.
#حکایت
مرحوم راوندى در کتاب «الخرايج والجرايح» از «محمّد بن زيد رزامى» نقل کرده که گفته است:
روزى در خدمت حضرت علىّ بن موسى الرّضا (عليهماالسلام) بودم، كه شخصى وارد شد و در محضر مبارك امام رضا (عليهالسلام) ایستاد و با حالتی از خشم، گفت:
سؤال دارم.
حضرت فرمودند:
سؤالت را به يك شرط پاسخ مىگويم؟
گفت:
به چه شرطى مىخواهى جواب مرا بدهى؟
امام (عليهالسلام) فرمودند:
به این شرط که بپذیری اگر پاسخ صحيحى دريافت كردى و قانع و راضى شدى، آنچه در توبره خود پنهان كردهاى را بیرون بیاورى و بشكنى و دور بيندازى.
آن شخص با تحیر و تعجب، شرط را پذیرفت.
امام (علیهالسلام) فرمودند:
حالا بنشین و سوالات را بپرس.
نشست و گفت:
ياابن رسول اللّه! با اين كه مىدانى مأمون طاغى و ظالم است، چرا داخل در امور او شدى و ولايتعهدى او را پذيرفتى، با اين كه آنها كافر هستند؟!
امام رضا (عليهالسلام) فرمودند:
آيا كفر اينها [بنی عباس] بدتر است، يا كفر فرعون مصر [که علناً با توحید و خداپرستی مقابله میکردند؟]
آيا اينها شهادتین میگویند، به ظاهر مسلمان نيستند؟
سپس فرمودند:
حضرت يوسف (عليهالسلام) با اين كه پيامبر و پسر پيامبر و نوه پيامبر بود، به فرعون [پادشاه مصر] پیشنهاد كرد تا وزير دارائى و خزينهدار اموال و ديگر امور مملكت مصر گردد و حتّى در جاى فرعون مىنشست، در حالى كه مىدانست او كافر محض است.
من نيز يكى از فرزندان رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) هستم و تقاضاى دخالت در امور حكومت را هم نداشتم؛ بلكه آنان مرا بر چنين امرى #مجبوركردند و به ناچار و بدون رضايت قلبى در چنين موقعيّتى قرار گرفتم. [آیا این جرم است؟!]
آن شخص جواب حضرت را پسنديد و تشكّر و قدردانى كرد و خواست مرخص شود.
اما، با اشاره امام (علیهالسلام) توبره خود را پیش کشید و خنجری را که در توبره نهاده بود، بيرون آورد و گفت:
این سلاح را مسموم کرده بودم با خود آورده بودم تا اگر سوالم را به درستی پاسخ ندهی همینجا تو را بکشم. ولی حالا از گمان باطل خود برگشتم و... خنجر مسموم را شکست و...
✍️ آری:
کاش همه یاد بگیریم، هرگز
🔻ا🔻
[[#قبل_ازسوال_اعتراض_نکنیم]]
✍️ برگرفته از
ا https://b2n.ir/m65977
از
چهل داستان وچهل حدیث از امام رضا علیه السلام
از
الخرايج والجرايح، ج۲، ص۷۶۶، ح۸۶
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.