را بر لبانش کشید و نگاه دوبارهای به تصویر خود در آیینه انداخت با احساس زیبایی چند برابر خود لبخندی زد
شال مشکی را سرش کرد و چتری هایش را مرتب کرد...باشنیدن صدای در اتاق خودش را برای یک جروبحث دوباره با مادرش آماده کرد...
زود کیفش را برداشت و به طرف درخروجی خانه رفت
«مهلا خانم» نگاهی به دخترکش کرد
ــ کجا میری مهیا
ــ بیرون
ــ گفتم کجا
مهیا کتونی هایش پا کرد نگاهی به مادرش انداخت
_گفتم که بیرون
مهلا خانم تا خواست با اون بحثی کند با شنیدن صدای سرفه های همسرش بیخیال شد
مهیا هم از فرصت استفاده کرد و از پله ها تند تند پایین آمد در خانه را بست که با دیدن پسر همسایه (ای بابایی) گفت...
نگاهی به آن انداخت...پسر سبزه ای که همیشه دکمه اخر پیراهنش بسته است و ریشو هم هست نمیدانست چرا اصلا احساس خوبی به این پسره ندارد
با عبور ماشین پسر همسایه از کنارش به خودش آمد
💞🍃🍃🌷🍃🍃💞
ೋنویسنده فاطمه امیریღೋ