.
#حکایت
مردم كوفه وقتی از مخالفت حسين بن على عليهما السلام برای بيعت با یزید و از آمادگى آن حضرت براى مبارزه با انحراف در امت و ورود آن حضرت به شهر مكه مطلع گرديدند، پیکها و نامههای انفرادى و طومارهاى فراوانى برای آن حضرت فرستادند كه مضمون همه آن نامهها اين بود:
ما خود را نيازمند امام و رهبرى مىدانيم كه ما را از حيرت و سرگردانى برهاند و هدايت و رهبرى نمايد و آنچه در توان داريم در پيشبرد در یاری شما به كار خواهيم بست و از بذل مال و نثار جان در راه شما كوتاهى نخواهيم نمود.
حضرت امام حسين بن على عليهما السلام در پاسخ اين نامهها كه بنا به نقل بعضى از مورخان تعداد آنها به دوازده هزار رسید، چنين مرقوم داشت:
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيم ...
آخرين نامه شما به وسيله هانى و سعيد به دست من رسيد و من به آنچه شما در نامههاى خود توضيح دادهاید پى بردهام و اکنون ، «مسلم بن عقيل» كه برادر و پسر عمو و مورد اعتماد من است را به سوى شما فرستادم و به او دستور دادم كه وضع شما را بررسی و نتيجه را به اطلاع من برساند كه اگر خواسته #اكثريت_مردم و نظر افراد آگاه كوفه همان بود كه در نامههاى شما منعكس گرديده و فرستادگان شما حضوراً بازگو نمودهاند، من نيز ان شاءاللّه به سوى شما حركت خواهم نمود. ... والسلام.
بنابر برخی از روایات تاریخ، امام عليه السلام نامه را به وسيله هانى و سعيد، (دو فرستادۀ مردم كوفه) برای آنها ارسال كرد و به نقل برخی دیگر، امام عليه السلام نامه را به مسلم بن عقيل داد تا به همراه خود به كوفه ببرد.
به هرحال
امام علیه السلام، به مسلم فرمود:
من تو را به سوى مردم كوفه مىفرستم و خدا تو را به آنچه موجب رضا و خشنودى اوست موفق بدارد، حركت كن، خدا پشت و پناهت و اميدوارم من و تو، به مقام #شهدا نايل گرديم.
«مسلم بن عقيل» در نيمه ماه مبارك رمضان سال ۶۰ ه ق، به قصد كوفه از مكه حركت نمود و در مسير خود وارد مدينه گرديد و ضمن توقف كوتاه و زيارت قبر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و تجديد عهد با اقوام و... به همراه دو نفر راهنما از قبيله قيس به سوى كوفه روان گرديد.
اما پس از آنكه مقدارى از مدينه فاصله گرفتند راه را گم كرده و در بيابانهاى وسيع و شنزار حجاز حيران و سرگردان شدند.
پس از تلاش راهنماها، در اثر گرماى شديد و تشنگى جان خود را از دست دادند، ولى مسلم بن عقيل توانست خود را به محلى به نام «مضيق» كه محل سكونت يك قبيله روستایی بود برساند و از مهلكه نجات يابد.
«مسلم بن عقيل» پس از رسيدن به «مضيق»، نامهاى را به وسيله يكى از افراد آن قبيله به حضور امام نوشت و در اين نامه در ضمن گزارش حادثه هلاكت همراهان و زنده ماندن خودش، نوشته بود:
«من هلاکت همراهان خود را به فال بد گرفتهام و من این سفر مشئوم میدانم» و از آن حضرت درخواست نمود كه در اعزام وى به كوفه تجديد نظرنموده و در صورتى كه صلاح بداند، شخص ديگرى را به اين مأموريت بفرستد.
حضرت مسلم، در آخر نامه تذكر داد كه من تا دريافت جواب نامه به وسيله همين پيك در اين محل منتظر خواهم بود.
امام حسین عليه السلام در پاسخ نامه مسلم چنين مرقوم داشتند:
مىترسم انگيزه تو در نوشتن اين نامه و استعفا و اعتذار كردن از مأموريتى كه بر تو محول كردهام، چيزى جز ترس نباشد ولى اين ترس را كنار بگذار و برای انجام مأموريتى كه بر تو محول كردهام به سفر خويش ادامه بده. وَالسَّلام.
📚 تاریخ طبرى ج ۷، ص ۲۳۵
📚 مقتل خوارزمى ، ج ۱، ص ۱۹۶
📚 ارشاد مفيد، ص ۲۰۴
📚 اخبار طوال ، ص ۲۳۸
📚 مروج الذهب ، ج ۲، ص ۸۶
❣️لطفاً ❣️
برای نجات بشریت از #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
🤲 دعابفرمایید 🤲
💓 اینجا #نظربدهید👇👇
ا https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇👇👇
ا @etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینک #آزاد