.
#حکایت
👈 ۱۵رجب تا ۱۰محرم👉
#قسمت_اول
اولینبار در اسلام، معاویه، خلافت اسلامی را به سلطنت #موروثی!!! تبدیل کرد [مثل حکومت امروز #انگلیس و #عربستان و...] بدین ترتیب، معاویه یزید را بعنوان ولیعهد خودش تعیین و از مردم برای ولیعهدی او بعیت گرفت و...
با مرگ معاويه در نيمه ماه رجب سال ۶۰هجرى، يزيد بر تخت حکومت #موروثی!!! نشست و بلافاصله طى نامههايى كه به استانداران و فرمانداران در نقاط مختلف نوشت، مرگ معاويه و جانشينى خودش را كه در زمان پدرش [[با تهدید و ارعاب]] از مردم براى او بيعت گرفته شده بود، یادآوری کرد و در ضمن ابقاى هريك از آنان در پستش، دستور گرفتن بيعت مجدد از مردم را به آنها صادر نمود و نامهاى نيز به همان مضمون برای «وليد بن عتبه» كه از طرف معاويه استاندار مدينه بود، نوشت، ولى در برگۀ كوچك ديگرى نيز كه به همراه همان نامه به وى ارسال داشت در بيعت گرفتن از سه شخصيت معروف كه در دوران معاويه حاضر به بيعت با يزيد نشده بودند، تأكيد نمود و نوشت:
در #بيعت_گرفتن از «حسين بن علی» و «عبداللّه بن عمر» و «عبداللّه بن زبير» #شدتِعمل به خرج بده و در اين رابطه هيچ رخصت و فرصتى به آنان نده.
«وليد بن عتبه» با رسيدن نامه در اول شب، «مروان بن حكم» (استاندار سابق مدینه) را خواست و درباره نامه و فرمان يزيد با او مشورت نمود و «مروان بن حكم» پيشنهاد كرد كه هرچه زودتر اين چند نفر را به مجلس خود دعوت كن و تا خبر مرگ معاويه در شهر منتشر نشده است از آنان براى يزيد بيعت بگير.
وليد در همان لحظه مأمور فرستاد تا آن سه نفر را «براى يك موضوع مهم و حساس» به پيش خود دعوت نمايد.
عبدالله بن عمر، در مدینه نبود و هنگامى كه فرستاده وليد، پيغام ولید را به امام (عليهالسلام) و «عبداللّه بن زبير» ابلاغ نمود هر دو در مسجد پيامبر(صل الله علیه وآله) نشسته بودند.
عبداللّه بن زبير از اين دعوت ناگهانی به هراس افتاد.
امام علیهالسلام، به عبداللّه بن زبير فرمودند:
من فكر مىكنم، طاغوت بنى اميّه (معاوية) مُرده است و منظور از اين دعوت، بيعت گرفتن براى یزید است و...
وقتی پیک رفت، عبدالله بن زبیر نیز از مسجد خارج شد و پنهانی از مدینه فرار کرد
اما امام حسین (عليهالسلام) که به #اعتراض_قبلازسوأل عادت نداشت، دور از چشم دیگران، به افراد خاندانشان که در مسجد پيامبر(صل الله علیه وآله) حضور داشتند دستور دادند، سریع مسلح شوند تا به همراه آن حضرت به دارالعماره بروند.
بعد از دقایقی، سى نفر از بنیهاشم، مسلح و آماده، با امام علیهالسلام همراه شدند.
امام علیهالسلام به همراهان فرمودند:
بيرون دارالعماره بمانند و آماده باشند و در صورتیکه شرایط از حالت عادی خارج شد، وارد شوند و از آن حضرت دفاع كنند.
امام علیهالسلام، وارد شدند و وليد، ضمن خبر مرگ معاويه، موضوع بيعت با يزيد را مطرح نمود.
امام علیهالسلام در پاسخ او فرمودند:
کسى مثل من نبايد مخفيانه بيعت كند و تو نيز نبايد به چنين بيعتى راضى باشى. پس وقتی که مردم مدينه را براى تجديد بيعت دعوت کردی، من نیز اگر تصميم به بیعت بگیرم، همراه با ساير مسلمانان بيعت مىكنيم.
وليد سخن امام (عليهالسلام) را پذيرفت و در بيعت گرفتن در آن موقع شب اصرار نکرد.
وقتی امام (عليهالسلام) خواستند از مجلس خارج شوند که «مروان بن حكم»، با اشاره به وليد فهماند كه اگر همین حالا از حسين بيعت نگيرى، ديگر نمیتوانی بیعت بگیری. پس همین حالا «یا بيعت بگیر و يا بگو گردنش را بزنند».
امام (عليهالسلام) متوجه اشارههای مروان شدند و با تندی به او فرمودند:
تو مرا مىكشى يا وليد!!...
آنگاه به وليد فرمودند:
اى امير! ماييم خاندان نبوت و معدن رسالت، خاندان ما محل رفت و آمد فرشتگان و محل نزول رحمت خداست، خداوند اسلام را از خاندان ما شروع کرد و تا آخر نيز با خاندان ما به پيش خواهد برد. اما يزيد، «شرابخوار»یست كه «دستش به خون افراد بىگناه آلوده است» و «در مقابل چشم مردم مرتكب فسق و فجور مىشود». کسی مثل من، با کسی مثل یزید، بيعت نمیكند و...
وقتی صدای امام علیهالسلام بلند شد و سروصدا در مجلس وليد بوجود آمد، همراهان امام احساس خطر نموده و گروهى از آنان وارد مجلس شدند و...
درحالیکه وليد از گرفتن بيعت نااميد شد، امام (عليهالسلام) مجلس را ترك نمودند.
📡ا https://b2n.ir/j55811
از 👇
📚سخنان حسين بن على (ع ) از مدينه تا كربلا
از 👇
📚طبرى ، ج ۷، ص ۲۱۶
📚ابن اثير، ج ۳، ص ۲۶۳
📚ارشاد مفيد، ص ۲۰۰
📚مثيرالا حزان ، ۱۰
📚مقتل خوارزمى، ص ۱۸۲
📚لهوف ، ص ۱۹
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.